امروز در کلاس شنا
۱. اول فکر کردم که آدمها را لخت بیشتر دوست دارم چون هیچ لباس تفاخری ندارند و مثل صحرای محشر، همه شبیه هم اند.
۲. بعد دیدم که لباس، از اول برای جلوگیری از تفاخر اندام ایجاد شده ولی حالا ضد کارکرد خودش را دارد. یعنی موجب افزایش زیبایی اندامها میشود و بیشتر جلب توجه میکند بصورتی که آدمها با لباس زیباتر از بدون لباس هستند.
۳. و در آخر به این نتیجه رسیدم که همان بهتر که لباس تنشان هست چون میشود از روی لباس سره را از ناسره و آدم را از حیوان تشخیص داد.
۴. و الان که مینویسم باز متوجه شدم که این حرف که «نباید از روی ظاهر افراد قضاوت کرد» چقـــــــــــــــدر حرف مفتے است!
پی نوشت: خیلی وقتها فکرهایم از یک جای خیلی ساده شروع میشوند و بعد به جاهای جالب میرسند. احتمالا از این به بعد این خط سیرها را اینطور مینویسم.
بی ربط: سخنان امروز آقا رو داشتی؟ دیدی آقا هم از مکالمه تلفنی دکتر ناراحته؟!
- ۸
- شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۲، ۰۶:۳۴ ب.ظ
سلام
بله. همینطوره. مخصوصاً اینکه آقا قبل از تماس تلفنی با سیاستهای دیپلماسی موافق بود و بعد از این تماس همچین حرفی زده مشخّص میکنه که آقا مشخّصا از این تماس تلفنی ناراحت شده.
ما با دولتی روبرو هستیم که توی یکی دو ماه اوّل کارش چنین سوتی بزرگی داده و آقا هم ازش ناراحته. باز خوبه احمدی نژاد بعد از 6سال با آقا اختلاف پیدا کرد. اینها تفاوت در کاره که البته این مساءل از قبل از انتخابات هم مشخّص بود که پیش میاد.