از خودم بدم آمده است. از یک طرف در سرم کلّی رؤیا و آرزو دربارهی آن آرمانشهر تمدن-ایرانی اسلامی و از اینجور حرفها میپرورانم. از طرف دیگر، در عمل درگیر سادهترین مسائل و مشکلات جامعه هستیم و باید برای آنها بجنگیم! برای مثال خود مسئلهی شفافیت یک چیز کاملا عقلی، مفهوم، شدنی، ساده و اولیه است. بعد عمرمان را باید بگذاریم برای چهارتا مسئول جاهل یا خائن که ظالمانه در مسندهای قدرت نشستهاند قسم خدا و پیغمبر بخوریم که آقا شفافیت چیز خوبی است.
وقتی برای این مسائل سطحی و بدیهی باید بجنگیم واقعا برای آن آرزوها باید سیفون را بکشیم. در همهجا هم همین است. اینکه شما وقتی در طرح تحول سلامت اینطور پول خرج میکنید بیمهها را ورشکسته میکنید واقعا فهمش سخت است؟ که هنوز آقای وزیر پزشک فول پروفسور که خودش و همصنفانش را جزء نوابغ بشری میداند نمیتواند بفهمد؟ و واقعا باید برای چنین چیزی بجنگیم؟ همینها فضا را مشوش میکنند و حق را به باطل میامیزند. بعد میشود در سطوح پایینتر هم دوباره با یک عده جوان بسیجی طرف میشویم که انقدر قدرت تحلیل ندارند و نمیتواند فکر کند که چه چیز خوب است و چه چیز بد است بعد در میماند که مگر میشود مثلا فلان مدیر حکومت اسلامی در این حد درک و شعور نداشته باشد؟ مگر میشود مثلا برخی قدمای ما اشتباه کرده باشند؟ (مسئله تاریخی هم میشود) مگر میشود مثلا بانکها در جمهوری اسلامی ربا بدهند؟ حالا باز امروز که تقّ بانکها درآمده اما دو روز پیش اینها در حرفها و نوشتههایشان کسانی را که دم از ربای بانکی میزدند را مسخره میکردند.
در 25 بهمن، سعید جلیلی در دانشگاه قم اینطور گفت: «وقتی در یک نظام اداری و حکومتی از شفافیت صحبت می شود حتی بسیاری از کسانی که نگاه انقلابی هم ندارند این موضوع را نفی نمیکنند و همه روی آن اتفاق نظر دارند. حتی بعضی از کشورها شعار آن را دادند و به آن عمل هم کردهاند و توانستهاند تا حدی مانع فساد هم بشوند اما واقعیت این است که این موضوع یک بحث حداقلی است. یعنی در انقلاب اسلامی انتظارات «فراتر» از این است.» بله آقای جلیلی. بنده با شما موافقم. این حرف شما مشابه همان حرف امام است که میگفت: «دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم؛ شما را به مقام انسانیت میرسانیم.» (۱۰ اسفند ۵۷ در سخنرانی مدرسه فیضیه) من کاملا با این حرفها موافقم منتها آقای جلیلی، حضرت امام، رهبری عزیز؛ ما به فلاکتی افتادهایم که همین حداقلها را هم اگر به دست بیاوریم باید کلاهمان را به هفت آسمان بیاندازیم. ما در جنگ برای رسیدن به همین حداقلها هم مغلوبیم. رو راست باشید با خودتان ببینید چه اشتباهاتی کردید که به اینجا رسیدهایم. لطفاً تقصیر را بیخود گردن مردم هم نیاندازید که مثلا چون مردم به خاتمی و روحانی رأی دادند اینطور شد. مردم به خاتمی و روحانی رأی دادند چون از کار شماها راضی نبودند. مردم این وسط نقش خود را بازی کردهاند؛ شما چه کار کردید؟ حتی اگر مردم به اندازه کافی وارد صحنه نشدهاند به دلیل این است که شماها آنها را بازی ندادید.
ما که باید ارواح کلهمان زمینهساز ظهور باشیم و جهان آینده را رقم بزنیم به چنان فلاکتی رسیدهایم که به حدی درگیر مسائل اولیه و سطحی و بدیهی شدهایم که هرجا هم که در مورد این اولیات میخواهیم حرف بزنیم باید صد جور رفرنس و سند و تجربهی بینالمللی و قسم خدا و پیغمبر ضمیمه کنیم. با این وضعیت ما حتی یک کشور دنبالهرو هم نیستیم چه برسد به یک کشور پیشرو. به قول یکی از دوستان: «بعد میگیم چرا سیستم کار نمیکنه. دلامصصب تو چرخای ماشینو درآوردی میگی چرا راه نمیره.» ما که ادعای ساختن بهترین ماشین جهان را داریم هنوز سر این داریم بحث و استدلال میکنیم و شاهد و مدرک میاوریم که آیا چرخ برای ماشین لازم است؟ ماشین به موتور نیاز داره؟ صندلی چطور؟
پ.ن: 1- بخشی از اینها امتحان است و ما به همین بدیهیجات امتحان میشویم. امّا امتحان اصلی ما آن آیندهسازیها است و ما همچنان در اولین و سادهترین سؤال امتحان گیر کردهایم. 2- حلما را که میبینم غصههایم کم میشود.
کلمات کلیدی:
سعید جلیلی
شفافیت
شفایت در نظام سلامت
نظام سلامت
- ۱
- سه شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۱۶ ب.ظ
سلام جناب
حرفی برای گفتن ندارم واقعا