از علامه امین عاملی: کمتر عبادتی است که فاسد نشده باشد
بزرگترین گناهان این است که انسان بدعتها را بجای امور مستحب گرفته و یا امور مستحبی را بدعت وانمود کند. از طرفی چون شیطان و یارانش همیشه در صدد ترویج امور منکر و زشت هستند و در هر مورد راه بخصوص آن را خوب میشناسند مردمان دیندار را نیز از راه دین گول زده و از راه در میبرند و این خود بهترین راه گمراه کردن مردم است و کمتر عبادت و سنتی هست که شیطان با وساوس خود در آن دخالت نکرده آن را فاسد ننموده باشد.* از جمله این امور یکی موضوع عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) است. در این مورد چون شیطان و یارانش با همه کوشش و تلاش خود نمیتوانستند کاملاً پیروز شوند، تصمیم گرفتند مردم را وادار کنند که در این موضوع بدعتها و منهیات و اعمال شنیع بسیاری وارد نمایند. و به این طریق سود و ثوابهای آن را از بین برده اموری را در آن وارد کردند که نه تنها تمام مسلمانان بلکه تمام ملل دیگر نیز آن اعمال را شنیع و زشت میدانند. علاوه بر زشتی، این امور اغلب از چیزهایی است که در قرآن و سایر اخبار رسماً از آنها نهی شده و به عملکنندگان آنها وعده عذاب داده شده است. این امور منهیه که در این عزاداریها فراوان اتفاق میافتد از قرار زیر است:
1- اخبار دروغ و نادرستی که دروغ بودنشان از روز، روشنتر است و نه در کتابی نوشته شده و نه در جایی نقل گردیده است و با وجود این، شب و روز بر سر منابر و در میان مجالس بدون رادع و مانعی خوانده میشود و این خود به تنهایی از بزرگترین معاصی است مخصوصاً وقتی که نسبت به خدا و پیغمبر و امام (ع) هم باشد که مبطل روزه هم میشود. 2- بدتر از این سینه و سر کوفتن، قمه زدن و شاخسینی است که در نتیجه ریزش خون اغلب علت ایجاد امراض و یا زخمهای منکر ناعلاج میشود. یا چون زنجیر زدن (یعنی با آن زنجیرهای نکره به پشت یا به سر و صورت کوبیدن یا به سینه زدن) و سینهها را خراشانیدن و زخم کردن و غیر این ها. حرام بودن این امور عقلاً و نقلاً ثابت است. یعنی حفظ نفس از ضروریات ششگانه اسلامی به شمار میرود. 3- جیغ زدنها و فریادهای بلند زنان که غالباً در پای منابر و مجالس عزا اتفاق میافتد علاوه بر شنیع بودن آن اصلاً گناه و معصیت کبیره است. 4- داد و فریاد و نعرههای وحشیانه با صداهای منکر 5- غیر از این ها که شمرده شد آنچه به نام دین در این گونه مجالس باعث آبروریزی و هتک حرمت فوقالعاده دین میشود و حد و مقداری هم نمیتوان برای آن شمرد و در هر جا بنابر چگونگی زندگی مادی و اقتصادی افراد تغییر میکند.
... و در عین حال از هیچکدام از ائمّه ما روایت نشده که به پیروان خود اجازه چنین کارهایی را داده باشند یا خود ایشان به این کارها برخاسته باشند و یا در زمانشان علناً یا مخفیانه کسی یا کسانی به این کارها برخاسته دستهبندی کرده و در ملأ عام آبروی اسلام و تشیع را برده باشند. هرگز! هرگز! حتی در زمان آزادی شیعیان نیز با آنکه برای اعمال خود مانعی نمیدیدند مانند زمان مأمون و اوائل دولت بنیعباس چنین اعمالی سابقه ندارد. ... شک نیست که این اعمال، این دستهبندیها این سینه زدنها، این به سر کوفتنها، این زنجیر زدنها و قمه کشیدنها، این بیآبروگریها آن هم در برابر مردم و در معابر عام و این وحشیگریها و بربریتها و تمام این اموری که خدا و پیامبر و امامان هیچکدام به آن راضی نخواهند بود و بدتر از همه نسبت دادن این امور به همان بزرگواران، بدترین گناهان و فجیعترین خیانات و پرعقابتترین معاصی است.
... از هیچکدام از ائمّه ما روایت نشده که با پیروان خود اجازه چنین کارهایی را داده باشند... عزاداری بر امام حسین و اقامه ماتم آن بزرگواران با وقوع اینهمه فجایع، مستحب نخواهد بود بلکه حرام نیز هست... بدون شک اگر این امور به راستی ثواب داشت و در دنیا و آخرت مضر نبود سزاوار بود که علما و فقها نیز به آن مبادرت کنند و خود پیشقدم باشند... و پیشاپیش همه بر سر و کلّه بکوبند و دیگران را نیز به این کار تشویق کنند زیرا که فقها بیش از همه شایسته برای اینگونه کارها هستند... ولی باید گفت که حتّی یکی دو نفر هم هرگز به این کارها نپرداختهاند و هرگز در این اعمال شنیع خود را برای دیگران سرمشق قرار ندادهاند حتّی هیچ یک از آنان دیده نشدهاند که در مجالس عزا و سوگواری کمی محکم به پیشانی خود بزنند تا پیشانی ایشان سرخ شود...
* در ادامه این موضوعِ کلّی که علّامه فرمودهاند من مصادیقی را اضافه میکنم مانند عمل طواف. قبل از اسلام نیز طواف بر گرداگردِ کعبه عملی عبادی بوده است ولی حزب الشیطان آمده درست درون کعبه بتهایش را قرار داده. و یا مصداق دیگرش اینکه مراسم سعی بین صفا و مروه نیز قبل از اسلام وجود داشته است منتها به مرور زمان بر بالای دو کوه صفا و مروه دو بت قرار دادند و اینطور اعمال عبادی مضمحل و منحط شدند. روشِ کلّی شیطان قرار دادنِ بتهایش درست درون کعبه است.
پی نوشت: 1- متن فوق از رسالهی «عزاداریهای نامشروع» نوشتهی علّامه سیدمحسن امینعاملی استخراج شده که به ترجمهی مرحومِ عزیز، جلال آل احمد درآمده است. این رسالهی مختصر را میتوانید از طریق این لینک دریافت کنید. در بازار کتاب نیز موجود است. 2- علّامه امین جبل عاملی از علمای شیعهی لبنان بودند که در سال 1371قمری وفات یافتند. کتاب معروف ایشان اعیان الشیعه است که دائرة المعارفی در باب تشیّع است و در پنجاه جلد نگارش یافته. کتاب معروف دیگر ایشان التنزیه است که این مقاله از همان کتاب است. 3- مرحوم آل احمد این کتاب را در جوانی ترجمه کرده است و در خاطرات خود نوشته است که این کتاب پس از چاپ دو روزه تمام شده است. تا مدّتها خیال میکرده است که استقبال از کتاب بسیار بوده است ولی پس از چندین سال متوجّه میشود که تمام این کتب توسّط بازاریها خریداری شده و از بین رفتهاند! 4- پارسال در محرّم پای منبر آیت الله علیرضا پناهیان جملهای شنیدم به این مضمون: «من واقعاً نمیفهمم اینهایی که حاضر نیستند برای امام حسین سینه بزنند چجور جونورهایی هستند؟!» با وجود تمام احترامی که برای این عالم بزرگوار قائلم ولی خروج چنین عبارت سخیفی از دهان مبارکشان را بسیار «نابجا» میدانم. شاید آنهایی که به اسم امام حسین بر سر و کلّهی خود میزنند جانور باشند، نه؟ به نظر میرسد علامه عاملی با عبارات «وحشیگری» و «بربریّت» قصد تأیید برداشت دوم را دارد. به هر حال آیت الله پناهیان با ابراز چنین عبارتی مسئله را سخیف و احساساتی کردهاند که با توجّه به عنوانِ کتابِ «انتظار عامیانه، عالمانه، عارفانه» این جمله ایشان در زمره مفاهیمِ عامیانه قلمداد میشود. 5- بصورت حدّاقلی میتوان متن فوق را بعنوان دغدغه یک عالم در فکر حفظ کرد. از آنجایی که من نسبت به حتّی سینه زدن نیز مشکوک هستم سعی میکنم در مراسمهای سینه زنی هم شرکت نکنم بلکه تنها از منابر پر فیض بزرگانی چون آیت الله علیرضا پناهیان استفاده ببرم و اگر به ناچار در مراسم سینه زنی مجبور به حضور بودم قطعاً از روی احتیاط مستحب هم که شده به آرامی و به نشانه ماتم سینه بزنم یا ادای سینه زدن را در آورم. شاید راهکاری باشد.
کلمات کلیدی:
عزاداریهای نامشروع
محرم
علامه سید محسن امین عاملی
سینه زنی
امام حسین(ع)
جلال آل احمد
جلال آل قلم
- ۲۰
- شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۶:۳۰ ب.ظ
منم واقعا برام دغدغه شده
ولی واقعا بعضیا وجهه دین رو زشت نشون می دن...
خدا به راه راست هدایت کنه...
و درمورد طرح جلد :ما یک سری مطالبی رو تحت عنوان سفیرنامه رو وب گذاشتم که از سفر کربلام نوشتم...قراره خدا بخواد یه فایلی بشه برا دانلود...
یکی از دوستان شما رو معرقی کردن برا طرح جلد...
ما یک ایده هایی داریم
نمی دونم خیلی عملی هست یا نه؟؟؟
گفتیم یه جاده باشه که پهن بشه...یعنی برعکس واقعیت
اولشم یه کفش اسپرت باشه
چون آخرش یه جمله هست که
حالم از این کفش های اسپرت مارک دار یه هم می خورد
اینها حسرت تاول پا را از من گرفتند
من تنها کسی بودم که بی تاول پا بر می گشتم...
اگر شما ایده ای دارید ممنون میشم کمکم کتید...
با تشکر فراوان...