اوّل
نمیتوانم کتمان کنم که از رئیسجمهور شدن ترامپ خوشحال شدم! دشمن خوبی است! دشمن خوب هم نعمت است! یک دشمن خوب میتواند ما را متحد کند. معاویه دشمن خوبی بود تا اینکه حیلههای عمروعاص وارد شد. دشمنیهای معاویه یاران علی را متحد کرد اما حیلههای عمروعاص این اتحاد را شکست و پیروز شد. ترامپ هم در دشمنیاش صادق است و این چیز خوبی است.
بیتدبیری دولت ما هم یعنی برجامی که تاریخ انقضای آن رسیده! تعهداتی که به سرعت انجام شدند و وعدههای امریکایی که دیگر انجام نخواهند شد. خدعهی عمروعاص بود که راه را برای اشعث داخلی باز گذاشت و ابوموسی اشعری را سوی مذاکرات فرستاد. حال که عمروعاص میرود و دشمن چهرهی خالص خود را نشان میدهد، امید است که یاران «علی» نه تنها روبروی معاویه متحد شوند بلکه روبروی اشعثهای نفوذی و خائن و ابوموسیهای احمق و خندان هم متحد شوند! الآن بهترین زمان است برای متحد شدن یاران علی! ببینیم یاران علی دست از حماقت و لجاجت بر میدارند تا متحد شوند؟
دوم
برخی در واکنش به اطلاق پیشبینی از طرف bbc به تحلیل حضرت آقا ایراد وارد کردند. حضرت آقا هیچوقت صریح نمیاید بگوید مثلا «من پیشبینی میکنم رأی «الکترال» فلانی بیشتر میشود». حتی اگر در نگاه محتاطانه آنرا یک پیشبینی خطاب نکنیم، باز هم در اصل موضوع خدشهای وارد نمیشود. یعنی اگر آنرا یک تحلیل در نظر بگیریم باز هم چنین تحلیلی عجیب است. برخی ایراد وارد کردهاند که چون ترامپ رأی آورده دارید توجیه میکنید و اگر رأی نمیاورد توجیه دیگری میکردید. جواب روشن است. از زمان آن سخنرانی تا روز انتخابات چرا کسی حرفهای رهبری را توجیه نکرد؟ همه که فکر میکردند کلینتون پیروز است. همه هم شنیدند که او چه گفت ولی با خود میگفتند اصلا این مرد چه دارد میگوید؟ مردم امریکا به ترامپ توجه کردهاند؟ همه با خود فکر کردند او دارد هذیان میگوید! به قولی او در اتاقش نشسته اصلا چه میداند امریکا یعنی چه؟ چون مردم فکر کردند او دارد حرف مفت میزند به حرفهایش اهمیت ندادند! هیچ توجیهم نکردند بلکه توجه نکردن و بولد نکردن آن کافی بود! اما بعد از انتخابات تازه یادشان افتاد که عجب! او یک تحلیلی کرده بود و ما فکر کردیم حرف مفت است! تازه آنوقت باز گشتند به حرفهایش.
بنده به جدا شدن حق و باطل علاقه بیشتری دارم. از همین رو از آمدن ترامپ خوشحال شدم. او محیط را پولاریزه میکند و حق از باطل متمایز میشود. اما اوباما حق را با باطل میآمیخت! همان سال اول ریاست جمهوریاش در عید نوروز آمد تلویزیون و شعر سعدی خواند و خواستار روابط شد و همانجا خیلیها «خر» شدند! و من یادم هست که در بحثها این کار اوباما را دقیقا تشبیه کردم به «قرآن نیزه کردن!». چند ماه بعد هم که فتنه۸۸ شد و خیلیها اوباما را «او با ما» تعبیر کردند! اما الان حق و باطل از هم جدا هستند. این را میپسندم من. چرا که خیلی از مردم این آمیختگی را نمیتوانند تفکیک کنند. یا کل آنرا حق میپندارند یا کل آنرا باطل؛ همان نگاه و منطق صفر و یکی! این قضیه در مورد bbc و voa هم کمی صادق است. voa بر باطل بودنش صریحتر است، اما bbc بیشتر حق و باطل را در هم میآمیزد، این میشود که مثلا وقتی bbc برای آنکه بیطرفیاش را نشان دهد حرف حقی هم میزند، ماها باورمان نمیشود!
اما تحلیل حضرت آقا از مقبولیت ترامپ، چه پندی برای ما میتواند داشته باشد؟ به نظر بنده این یعنی اینکه در انتخابات بعدی ریاست جمهوری ما هم هرکه صریحتر باشد، پیروز میشود. هر که بتواند راحتتر با مردم حرف بزند. بنده در تحلیل انتخابات پیشین هم، در مطلب آیا جلیلی میتواند یک رهبر سیاسی باشد دقیقا همین حرف را زدم که جلیلی نمیتوانست و نمیتواند پیروز شود، چون با مردم نمیتواند حرف بزند. قالیباف هم همینطور. ولایتی و رضایی و حدادعادل که دیگر به طریق اولی نمیتوانند! اما روحانی توانست صریحتر حرف بزند. همان چیزی که برخی میگویند پوپولیستی. در این معیار، روحانی همانقدر پوپولیست است که احمدینژاد بود و خاتمی بود. ما یک کاندیدای اینطور میخواهیم برای انتخابات بعدی. یک نفر کم و بیش دهاندریده! حاضر به جواب! یکی پر رو تر از روحانی! نه یکی ماست مثل جلیلی یا ژیگول تیتیش اتوکشیدهای مثل قالیباف! اگر چنین کسی را برداشتید آوردید، «شاید» بتوان امیدی به انتخابات بعدی داشت!
رئیس جمهور چون دامادی است که به خواستگاری ملّت میرود. اگر ملّت، این دختر ظریف و با احساس، در این خواستگار جلال و جبروت و جربزه ببیند و حس کند که میتواند به این خواستگار تکیه کند و او را تکیهگاه مطمئن و مناسبی بیابد، به عقد این خواستگار در میآید.
سوم
قطعهای از انیمیشن طنز Simpsons در سال ۲۰۰۰، ریاست جمهوری ترامپ را در آینده تصویر میکند. چیزی که توسط نویسندگان آن یک جوک توصیف میشود و البته یک هشدار از اینکه نکند چنین چیز مسخرهای واقعا رخ بدهد! جوکی که به واقعیت پیوسته! در حقیقت رسالت طنز نیز همین است. مصاحبهی نویسندهی این قست از سیمپسونها در ادامه آمده است:
In a March interview with Hollywood Reporter, writer Dan Greany said a Trump presidency was a joke in the episode but also a “warning to America.”
“What we needed was for Lisa to have problems beyond her fixing, that everything went as bad as it possibly could, and that’s why we had Trump be president before her,” Greany said. “That just seemed like the logical last stop before hitting bottom. It was pitched because it was consistent with the vision of America going insane."
James L. Brooks is the producer and one of the creators of the Emmy-winning show. He spoke on Wednesday about how he is dealing with a joke that has become a reality.
"In 2000, we did have a joke that absolutely predicted what happened last night," Brooks said. “And we are going to have a joke about it this Sunday on our blackboard."
اما از طرف دیگر برخی این پیشبینی را صرفا یک جوک تلقی نکردهاند و آنرا برنامهی حاکمیت امریکا برای ریاست جمهوری ترامپ و عدم وجود دموکراسی در امریکا عنوان میکنند.
هرچه که باشد، در هر دو صورت این مسئله نشان میدهد که تولیدات فرهنگی و رسانهای غرب را حتی در سطح کارتون simpsons نیز نباید شوخی گرفت بلکه شاید از مهمترین منابع مطالعاتی دانشمندان امروز باید باشند.
نکتهای از مستند مایکل مور
مستند جدید مایکلمور یعنی where to invade next بسیار مستند خوشساخت و خوبی است. هرچند خیلی خوب شروع شد ولی آخرهایش خسته کننده بود. اما نکتهی اصلی فیلم به نظرم حمایت از هیلاری کلینتون بود! یعنی نهایتا یک کار انتخاباتی شد! البته مور قبلا هم در کارهایش از هیلاری تعریف و تمجید میکرد. یکی از حرفهای کلیدی این مستند هم این بود که اگر آینده به دست زنها سپرده شود جهان بهتری خواهیم داشت! ادعایی مبتنی بر تجربهی ایرلند. صفحهی اینستاگرام مور را که دنبال میکنیم از فعالیت انتخاباتی مور مطمئنتر میشویم! تصاویر زیر را که در صفحه اینستاگرام مایکل مور منتشر شدهاند ببیند:
کلمات کلیدی:
آقای خامنه ای
امام خامنه ای
امریکا
انتخابات
انتخابات ریاست جمهوری
حسن روحانی
حضرت آقا
خامنه ای
رهبر سیاسی
سعید جلیلی
سیاست خارجه
سید علی خامنه ای
- ۳
- جمعه, ۲۸ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۰۸ ب.ظ
ممنون از شما :)