بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

فصل سوم: در حسرت یک چاه

دفتر جغجغه
يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۸۹، ۱۲:۳۶ ق.ظ

خدا به پیامبرش گفت: اگر کسی ایمان نیاورد، تو مسئول نیستی. تو فقط مسئولی که هشدار دهی. بگویی. بیاموزی. معنای این حرف این است که پیامبر از ایمان نیاوردن مردم، رنج میکشید. غمخوار مردم بود. برایش سخت بود. عین یک پدر برای بچه هایش. و خدا تسکینش میداد و میگفت تو مسئول نیستی.

علی بیست سال خانه نشست. بیست سال رنج کشید. نامردی دید. بیست سال تنها دوستان واقعی اش، سلمانها و ابوذرها بودند. و چه یاران واقعی ای بودند. بیست سال مردم را میدید، مردمی که او را میشناختند و به روی خود نمی­آوردند.مردمی که میدانستند او که بود و وانمود میکردند نمیدانند. و واقعا هم میدانستند. اگر بعدها هم از یاد بردند ولی در اول کار فراموش نکردند. و مگر میشد فراموش کرد؟ علی را فراموش کرد؟ و همین علی را زجر میداد. اینکه میشناسند او را و به روی خود نمی­آورند.

مگر حسین را نمی­شناختند و کشتندش؟ به والله او را میشناختند و خود را نیز. میدانستند نوه پیامبر است. ولی او را کشتند. و همه شان را کشتند. و عجب خانواده ای است. چه خانه ای است. به قول معلم شهیدم، عجب خانه ای است. یک خانه گلی با دوتا اتاق. پدر خانواده علی است. و مادر فاطمه. فرزندان حسن و حسین و زینب. و همه اهل خانه شهیدند بجز یکی دادخواهشان که از غصه برادرش دق میکند. و همه غریبند. غربتشان نه به خاطر شناخته نشدنشان، که بر عکس، به خاطر این است که آنها را میشناسند. و درد همین است. اینکه میدانند علی بر حق است و خودشان باطل، ولی او را میکشند.

آنهایی که در آسمانها نامشان بر سر زبانهاست، در زمین شناخته شده نیستند.

و سرنوشت انسانهای حق و حقیقت طلب همیشه همین است. آنهایی که جز خدا هیچ ندارند. تنهایند. غریبند. و چقدر سخت است. و من دیده ام کسانی را که حتی در امریکا هستند و اسمشان مسلمان نیست ولی در طلب حقیقت غریب شده اند و دست از کار نکشیده اند. و اینها شیعه تر از خیلی ها هستند. دیده ام حتی اشکشان را و در اشک ریختنشان، اشک ریختنم را. و دیده ام غریبند و مبارزه میکنند. و میدانم عزمی دارند به هیبت کوه. و دلی دارند به عظمت دریا. و بغضی دارند به اندازه همه بغضهای عالم. و میفهمند و میدانم که آنها هم بعضی وقتها از اینکه میفهمند ناراحتند. و هزینه فهمیدن چقدر زیاد است. و هزینه دانستن. که همه نه میفهمند و نه میدانند و نه میخواهند بدانند که تحملش را ندارند. و چه خوب است که همه نمیفهمند و چه بد است که خودشان هم میدانند که نمیفهمند و میدانند برخی میفهمند ولی باز هم خودشان را به نفهمی میزنند.

چقدر سخت است زندگی در میان این مردمان.

و چه بگویم؟ از معلمم بگویم که میبینم این مردمان او را مصادره کرده اند به نام خود و یک جای حرفهای او را گرفته اند و آنقدر کشیده اند که انگار معلمم فقط همان یک حرف است. و چه بگویم؟ چه بگویم که میبینم بعد از مرگ هم دست از سرش بر نداشته اند. و چه میگویم؟ حال و روز خودم را میبینم که از همه بریده ام. از همه کسانی که میدانند و میفهمند و خود را به نفهمی میزنند. اوج تفکر اجتماعی و جهان بینی شان شده حرفهای مهدی کروبی. یک قدم والاتر میرحسین موسوی. حرف اجتماعی بزنند 4تا فحش در اول و آخر بحث برای تفهیم بهتر به خامنه ای میدهند. قیمت بنزین بالا رفته و وای که بدبخت و بیچاره شده اند. وای که دولت چنین کرد. و وای از این همه حرف بیخود. به قول معلمم 4تا قبض دست و پایشان را بسته. و من وصیت نامه خود را نوشته ام. دیگر در اینجا نمیگنجم. خیلی وقت است هوای رفتن دارم ولی انگار کاری است که قبل از رفتن باید بکنم. انگار وظیفه ای است. و من انتظار وظیفه ام را میکشم.

