بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

... تا شصت سال قبل پول اگر چه کاغذی بود پشتوانه کالایی داشت. آلمانها به دلیل اینکه پشتوانه پولشان طلا بود متعهد بودند پول کاغذی خود را بگیرند و پول طلایی بدهند پول طلایی از آلمان خارج میشد و ذخیره ارزی پایان می یافت. آمریکا هم بعد از اینکه ژنرال دوگل به فرانسویان گفت دلارهای خود را به معادل طلایی تبدیل کنید و به فرانسه بیاورید، آمریکا را مجبور کرد پشتوانه کالایی را به پشتوانه اعتباری تبدیل کند و مثل آلمان تولید ناخالص ملی را پشتوانه مجموع پول قرار دهد. بقیه کشورها هم به تدریج چنین کردند همه پول جهان اعتباری است.

تا قبل از سقوط شاه هم که محاصره اقتصادی آغاز نشده بود پول کشور، با پول های جهانی در یک قانون ظروف مرتبط به حیات خود ادامه می داد . وقتی پولی به یک پول اصلی در جهان وصل باشد مثل قانون ظروف مرتبط که آب در همه در یک سطح می ایستد از اعتبار مشابه برخوردار می شوند و تنزل و ترقی هماهنگ است وقتی استقلال خود را اعلام کردیم رابطه پول ما با سایر پول های جهان وضع دیگری پیدا کرد. تقاضای پول ما کم شد یعنی اعتبار پول کاهش یافت...

... دولت بر چه اساسی ضامن تنزل قدرت خرید پول نیست. امضاء مدیر کل بانک و وزیر اقتصاد و دارایی فقط برای شکل و اندازه و نقاشیهای پول است، یا ارزش و اعتبار پول. یقیناً امضاء به معنی تضمین اعتبار است. پس کاهش اعتبار تخلف از مورد ضمان است عیناً مثل پولیکه به عنوان سپرده در بانک گذاشته شده چطور بانک می گوید من ضامن قدرت خرید پول هستم حداقل به اندازه نرخ تورم باید تعهد بهره یا هر عنوان دیگری داشته باشیم.

... بحث در این است که مؤسس پول می گوید جنس بیاورید پول ببرید این پول در مقابل جنس شماست. جنس مردم در رابطه با سایر اجناس ترقی و تنزل نوسانی داشت. اما این پول اعتباری بر حسب مجموع مسائل کاهشی دارد کاهش جریانی نه نوسانی. فرق است بین ارزان شدن طلا و ارزان شدن پول اعتباری . ارزان شدن طلا بر مالیت طلا عارض می شود اما وزن طلا که اساس مالیت اوست ثابت مانده است . تعهد بر قیمت طلا نیست، تعهد بر مقدار طلاست اما در پول اعتباری تعهد بر مبلغ رسمی اعتبار نه مبلغ اسمی آن. معنی امضاء بانک مرکزی و وزیر اقتصاد و دارایی تضمین نقشه و عدد و شماره اسکناس نیست تضمین اعتبار اوست و این اعتبار مقوم مالیت اسکناس است وقتی تنزل اعتبار پیش می آید تنزل مبلغ رسمی است و خلاف تعهد است دول اروپایی و آمریکا و سایر کشورها به تبع آنها اهمیت به « لاتظلمون و لا تظلمون » نمیدهند آنها میگویند به این وسیله ما مبلغی از مال ملت خودمان را  خرج توسعه آنها می کنیم. بلی اگر در جهان امروز پولها به هم مربوط نبودند آنچه مؤسس پول از مردم کشورش می گرفت خرج خودشان می شد ولی عالم در پول به هم پیوسته اند یعنی پول قوی کاغذ چاپ می کنند و شما در مقابل دادن نفت کاغذ می گیرید. همان کاری که شما با مردم می کنید. پس پول رایج جهانی از فقیرترین مردم کشورهای ضعیف دارایی آنها را می گیرد و به قوی ترین سرمایه داران کشورهای ثروتمند منتقل میکند. اگر ما شصت میلیارد دلار ذخیره ارزی داشته باشیم و دلار ده درصد کاهش قیمت پیدا کند پس شش میلیارد دلار از پول همین مردم فقیر به جیب آمریکا رفته است. حدود شش هزار میلیارد تومان. از وقتی طلا به سه برابر قیمت خود رسیده تا کنون یعنی دلار به یک سوم قیمت خود رسیده ذخائر ارزی ما به یک سوم رسیده. اگر توجه کنیم مقدار ده درصدی اخیر که یک سی ام سیصد درصدی این دوره است از هفتاد میلیارد ذخائر ارزهای ما هفت میلیارد دلار یعنی حدود هفت هزار میلیارد تومان از جیب ما به جیب آمریکا رفته است. چه کسی اعلام عزا نمود؟ چه کسی به روی بزرگواری خود آورد؟ مجموع ذخائر ارزی عالم اسلام با این ده درصد کاهش قیمت دلار به کالا چه سود هنگفتی عائد آمریکا کرد همین پول به خزانه اسرائیل میرود و صرف جنگ با مسلمین میگردد. همین است که از بمب اتم بدتر است چون بمب اتم روضه خوانی دارد و این ندارد.

فقه یعنی فهم. این فقاهت است که بوسیله بیست سال درس حوزوی روش حلال کردن این امور را بیاموزیم فقیه باید در حدی که تصدیق و تکذیب بلا تصور نکرده باشد موضوع را بشناسد کسی که پول اعتباری را نمیشناسد چگونه درباره حلال و حرام بودن آن تصدیق یا تکذیب می نماید؟ هر بار که دول نفتی یک قلم نفت را به دلار یا یورو میفروشند یک پول شویی عظیم انجام داده اند و تمام امراض جلدی دلار و یورو در آب شفا بخش شفا یافته و یا از این هوای آزاد نفس عمیق کشیده و چون دلار ویورو به دست آمده باید خرج شود یک دوره دیگر کشورهای فروشنده کالا را مجبور به خرید دلار و یورو کرده‌ایم تا بتوانند جنس خود را به ما بفروشند پس برای دلار و یورو در هر معامله نفتی همان جمله شیخ سعدی مصداق دارد:

«« هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب »» از دلار به یورو پناه بردن چه هنری است؟ در جهنم عقربهایی است که مردم از آنها به مار پناهنده میشوند و آن جهنم «لمحیطه بالکافرین». آیا پول اعتباری جهنمی محیط شده بر ما نیست؟ (بلاگر: حضرت آیت الله در اینجا رسماً هشدار کافر شدن ما را میدهند!آقای ولفگانگ برگر که حرفش از آن طرف آب آمده لااقل غیر عملی حرف نمیزند میگوید این پول اعتباری از بمب اتم خطرناک تر است . در مقابل آن پول روان هزار سال پیش را پیشنهاد می کند او می گوید ربا لازمه لاینفک پول اعتباری است و ربا در انجیل و تورات ممنوع است.

یک جوان آلمانی می گوید اگر ربا علمی باشد باید عملی باشد. میگوید با بهره پنج درصد با سرمایه یک گرم طلا معامله امکان پذیر نیست نه به این دلیل که یک گرم طلا مبلغی نیست بلکه به این دلیل که سود مورد مطالبه آن برای مدت طولانی در قدرت هیچ کشوری نیست. (بلاگر: همین الآن بزرگترین مشکل اقتصادی جهان بحران بدهی است. امریکا که روزی بزرگترین بستانکار جهان بود الآن به بزرگترین بدهکار جهان تبدیل شده است. این ربای جهانی و سودهای بدون پشتوانه‌ای که تولید شده است باعث شده است که هیچ معادل کالایی برای پولی که بدهی امریکاست وجود نداشته باشد. یعنی کره زمین توانایی بازپرداخت این سودهای حاصل ربا را ندارد. یعنی منابع زمین به سرعت در حال تمام شدن است.) در حالیکه اگر علمی بود عملی بود. طریق محاسبه این سود چنین است که ضریب رشد سالانه را پیدا کنیم آن را به توان مدت برسانیم. فرض کنید مدت، تاریخ مسیحیت باشد یعنی دو هزار سال فرض، این است که سرمایه‌ی یک گرم طلا با سود پنج درصد [برای] مدت دو هزار سال سود سال اول می شود 5% گرم. میزان رشد هم می شود تقسیم سرمایه سال دوم به سرمایه سال اول. سرمایه سال دوم مجموع سود و سرمایه است یعنی 1.05= 5% + 1 درصد حال سرمایه دوم را به اول تقسیم می کنیم: 1.05= 1÷1.05 یعنی سرمایه هر سال در 1.05 ضرب میشود. برای دو هزار سال می شود 1.05 به توان 2000. این عدد به توان دو هزار میشود: 2.39 با 42تا صفر، گرم طلا. کافی است سه صفر را کم کنیم و گرم به کیلو گرم تبدیل شود و سپس سه صفر دیگر کم کنیم و کیلو گرم به تن 2.39 با 36 تا صفر، تن طلا .کره زمین با شش هزار کیلومتر شعاع آن با حجمی معادل R با توان سه ضربدر پی. مکعب شعاع ضربدر پی مساوی است با 6.7824 با 11تا صفر، کیلومتر مکعب. کیلومتر مکعب به متر مکعب باید در مکعب هزار یعنی میلیارد ضرب شود یعنی 9 صفر بر آن اضافه شود و چون جرم ویژه طلا 19.6 نزدیک بیست است برای بدست آوردن وزن آن را در 20 ضرب می کنیم.

با 21تا صفر تن طلا 13.5648 = 20 × 6.7824

2.39 با 36 صفر تن طلا را بر حجم کره زمین طلایی یعنی 13.5648 با 21تا صفر تن طلا تقسیم میکنیم میشود 17.7 با 13 صفر، یعنی هزار ضربدر ده میلیارد. اگر جمعیت بشر به ده میلیارد نفر رسید به هر کدام هزار کره زمین از طلا می رسد. اگر سود حاصل از یک گرم طلا با بهره پنج درصد را در 2000سال بین ده میلیارد جمعیت زمین تقسیم کنیم به هر کدام هزار کره زمین از طلا میرسد! وقتی سود حاصل از یک گرم طلا با نرخ بهره پنج درصد چنین است پیداست اصل معامله چقدر خطرناک است و چنین نیست که اگر اسم ربا را عوض کنیم این امر می تواند عملی باشد یا می تواند علمی باشد. این آلمانی نتیجه می گیرد ربا غیر عملی است. چیزی که در نهایت غیر قابل اجراست از همان ابتدا غلط است. میخواهیم از ربا فاصله بگیریم باید از پول اعتباری که نمی توانیم آن را از ربا خلاص کنیم خود را آزاد کنیم. پس پول اسلام یعنی دینار را می خواهیم احیا کنیم . چند ایراد بر آن وارد میکنند.

بالاخره دخائر ارزی بند ناف است ما از رحم سیاسی غرب آزاد شده‌ایم ولی ذخائر ارزی هنوز دلار است. دانشگاهها از نظر سیاسی آزاده شده اند از نظر علمی کماکان وابسته اند اما نمونه هائی از کشفیاتی که صورت میگیرد اگر چه بار کشفی آن زیاد نباشد اما بار اعتماد به نفس آن زیاد است بالاخره باور خواهند کرد که میتوان علم و دانش بومی هم داشت. در هر قسمتی ما تجربه کرده‌ایم بند ناف را خودشان قیچی کرده‌اند و به نفع نوزاد است. ما میتوانیم با کشورهای عربی درباره احیاء دو چیز به تفاهم برسیم پول بین الملل اسلام و زبان بین الملل اسلام. تبدیل دلار به طلا و تبدیل ذخائر ارزی به طلا و تأسیس پول با پشتوانه طلا و معامله با آن پول بین عالم اسلام و چون همه مسلمانها نماز را به عربی برگزار می کنند عربی را بعنوان زبان بین الملل اسلامی میپذیریم عرب ها در قسمت دوم آرزوی قلبی آنهاست قسمت اول را هم بالا رفتن قیمت طلا و پائین آمدن قیمت دلار فراهم میکند .

درحدیث عروه بارقی است که رسول خدا به ایشان یک دینار داد تا با آن گوسفندی بیاورد . ایشان جایی می شناخت که گوسفند ارزان بود رفت و دو گوسفند خرید و جایی را میشناخت طالب گوسفند بودند یک گوسفند را یک دینار فروخت و خدمت آن حضرت با یک گوسفند و یک دینار رسید و حضرت به او تبریک گفتند در این دست با برکت تو . «بارک الله لک فی صفقه یمینک» با اینکه یک دینار گاه قیمت یک گوسفند و گاه قیمت دو گوسفند می شد دیه انسان با هزار گوسفند و یا هزار دینار به اختیار پرداخت کننده بود.

رابطه کالا و کالا نوسانی است ولی پول اعتباری قیمت آن به دست مؤسس آن است میتواند آن را ارزان کند. هر بار که آمریکا ده درصد از قیمت دلار بکاهد کشورهایی که صد میلیارد ذخیره ارزی دارند ده میلیارد دلار از پولشان به نفع آمریکا برداشته شده. مسئله پول جهانی که اعتباری شده و ربا و مظالم آن همگانی شده به ما مربوط نیست این مثل آن است که انجمن کی کلاب جهانی شود. هر چیزی اهلی دارد ما اعلام میکنیم اهل کی کلاب نیستیم و در آن شرکت نمیکنیم. آنها حرف ما را قبول نمیکنند خودشان گرفتار فروپاشی خانواده میشوند. سیستم اقتصادی سرمایه داری و سوسیالیستی با اسلام تفاوت ماهوی دارند...

... امام راحل و سایر مراجع درباره پول معتقدند که قیمت سوقیه ضمان آور نیست. بر اساس آن است که پول را واحد اندازه گیری می بینید واحد اندازه گیری باید ثابت باشد. در تمام رشته های علوم ، واحد اندازه گیری ثابت است. از واحد اندازه گیری طول که یک متر را در موزه لور گذاشته اند که مرجع باشد واحد اندازه گیری کالری حرارت تعریف شده است. واحد اندازه گیری مقاومت و هزاران هزار واحد در تمام رشته ها تعریف شده و همه ثابت هستند.

امام و مراجع عظام حق دارند. توقع ثابت ماندن برای واحد اندازه گیری ارزشی داشته باشند. از نظر توقع، حق با آنهاست. در نظام اندازه گیری ارزش ، وقتی پول با پشتوانه تولید ناخالص ملی جهانی شد عالم پر از ظلم و جور شد. درب از پاشنه گردان خود خارج شد . اگر پول پشتوانه کالائی پیدا کند درب اقتصاد بر پاشنه گردان خود بچرخد عالم به سمت پر از عدل و داد شدن خواهد رفت. دلائل ما بسیار است.

امکان ندارد واحد اندازه گیری متغیر باشد و جهالت بر طرف شود. شما با متری که از کش با قابلیت ارتجاع بالا زمینی را اندازه‌گیری کنید هر بار اندازه گیری شما یک نوع جواب میدهد. چون شما یک وقت متر را می کشید یک دفعه کمتر میکشید یک دفعه بیشتر میکشید جهالت بر طرف نمیشود. غرر یا جهالت موجب بطلان معامله می شود. (بلاگر: یعنی تمام معاملاتی که ما انجام میدهیم از نظر اسلام باطل است. چون هیچوقت ارزش واقعی کالا را نفهمیده و نمیفهمیم و هیچوقت معادل درست آنرا پرداخت نکرده و نمیکنیم!) واحد اندازه گیری طلائی را که هزار و چهار صد سال پول و کالا مثل دینار و گوسفند با هم مطابق است در اندازه‌گیری صداق و مهریه ممنوع کردند و واحد اندازه گیری یعنی پول رابح را الزامی کردند آن هم برای احتراز از غرر و جهالت. امام و مراجع فعلی به حق توقع داشتند پول رابح از طلا ثابت‌تر باشد و تعریف شده‌تر. (بلاگر: برعکس الآن! با اعانت به نظریه عدم‌قطعیت هایزنبرگ فی‌الحال جایگاه پول رایج از جایگاه الکترون در اتم نیز متغیرتر است!) زیرا طلا وقتی سکه رایج بود عیار آن و وزن آن مشخص بود و از طلای مطلق شفاف تر بود. پول چون واحد اندازه گیری است باید از ثابت‌ترین ارزشها انتخاب شود اما آنچه باعث شد در حلال و حرام از پاشنه گردان خود خارج شود این بود که پول از پاشنه گردانی مثل طلا به پاشنه گردان تولید ناخالص ملی افتاد و حلال و حرام مخلوط شد.

دانشگاه در علوم انسانی از انسان که موضوع علم است چه تعریفی دارد که چه مبنائی داشته باشد؟ اگر تعریف انسان دخیل در احکام و مسائل علوم انسانی نیست پس تعریف علوم انسانی چیست؟ تعریف بقیه علوم چیست؟ هیچ چاره‌ای نیست که تفاوت علوم انسانی و سایر علوم را در دخیل بودن و دخیل نبودن تعریف انسان در احکام مسائل علوم بدانیم. حال وقتی مسلم شد تعریف انسان در احکام و مسائل علوم انسانی دخیل است تعریف دانشگاهیان از انسان چیست؟ تا در علوم انسانی روی پاشنه گردان انسان شناسی بچرخد. اسلام برای انسان تعریف دارد . مدعی انسان شناسی است. شما میدانید هیچ دانشمندی ادعا نکرده که انسان در حد قابل تعریف شناخته است. وقتی انسان شناسی از پاشنه گردان خود خارج شد و کسی چیزی نگفت اقتصاد هم از پاشنه گردان خود خارج شد و کسی اعتراض نکرد. وقتی پول که واحد اندازه‌گیری ارزش است متغیر شد تمام اندازه‌گیری ها مجهول شد، حلال و حرام از پاشنه گردان خود خارج شده است. شما چطور میتوانید صداق ... را با نرخ تورم کشف کنید؟ شما با خارج شدن پول از پشتوانه ثابت، دیگر رافعی برای جهالت ندارید. نرخ تورم، رافع جهالت نیست. دولت از دارائی مردم برداشت میکند، شوهر ضامن است؟ دولت پول را تأسیس میکند شوهر ضامن قدرت پول است؟ امام راحل میگوید زن مطالبه نکرده است چرا شوهر ضامن باشد؟ زن مقدم است. فتوای امام بسیار بسیار محکمتر از قانون مجلس شورای اسلامی است که شوهر را ضامن جبران تورمیِ مهریه میداند. بالاخره چه مسئله پول و چه مسئله علوم انسانی هر دو از پاشنه گردان خود خارج شده اند و علاج کار برگشتن درب بر روی پاشنه گردان خودش است.

آیت الله حائری شیرازیمحاسبه تورم از طریق قانون مرابحه صحه گذاشتن بر کار کردن پول و نظام اقتصادی ربا و سرمایه داری است. شما اول قانونی کردید فرمول ربا را در کشف مهریه زن، الآن قانونی شده است. در تمام تعاونی اعتباری ها فرق بین ربا و بهره های دیگر از میان رفته است، قبح ربا از میان رفته. درهمِ اولِ ربا که از هفتاد زنا در خانه کعبه با مادر و خواهر بدتر است چون سرآغاز دوشیده شدن ضعیف به وسیله قوی است که منجر به هیچ شدن یکی و همه شدن دیگری میگردد.(بلاگر: به یاد شعارهای جنبش وال استریت یا 99% امریکا بیافتید و آن یک درصد. ببینید که ما هم چهار نعل دنبال ماتحتِ همان امریکاییم!) «یک نفر کشتن بی جرم مساویِ با کشتن همه است» بهمین معنی است. وقتی امنیت نیست، وقتی قصاص نیست و وقتی ربا قانونی است گرفتن پس دادن ندارد اما وقتی قانون، فرمان پس گرفتن ربایِ پرداخت شده را میدهد ضعیف و قوی مثل ظروف مرتبطه روی زمین هستند اگر یکی از دیگری گرفته باشد سطح آب بالا میآید و به سمت ظرف کمتر آب حرکت میکند.

در اقتصاد سرچشمه عدالت پول است. ظلم وقتی در سر چشمه آمد «ملئت ظلماً و جورا» یعنی حتی یک خانه از آن در امان نمیماند. آمریکا از تمام خانه های فقراء ما همین ایام باج میگیرد. مگر هفده درصد تورم از دارائی فقراء و اندوخته نقد آنان نمی کاهد؟ مگر دخائر ارزی که اندوخته دولت ماست با کاهش ده درصدی دلار در همین چند روز، هفت میلیارد دلار معادل بیش از شش هزار میلیارد تومان از ما نبرد؟ چه شد؟ با پول اعتباری حاصل ضعفا از دستمان خارج شد و باز با پول اعتباری دلار حاصل دارائی دولت به نفع آمریکا مصادره شد. بر این اساس بود که جمال الدین اسد آبادی به مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در نامه نوشت : «البانک و ما ادریک ما البانک.» حقیر هم سالهاست عرض می کنم : «النّقد الاعتباری و ما ادریک ما الاعتباری».

پول اسلام اعتباری نیست. این مطلب را قبل از به نتیجه رسیدن جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم، نه حوزه به آن اهمیت می دهد و نه دانشگاه. دانشگاه پول اعتباری را علمی میداند و بر اساس آن بهره را علمی میکند و مخالفت با بهره را تحجّر و ضد علمی، عمل کردن میداند و تمام مؤسسات قرض الحسنه و تعاونی اعتباری ها بر مبنای نظر دانشگاه بهره را محاسبه میکنند. حوزه هم تنها در حد تغییر اسم از مرابحه به مضاربه و مشارکت بسنده کرده است. امام راحل هم فرمود: « وقتی شورای نگهبان تائید کند مخالفت با آن مخالفت با نظام و ایستادن در مقابل اسلام است». در شهر خون و قیام ، قم ، مراجع عظام مطلع شدند نزولخواران در بازار قم غوغا کرده‌اند. دادگاه ویژه‌ای تشکیل شده همه را آوردند. دادستان قم که اکنون در شیراز است آقای حجت الاسلام نعمت اللهی گفت: قرار ما بر این بود که از آنها تعهد بگیریم که اسلامی عمل کنند و مقداری از نزول گرفته شده را به مردم برگردانیم. یکی از کسبه نزولخوار به نمایندگی از بقیه مطلبی را عنوان کرد که شما همان آئین نامه بانک ها را به ما بدهید ما بهمان صورت عمل می کنیم. جلسه بهمین مطلب تمام شد و آقایان بدون هیچ تعهدی مرخص شدند و به سر کار خود رفتند. چرا ما با ربای رابح در بازار که نص نزولخواری است و عمل اعلام محاربه با خدا و رسول است نمی توانیم مقابله کنیم؟ برای اینکه دانشگاه طرح میدهد و حوزه امضاء میکند. دانشگاه منفعل از دانشگاههای خارج و حوزه منفعل از دانشگاه است. دانشگاه کپی میکند حوزه هم در عمل نیست که فرق بین دینار و درهم صدر اسلام و پول رایج جهانی نظر او را جلب کرده باشد. مبحث الفاظ قضیه هنوز در حوزه تمام نشده است لفظ پول بر چه اطلاق میشود . به قول مرحوم حاج ملاهادی سبزواری:

«وجوده من اوضح الاشیاء          و کنهه فی غایه الخفاء»

اینجانب نگرانم مبادا خبرگان مردم برای رهبری آینده یک حوزوی به دور از کار اجرائی را معرفی کنیم و بگوئیم انشاء ا... وقتی متولی و متصدی شد تجربه میکند . عمده صبغه حوزوی است. (بلاگر: همه باید نگران باشیم. یک نفر حضرت آقا بود که در جنگ بود رئیس جمهور هم بود و قبل از انقلاب هم مجاهدت کرد. دومی دارد؟ الآن کیست یک چنین عالمی؟ خاک بر سرمان که یکدانه چنین شخصیتی نداریم. فرض کنید حسن روحانی شود رهبر آینده! چون بالاخره یک مقدار رئیس جمهور بوده دیگر! عضو خبرگان هم که هست. اعوذ بالله به شخصه از ظهور امام زمان هم نا امید میشوم!) رهبری غیر از مرجعیت است. مرجعیت و فقاهت همان است که میگوئیم شأن فقیه تشخیص موضوع نیست. رهبری یعنی راه را دیدن و راهرو را شناختن. در راه با بصیرت گام نهد و گام را مناسب با معدل استعداد تمام مردم بردارد و رعایت اضعف فرماید. رهبری کارشناسی لحظه به لحظه موضوع است. این کارشناسی موضوع است که وقتی آمریکا وارد عراق میشود میگوید : «باتلاقی است، در آن گرفتار میشوید.» چون در سیاست و نظامی گری دخالت کرده کارشناس شده.


پی نوشت: 1- متن فوق خلاصه‌ای از موارد بسیار مهم نامه آیت الله حائری شیرازی به آیت الله هاشمی رفسنجانی است. خیلی سعی کردم متن را خلاصه کنم ولی به دلیل نکات فراوان توانستم آنرا به حدود 75% کاهش دهم. البته از آنجایی که تایپ ضعیفی از روی نامه صورت گرفته متن اصلی نیازمند ویراستاری است و بنده به مقدار بسیار کمی آنرا آراسته‌تر کردم. به دوستان علاقه‌مند پیشنهاد دارم اصل متن را از این لینک نیز بخوانند. همچنین این لینک را نیز مطالعه فرمایند. 2- توجه کنید که ایشان عضو خبرگان رهبری هستند. ایشان بعنوان یک مسئول رسمی جمهوری اسلامی از نهادهای رسمی و البته از حوزه و دانشگاه بالکل قطع امید کرده‌اند. خواننده گرامی، شمایی که دغدغه فرهنگی، تولید علوم اسلامی، جنبش نرم‌افزاری و پیروی از ولایت فقیه را داری. عزیز من. راهی جز جنگ نامنظم نداری. باید چابک حرکت کنی. باید جلوتر از نظام بدوی. باید خط شکن باشی. باید مرزهای علمی و فرهنگی کشور را چریکی به پیش ببری. سازمانهای رسمی، دانشگاه و حتّی حوزه علمیه را ول کن. هیــــــچ خبری نیست. 3- آیت الله حائری در خلال بحث یک مسئله ریاضی درباره ربا حل میکنند که چون ممکن است کسی نفهمیده باشد آنرا به زبان ساده مینویسم:

سؤال اوّل: سود حاصل از یک گرم طلا با نرخ بهره 5درصد بعد از 2000سال چه مقدار طلا است؟

جواب: کسانی که با بهره بانکی و ریاضی و اقتصاد آشنا باشند میدانند که فرمول محاسبه آن به این شکل است: Rt=R(1+r)t که در آن Rt مقدار مورد سوال یعنی در آینده است. R مقدار موجود است. r نرخ بهره است. t هم زمان است. پس اطلاعات مسئله اینگونه است:

Rt=R(1+r)t
Rt=? t=2000 r=5%=0.05 R= 1 g
Rt= 1(1+0.05)2000
Rt= 2.39 *1042 g = 2.39 * 1036 Ton

سؤال دوم: این مقدار چند برابر حجم زمین است؟

جواب: جواب این سؤال را نیز آیت الله حساب کرده‌اند و راه حل آن این است که حجم کره زمین با فرمول 4/3πr3 حساب شود و با توجه به چگالی طلا که تقریباً معادل 20 است جرم طلایی به اندازه‌ی کره‌ی زمین حساب شود. یعنی:

جرم طلایی به ابعاد کره‌ی زمین= حجم کره‌ی زمین * 20

با تقسیم جواب سؤال قبل بر این عدد به دست می‌آید که حجم این مقدار طلا برابر است با ده تریلیون برابر حجم کره‌ی زمین.

مطالب مرتبط

نظر شما چیست؟

تا کنون ۸ نظر ثبت شده است
سلام

اللهم عجل لولیک الفرج...

اگر لطف بفرمایید معنای این قسمت رو توضیح بدید ممنون میشم. متوجه منظور ایشون نشدم:
«شما اول قانونی کردید فرمول ربا را در کشف مهریه زن، الآن قانونی شده است. در تمام تعاونی اعتباری ها فرق بین ربا و بهره های دیگر از میان رفته است،»

اجرکم عندالله

سلام
خوبه که شما فقط همین قسمتشو نفهمیدین! :دی من که خیلی جاهاشو دقیق متوجه نشدم. :دی
توی متن کامل نامه ایشون یک مثال از مهریه امام خمینی میزنند. اگر متن کامل رو بخونین بیشتر متوجه میشین. چیزی که من متوجه شدم اینه که حتی اگر مهریه سکه طلا باشه، ارزش تعداد سکه درموقع عقد و در موقع پرداخت متفاوت خواهد بود به خاطر تفاوت ارزش پول. اونوقت اتفاقی که میافته اینه که ارزش کمتری قرارداد شده ولی ارزش بیشتری در آینده طلب میشه. یا بالعکس، ارزش کمتری خواهد داشت. در واقع با نرخ بهره هم نمیتوان ارزش واقعی مهریه رو تعیین کرد.
ربایی هم که در موسسات اعتباری قانونی شده است همین نرخ بهره است. حلال و حرام قاطی شده. چون نرخ تورم دقیق نیست. با این نرخ نمیتوان بصورت 100درصد گفت این نرخ بهره درست حساب شده است. و به خاطر ضریب خطای زیادی که داره تفاوت بین ربا بودن و نبودن بهره قاطی شده. خلاصه اساس این است که با این پول اعتباری جهل از بین نمیرود. همیشه جهل باقی است. آدم آخرش نمیفهمد ارزش هر چیزی چقدر است. این هم یعنی جهل. و تا وقتی این جهل وجود دارد تفاوت بین ربا و بهره بانکی مشخص نخواهد بود.
چه دفاعی از خود بکنم؟
شما بفرمایید...

سلام
منتظر نظرات شما بزرگوار هستیم..
در پناه خدای خوبیها..
  • کــربــ بلایی محـــــبــــــــ
  • سلامــ خدا قوتـــ
    توی این شهر شلوغ زیر نگاه شهدا چقدر مثل اونا عمل می کنیم
    توی این شهر شلوغ روی خون شهدا راه میریم اما چقدر مثل اونا راه میریم
    توی این شهر شلوغ روزها میرن و میان اما چقدر از روزهای ما مثل اوناس
    توی این شهر شلوغ عکس شهدا رو در و دیوار می درخشه اما چقدر هم مسیر آنهاییم...
    نمی دونم ولی توی این شهر شلوغ از بزرگ تا کوچیک همه مدیون اینا هستن ولی چرا با دیدن عکس شهیدا هنوز داریم عکس شهدا عمل می کنیم؟؟
    +
    اگهـ روزیم نشد اربعین کربــ بلا
    اگهــ روزیم نشد مشهدالرضا
    حالا اگهــ خدا بخواد فردا دارم میرمــ کربـــ بلای ایران
    "بهــ روزمــ "
    ++
    اگر قابل باشم دعاگویتان هستم
    +++
    دعاکنید دست خالی برنگردمــ
    ++++
    یازهراکربــ بلا ان شاء الله
    سلام.

    + نتیجه گیری بخاری از این پست: چرک کف دست، ده تریلیون برابر حجم کره زمین می باشد.
    خخخخخ

    + ای اقا... اینا که گفتی همش در وصف پول اعتباری بود. حالا خدا به داد برسه پول مجازی رو. بیست سال دیگه که همه شدیم مشتری اینترنتی همه چیز، دیگه در واقع فقط داریم بیت های نت رو با هم مبادله می کنیم.
    حساب کتاب اون که دیگه واویلاست...

    +حسین آقا؟ اعوذوا بالله به شخصه؟!! (^___^)

    + یاسمن بانو خوبی عزیزم؟ مواظبت خودت باش :)



    سلام
    نتیجه گیریتون خیلی خوب بود.
    پول از اول هم مجازی بوده. پول هیچ چیز حقیقی ندارد. کاملاً اعتباری است. حتی همین طلایی که آیت الله حائری میفرمایند، آیا مگر ذاتاً با ارزش است؟ خیر بلکه ما ارزش را به آن وصله کرده‌ایم. تنها چیزی که ذاتاً در این جهان ارزش دارد تقوا و ایمان است.
  • محمدمهدی باقری
  • سلام برادر
    خدا قوت
    واقعا قشنگ بود
    احسنت
    خیلی خوشحالم که بین این همه وب به شما هدایت شدم
    بنده هم وب حقیری دارم
    با مطلبی تحت عنوان "پیشگویی حضرت زهرا درباره آخرالزمان" به روزم همسنگر
    خوشحال میشم قدم رنجه فرمایید و نظر خودتون رو بگویید و اگر لایق دونستید تبادل لینک کنیم
    البته اگر لایق دونستید حقیر رو
    منتظرتم دادا
    امیدوارم که بیای
    مواظب خودت باش
    یا علی مدد
    http://sarbaz0.blog.ir/

    سلام دوست گرامی

    یکی از مسائلی که درباره عید نوروز مطرح است این است که آیا این روز مقارن با عید غدیر قمری است یا خیر؟ برای حل این مسئله، مطلب کوتاه زیر را مطالعه کنید و بعد خودتان نتیجه مقاله را به صورت آنلاین با مبدل تاریخ محاسبه نمایید.

    سلام.
    خدا قوت
    بسیار جالب بود،ولی من خیلی جاهاشو متوجه نشدم،کاش راه حل ها را بیشتر توضیح می دادید
    و اینکه فک کنم موقعی ک اینو نوشتن یا فرمودن،دلار ارزان تر بده
    نه؟خیلی هم ارزان تر

    پس شش میلیارد دلار از پول همین مردم فقیر به جیب آمریکا رفته است. حدود شش هزار میلیارد تومان.


    پیروز باشید
    سلام. وبلاگت انصافا خوش رنگ و لعاب و مفیده :)
    یه پیشنهاد بدم؟
    باشه میدم
    از ادامه مطالب استفاده کن تا صفحه اصلی اینقد طولانی نباشه :)
    موفق باشی. خدافظ

    سلام
    آره. باید همینکارو بکنم. ممنون ازت
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی