میدانم، میدانم؛ حسین برای همه است. میدانم حسین برای شیعه و سنی، مسلمان و مسیحی، بی پول و پولدار، بالانشین و پاییننشین، مستضعف و حتّی مستکبر و خلاصه برای همه است. امّا مجالس اشرافی در خانههای اشرافی، به من یکی که نمیچسبند...
بی ربط: نوشتن توفیق میخواهد. چندی است این توفیق را از بنده سلب کردهاند. شاید هم خودم از خودم سلب کرده باشم که اگر اینطور باشد انا ظلمتُ نفسی... (قال رسول الله الاکرم: کلمه الحکمه ضالّه کلّ حکیم: گفتار حکمتآمیز گمشدهی هر حکیمی است.)
یک خواهشی دارم و آن این است که به معنای کلمات بیشتر دقت کنید و کلمات را راحت مترادف یکدیگر قرار ندهید. مثلاً اشرافی با پولداری یکی نیست. اینها مترادف نیستند هرچند در مفاهیمی همپوشانی دارند امّآ هم تراز نیستند. چه اینکه در ائمهی ما هم پولدار بوده است و هم حاکم. امّا هیچکدام اشرافی (به مفهوم آن چیزی که امروز درک میشود، یعنی خود را از طبقهی بالاتر و مُشرِف دانستن) نبودند. اشرافیگری شاید با تجمّلگرایی بیشتر قرابت داشته باشد.
- ۱۰
- پنجشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۸:۲۹ ق.ظ