نگاههای مردم برایم سنگین است. نه من آنها را میفهمم نه آنها مرا. و من هم خودم را نمیفهمم. آنقدر فکر در هر لحظه از مغزم میگذرد که سرم درد میگیرد. انتظار آسایش میکشم. نه در رنگ این مردمان. نمیخواهم. حتی اگر بخواهم هم نمیتوانم. خسته ام از حرفهای سنگینشان. از تهمتهای نا روایشان. از اینکه فکر میکنند نامردیهایشان را نمیفهمم. از اینکه میفهمم ولی نمیتوانم جوابشان دهم.به قول معلمم: خدایا! اندیشه و احساسم را در حدی پایین نیاور که زرنگیهای حقیر و پستی های نکبت بار شبه آدمها را متوجه شوم... چه دوست تر دارم که بزرگواری گول خور باشم تا مانند اینها کوچک واری گول زن... خسته ام از فهمیدن و در خود فرو بردن، و چقدر سخت است. خسته ام از اینکه مینویسم و تو نمیفهمی چه مینویسم. و این درد کمی نیست. از اینکه خوانده شوم ولی فهمیده نشوم. از اینکه مفهوم نباشم.

در حسرتم. در حسرت یک چاه... همچون چاه علی...

<

نظر شما چیست؟

تا کنون ۳۹ نظر ثبت شده است
چاه علی...
غریب نیستی , تو و شیعه تر از برخی در آمریک و ... کم نیستین
اگه 2 نفر هی خودشونو تو بوغ و کرنا فریاد زدن 2000 تا نمیشن و اگه چشمشونو رو 2000 تا بستن 2 تا نمیشن و اگه صدای الله اکبر انقلاب مصر و ... نشنیدن ملت خفه نمیشن
هزینه دانستن... درسته خیلی سنگینه...اونقدر سنگین که گاهی آدم سنگینی اش رو روی شونه هاش حس میکنه.ولی این سنگینی رو با این امید تحمل میکنی که داری زکاتش رو میدی زکات اون علمی که به یه مسئله خاص داری و احساس میکنی که دیگران اونو ندارن.نمیگم من خیلی میفهمم میخوام به شما کمک کنم تا این مسئولیتی که میخواید انجامش بدید رو بتونید خیلی خوب و اونجوری که دلتون میخواد انجام بدید. امیدوارم ما هم بتونیم براتون شاگردای خوبی باشیم.

واقعا هیچی بدتر از این نیست که مردم حقت رو بخورن و فکر کنن که نمیفهمی نمیفهمن که از بزرگواری توست که نامردیشونو به روی خودت نمیاری...
مرسی از نثر واضحتون!! اونقدر واضح بود که هیچ جاش مبهم نبود و کامل منظورتون دریافت میشد...
اونقدر که صداقت حرفاتون توش پیدا بود.....
  • حسین بوذرجمهری
  • نظر بالایی برام دلگرمی بود...
    خیلی خوشحالم کرد...
    حتی برای یک نفر هم شده این بار بیشتر مینویسم
    واقعا من رو لال کردین. هرکی هستین. خوشحالم که اینجوری نگاه میکنین
    منتظر بودم که دوباره کامنتهایی ببینم که بهم میگن آدم ریاکار و دروغگو و این حرفا

    خیلی خوشحالم کردین
    دوست دارم بیشتر باهاتون آشنا بشم

    و محبوبه خانوم هم که مثل همیشه باعث دلگرمی من شدند و به من لطف دارند.

    ازتون واقعا و صمیمانه ممنونم
    پس من چی؟
    آیا فکر نمی کنید که اگر همه ی امامان مارو شهید کرده اند از بی عرضگی ما بوده است . درست است که ما برای آنها الان هیچ کاری نمی توانیم بکنیم ولی آیا ثمره امامان ما هنوز نیست . ما برای یوسف فاطمه چه کرده ایم که برای امامان پیشین اگر در ان زمان بودیم می کردیم.مگه غیر آنکه امام هشتم را ازبین این همه شیعه بردن مشهد و شهیدش کردن کی جلوی این کار ایستاد.مگه آقا از ما چی میخواد, غیر اینکه ساده باشیم - نسبت به دیگری بی تفاوت نباشیم - گناه نکنیم - بگیم که چرا وضع حجاب تهران این جوریه - چرا به خاطر پول دارن جامعه رو خراب میکنن - چه جوابی میخوان به حاجی جزیره مون بدن - مگه امام زمان منتظر چند نفره - چه کسری از شیعه میشه - چرا ... چرا ... چرا...
  • محمد رستمی فرد
  • چقدر سخت است فهمیدن و با فهم زندگی کردن و چقدر خوب است نفهمیدن !
    اینست رسم دنیا... نفهم باش تا خوب و خوش و خرم زندگی کنی... همین است.
    این همه فهمیدند چه شد ؟
    جز عذاب اینکه کسی نمی تواند درکشان کند ؟
    غیر از هزاران افکار ویران کننده ی دیگر ؟
    به قول استاد : (( مگر نمیدانی بزرگترین دشمن آدمی همان فهم اوست ؟))

    ...
    متحولمان کردی حسین جان
    دستت درد نکنه
    راستی چرا چند وقته کم آن میشی ؟
  • حسین بوذرجمهری
  • به ...... که همون بهنام خودمونه و نمیدونم چرا به این اسم نوشته شخصا فردا جواب میدم!

    به محمد :
    هزینه فهمیدن خود خداست و این هزینه برای هرکسی بس است.
    چون جدیدا کمتر خونه ام که آن بشم. شرمنده
    خوب و خوش وخرم زندگی کردن که نشد زندگی...
    زندگی رو باید درک کرد... باید فهمیدش... وقتی هم که فهمیدیش درد انسانیت میاد سراغت دردی که روحتو آزار میده و این خیلی سخته ولی اینکه بدونی داری کسی یا کسانی رو ازغفلت در میاری و به بیداری و انسان بودن میرسونی خیلی لذت بخش و خوشاینده...

    نظریه دنیای موازی ثابت شده؟؟؟ من یه جا خوندم گفته بود اثبات نشده جای دیگه گفته بود که ثابت شده ست.اطلاعات شما به سوال من چه جوابی میده؟؟

    وقتی داشتم نظر قبلیم رو می نوشتم فکر نمیکردم اینقدر دارم نظر سازنده ای میدم.
    شما هم منو خوشحال کردید تاحالا کسی از نظردادنم اینقدر استقبال نکرده بود
  • حسین بوذرجمهری
  • من یک مستند درباره دنیای موازی دارم از شبکه بی بی سی هست. در این مستند طریقه اثبات این نظریه توسط فیزیک کوانتوم گفته شده. به نظر من(البته این نظر منه) ابلهانه ترین توجیهی که میشد از یک پدیده طبیعی رو گرفت در اثبات این نظریه گرفته اند! این نظریه هنوز ثابت نشده. ولی اثبات شدن اون مهم نیست چرا که اونها بدون اثبات از اون استفاده کرده اند. مثل فیلمهای آواتار و اینسپشن و مشخصا سریال فیرینچ که توسط شرکت فاکس قرن بیستم ساخته شده و هم اکنون در حال پخش از شبکه های امریکایی است. اونها منتظر نماندند که این نظریه بصورت کاملا علمی اثبات بشود ولی بصورت کاملا تخیلی آنرا در فیلمهای خود گنجانده اند بصورتی که شما این نظریه رو اثبات شده تصور کنید.
    اعتقاد به دنیای موازی اعتقاد به عدم وجود دنیایی متوالی(معاد) و در نتیجه کفر را در پس خود دارد.
    و برای همین این نظریه قبل از اثبات کامل خود اینگونه در فیلمهایی مثل فیرینچ گنجانده میشود.
    اگر خواستید میتونم مستندم رو بهتون بدم.
    مطمئنم شما هم اگه این مستند رو ببینید از نحوه اثباتش خندتون میگیره
    آدم فضایی ها هم اثبات نشدن فقط در اذهان تثبیت شدن
    به همین راحتی...
  • محمد رستمی فرد
  • بله درسته...
    خوب و خوش و خرم زندگی کردن در واقع زندگی یه انسان نمیتونه باشه...
    حق با شماس دوست خوبم(b.qbji)
    انسانیت یعنی دغدغه....
    همه ماها بدون شک دغدغه های زیادی داریم تو زندگیهامون که منشا اکثریت آنها همین فهمیدن ماست
    و چه بزرگند انسانهایی که میفهمند
    آخه آدمی با درد کشیدن هستش که بزرگ میشه
    یه جا میخوندم مرد رو میشه از دردهای ناگفته اش شناخت.
    اما فهمیدن در چه جامعه ای و در کنار چه کسانی ؟
    البته نظر خود بنده نیز با نظر بقیه دوستان یکیه اما
    اما اون نوشته ی قبلی من تنها نشات گرفته از از یک نوشته ی استاد شریعتی بود که عمری را در فهمیدن گذراند نه نظر شخصی بنده...

    متن نوشته :

    تو هرچه می خواهی باش ، اما ... آدم باش !!!

    چقدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن ها است که به این مردم،

    آسایش و خوشبختی بخشیده است !!!

    مگر نمی دانی بزرگ ترین دشمن آدمی فهم اوست؟

    پس تا می توانی خر باش تا خوش باشی.

    امروز گرسنگی فکر ، از گرسنگی نان فاجعه انگیزتر است .

    برای خوشبخت بودن ، به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن !



    به نظر بنده نیز انسان بودن خیلی بهتر از نفهم بودن است.......

    اما مشکل اصلی اینجاست.
    همیشه متفاوت بودن با دیگران مشکلات خاص خودشو داشته و داره!!!
    خیلی سخته دیدت به زندگی چیز دیگه ای باشه در حالیکه بین ادمایی زندگی میکنی که فقط ظاهر قضیه رو میبینن.تو این دنیا که اخرش نفهمیدم کوچیکه یا بزرگ٬که هزار دلیل واسه تشویش و نگرانی وجود داره
    گاهی وقتا ندونستن و نفهمیدن خیلی چیزا شاید دلیلی واسه خوشحالیت باشه!!!
    میدونی چرا؟؟؟
    وقتی میبینی خودت خیلی خوب مسائل رو درک میکنی ولی طرف مقابلت خیلی بی اهمیت از موضوع میگذره بدون اینکه بفهمه چی داری میگی٬بدون اینکه متوجه نابودی تو بشه غصه ات میگیره!یه احساس خیلی بد تموم وجودتو پر میکنه.دائم با خودت کلنجار میری ٬مدام مسائل رو تحلیل میکنی که بتونی دلیلی برای کاراش داشته باشی.با خودت میگی سخت نگیر درست میشه!سعی میکنی غم درونت رو اشکار نکنی.بهش فرصت میدی که شاید یه روزی برای یه لحظه تو رو بفهمه٬غافل از اینکه فقط زمان با ارزشتو داری پای اون هدر میدی چون طرفت قرار نیست هیچوقت تو رو بفهمه!!!

    و این از نظر من یعنی بزرگترین غم زندگی. (غم نفهمیدن)

    حسین جان راستی موافقی یه اتاق هم فکری و کفتگو را بندازیم ؟
  • حسین بوذرجمهری
  • محمد جان
    همه اینهایی که گفتی درسته
    ولی یک جای کار اگه محکم و سفت باشه همه اینهایی که گفتی حل میشه
    اونم خداست
    اگر به ریسمان الهی چنگ بزنیم و سفت بگیریمش. اونو تکیه گاهمون قرار بدیم. مردم میشن بنده های خدا. و خدا خودش میدونه کدوم بنده هاش رو هدایت کنه. پس توکل بر خدا. من میگم. و از گفتن ترسی ندارم. چون از مردم ترسی ندارم. با گفتن من شاید گروهی آگاه شوند. و با نگفتن من شاید همان گروه آگاه نشوند. پس من وظیفه ام رو انجام میدم.
    خواه پند گیرند خواه ملالند...
    پس در کل دو مسئله جواب حرف و درد تو است.
    یک. تکیه گاه وقتی خدا باشه درد تسکین پیدا میکنه.
    دو. مسئولیت نوع بشر فهمیدن و گفتن و عمل کردن است. هدایت شدن و نشدن به من و ما مربوط نیست. وظیفه انجام شدنی است.

    با نظرت موافقم. اگه مخاطبین زیاد بشه یک محل گفتگو خوب میشه. و البته میتونیم به جای ایجاد اتاق گفتگو کسانی که مشتاقند رو به یک فروم که از قبل تاسیس شده و مطمئن است هدایت کنیم و اونجا بحث کنیم.
    کم کم باید وبلاگم رو یک سامان جدی بدم. چند وقتی بود حسابی خاک میخورد.

    و به با معرفت:
    حتما. بعد از کنکور حتما بهتون کمک میکنم. البته فکر کنم بدونم اون دوستتون که دندون میخونه کیه. ان شا الله بزودی همه از یک کار کوچک شروع میکنیم و یک کار بزرگ انجام میدیم
    عجبا!
    البته کامل نخوندم برم بخونم بیام
  • حسین بوذرجمهری
  • به اسنو:
    ممنونم ازتون
    ولی این کافی نیست. دست کمک جلوی همه دراز میکنم
    هرکسی مشتاقه و میتونه کمک کنه بسم الله
    حتی شما دوست عزیز!
    1.اگه میشه مستند دنیای موازی رو بذارید تو وبلاگتون!!!
    2.طرح اتاق گفتگو هم خیلی ایده جالبیه.
    3.در چه موضوعی کمک میخواید بگید ببینیم میتونیم کمک کنیم...
  • حسین بوذرجمهری
  • 1. متاسفانه من این مستند رو دانلود نکردم. بلکه دی وی دی اون رو خریدم و لینکش رو ندارم که بذارم روی وبلاگ. فقط اگر خواستین میتونم بهتون بدم.
    2. اگه مایل باشید میتونم یک گوگل گروپ ایجاد کنم.
    3. در یزد گروهی رو درست کردیم با این آدرس وبلاگ: www.the-insight.blogfa.com کم کم داریم روند کاری خودمون رو مشخص میکنیم. میتونین برین اونجا بخونین و اگر دیدین که مایل به همکاری هستین به گروه گوگل ِ ما بیاین و درخواست عضویت بدین.
    وای این اتاق فکر عالیه!عالی بریم این آدرس ببینیم چی چیه
  • حسین بوذرجمهری
  • کم کم دارین منو وسوسه میکنین که یک گوگل گروپ درست کنم!
    خوب چرا درست نکنید؟؟؟؟
    گروپ فرانگاهو دیدم
    گروپ خوبیه
    ولی به نظرم بهتره یه گروپ دیگه هم باشه برای همه
    تا بتونیم تبادل نظر کنیم
    و اگه شبهه و سوالی باشه برطرفش کنیم
    البته اگه وقتشو داشته باشید
    به نظر من فروم ایده جالب تریه!!!
  • حسین بوذرجمهری
  • خوب، بنا به تقاضای شما دوستان، برای شروع یک گوگل گروپ درست کردم که از طریق کادری که در کنار وبلاگ قرار دادم میتونین عضو بشین.
    ایده فروم هزینه بر هست و با توجه به اینکه خوانندگان کم هستند، درست کردن فروم نیاز نیست.
    میتونیم با وجود همین گوگل گروپ بحثهای خوبی داشته باشیم
    سلام
    خیلی خوب شد
    عضو می شویم!!!
    ای بابا!!
    فیلتره که!!!
    برا شما هم فیلتره یا برا من نمیاره؟
  • حسین بوذرجمهری
  • فیلتره؟؟؟؟!!!!
    والا برای من که فیلتر نیست!
    من الان دوباره تست کردم برام آورد!
    نمیدونم چرا برای شما فیلتره!!!
    هوم؟؟
    من الآن دوباره امتحان کردم!!!
    فیلتره ولی!!!
    من وقتی visit this group رو می زنم فیلتره
    وقتی اینجا e-mail ام رو هم وارد می کنم و subscribe رو می زنم باز هم فیلتره
    من وقتی کل قسمت گروپ رو باز کردم آورد
    تو جستجوی گروپ وارد کردم "مبین" یه گورپ آورد "مهدی باوران"
    این همونه؟
    من درخواست عضویت دادم امیدوارم همون باشه!
  • حسین بوذرجمهری
  • نه!
    این اون نیست!!
    نمیدونم چی بگم!
    http://groups.google.com/group/manifester?hl=fa

    این لینک گروه هستن. اسم انگلیسی گروه، manifester هست
    اگه بازم نتونستین، بگین تا این گروه رو کلا پاک کنم، یکی به اسم جغجغه بسازم
    یعنی من به یه گروپ دیگه درخواست عضویت دادم؟!!
    این آدرسو بازم امتحان کردم فیلتر بود ولی آآآ!
    حالا نمی دونم بقیه ی دوستان هم امتحان کنن ببینیم اونا میتونن استفاده کنن!
  • حسین بوذرجمهری
  • آره!

    آقا، من یه گروپ دیگه به اسم جغجغه ساختم
    http://groups.google.com/group/jegh-jeghe?hl=fa

    این آدرسشه
    ببینین با این یکی هم مشکل داره یا نه؟
    چون وقتی میخواستم اون گروه مبین رو بسازم، اشتباهی گزینه ای که گروه برای 18سال به بالا میشه رو زدم(!) و فکر میکنم فیلتر شدنش به خاطر همین باشه!
    شایدم نباشه.
    کلا هم این گروه مبین رو الکی زدم. و اگه جغجغه باز شد، اونو پاک میکنم
    منتظر جوابتونم
    مرسی برادر بابت گروپی که درست کردی
    حسین جان راستی صحبت از دنیای موازی شد گفتم منم چند تا مقاله دارم... به نظرم جالب بودن اگه خواستی بگو برات میل کنم داداشی
    خوش باشی فعلا....
  • حسین بوذرجمهری
  • آدرس ایمیل من که هست
    برام بفرستی ممنون میشم
    سلام عیدتون مبارک.میخوام عضو گروه بشم اما ایمیلی واسم ارسال نمیشه.چندبار هم امتحان کردم.نشد باید چیکار کنم به نظرتون؟
    من درخواست دادم ولی هنوز تایید نشدم آیا؟
    bacheha manam mikham basham
    alan miram darkhast midam
    rasti sale no mobarak
    سلام حسین جان. خوبی آقا؟
    داداشی می خواستم بگم آپیدم... بیا ببین
    البته مهم تر از اون منتظر نظرت نیز هستم
    یا علی.....
    سلام حسین جان. خوبی آقا؟
    داداشی می خواستم بگم آپیدم... بیا ببین
    البته مهم تر از اون منتظر نظرت نیز هستم
    یا علی.....
  • حسین بوذرجمهری
  • سلام
    والا خانوم اسنو و کیوت الان عضو هستند ولی در مورد با معرفت نمیدونم قضیه چیه. احتمال میدم که مشکل از این باشه که با آیدی یاهو میخواین عضو بشین.
    بهتره که با آیدی گوگل(جی-میل) عضو بشین ولی با آیدی یاهو هم باید بشه.
    ممکنه ایمیلی که براتون میاد توی اسپم یا قسمتهای دیگه به جز اینباکس میره
    حسین جان گروه که را اندازی شد
    باید به فکر موضوعی باشیم واسه هم فکری
    و هم چنین یک برنامه کاری
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی