مباحث علوم انسانی در بسیاری از موارد آنقدر واضح و بدیهی هستند که اکثر مردم اهمیت آن را متوجه نمیشوند. برای مثال سونزو نویسنده نخستین کتاب نظامی جهان در جملهای میگوید: «آنکس که خود را بشناسد و دشمن را بشناسد پیروز است.» بسیاری با سادهانگارانی بدین جمله توجه نمیکنند حال آنکه از همین جمله ساده، مبانی علوم استراتژیک، تحلیل وضعیت و SWOT استخراج میگردد.
View this post on Instagram
مناقشهی دو هفته گذشته که با ترور سردار سلیمانی آغاز شد و با شلیک به هواپیمای مسافری خودی فعلا تمام شده است، بنظر میرسد همچنان پیامدهایی داشته باشد. متحدین غرب در حال بازگرداندن تحریمها و فشار سیاسی حداکثری از بیرون هستند و از داخل نیز شکافی عمیق در جامعه ایران بر جای گذاشتند. این شکاف به حدی است که برای التیام بخشی از آن رهبری خود وارد صحنه شده و بعد از 8 سال نماز جمعه را اقامه میکند. شلیک به هواپیمای خودی آنقدر ضربه محکمی بود که برخی آنرا با فاجعه سینما رکس مقایسه میکنند و در ذهن بنده حادثه چرنوبیل و اثرات آن یادآوری میشود.
در بین تمامی چیزهایی که ایرانیان میتوانستند از جمهوری اسلامی افتخار کنند شاید مهمترین آن، سیستم موشکی بود که آن نیز در نگاه مردم خوار شد زیرا حداقل چندین خطای فاحش در این سیستم رخ داده است: 1- خبر غلطی مبنی بر شلیک موشکهای کروز به سمت تهران داده شده است. 2- تمامی راههای ارتباطی هم پدافند و هم هواپیما قطع شده است! 3- منطقه پرواز ممنوع اعلام نشده است. 4- یک هواپیمای مسافربری را که چند دقیقه پیش از باند فرودگاه داخلی بلند شده است موشک کروز تشخیص داده شده است! 5- هیچ تدبیری برای مدیریت افکار پس از آن رخ نداده است و... مجموعهی این خطاها نشان از وجود یک سیستم موشکی ناکارا دارند.
یا این حادثه یک خطای داخلی است یا خرابکاری امریکا است. اگر خطای داخلی باشد یک سیستم ضعیف را نمایش میدهد امّا اگر خرابکاری باشد علاوه بر ضعف داخلی، قدرت امریکا را نیز به نمایش میگذارد. من احتمال بیشتر را به خرابکاری امریکا میدهم مخصوصا وقتی میدانیم در موارد مشابهی که به هواپیمای مسافری شلیک شده است، هواپیما در مرزهای کشور بوده و در هیچ موردی یک کشور هواپیمای مسافری را درست نزدیک فرودگاه خودش مورد اصابت قرار نداده است!
اگر احتمال خرابکاری را بپذیریم، سناریوی امریکا مشخصتر میشود. او سردار را ترور کرد و ایران را در تله انتقام انداخت. احتمالاً گزینههای مختلفی برای مقابله با ایران داشته است امّا با اتحاد کم نظیر پیش آمده بین ایرانیان و تشییع جنازه میلیونی، هزینه رویارویی مستقیم بالا رفت و منتفی شد و گزینهی تضعیف بیشتر ج.ا. مد نظر قرار گرفت. ترامپ همچنان تهدید به زدن 52 نقطه از ایران میکرد تا ایران به بالاترین سطح آمادهباش برسد و احتمال شلیک پدافندها بیشتر شود. آنگاه با یک خرابکاری جزئی ماشهی فاجعه چکانده میشود. حال ایران از درون ضعیفتر شده است. بازی برده به باخت تبدیل میشود. نیروهای نظامی تضعیف شدند. مردم در دفعات بعد از انتقام سخت کمی میترسند! نیروهای نظامی را کمتر همراهی میکنند و با دیدهی شک به آنها مینگرند. حتی نیروهای نظامی محتاطتر عمل میکنند. آسیبپذیری ایران بیشتر شده است. سرخوردگی و شکاف دولت-ملت بیشتر شده است و امریکا یک ضربه کاری زده است.
بنظر میرسد که ما متأسفانه نه خودمان را درست میشناسیم و نه امریکا را. ایران در شرایط فعلی در جنگ تمام عیار با امریکا پیروز نیست، ولی ما را هیجانات فرا میگیرد. ایران درست برعکس امریکا، پیشبینیپذیر است چون هیجانی عمل میکند. اگر به او ضربه مستقیم بزنید، میتوانید واکنشهای بعدیاش را پیشبینی کنید. راحت میتوانید ایران را فریب داده و وارد زمین بازی خود کنید. سونزو میگوید «وقتی با عجله و سراسیمه وارد زمین دشمن میشوید، شما با زمین آشنا نیستید ولی دشمن زمین را میشناسد (و تا چند گام جلوتر از شما را برنامهریزی کرده است.)» ما همین چند جمله قصار ساده سونزو را که پیوست کردهام رعایت نمیکنیم. ما حتی گامهای آتی خودمان را هم نمیشناسیم و نمیدانیم دقیقا چه هدفی را چگونه دنبال میکنیم؟! گامهای دشمن را که هیچ!
درست زمانی که دشمن قدرتمند، با بررسی همه احتمالات، گام به گام قدم بر میدارد، ما هیجانی و بدون در نظر گرفتن احتمالات، پیامدها و واکنشهای دشمن، سر خود را پایین میاندازیم و میرویم (بقول سونزو، نخست میجنگیم سپس دنبال پیروزی میگردیم). سعید جلیلی پیش از انتقام موشکی در برنامه نگاه 1 آمده بود و به مضمون چنین چیزی میگفت: «برخی افراد از تئوری بازیها برای تصمیم گیری و اقدام استفاده میکنند. این روشها کارامد نیست چون خدا به ما کمک میکند!» انگار خدا نوکر ایرانیها است! نتیجه این هیجانات و خوشخیالیها را امروز میبینیم. البته که باز هم دوستان درس نمیگیرند و از فتوحات خویش یاد میکنند. شاید حتی برای درس گرفتن نیز دیر شده باشد. برایم جالب بود که روز ترور سردار سلیمانی شبکه 4 مستندی از گورباچوف پخش کرد! از چرنوبیل و اثرات آن و پندهایی که دیر گرفته شدند و سیاستهایی که دیر آغاز شدند و فروپاشی شوروی را تسریع کردند. متأسفانه شرایط کنونی ایران بگونهای است که امکان عقلانیت کمتر بوجود میآید. این مسئله حتی در خصوص اپوزیسیون ج.ا. نیز صادق است. حرف بسیار است امّا اگر عقلانیتی مانده باشد، اشارتی کفایت میکند.
در سال ۹۴ مقالهای نوشتم با عنوان «تبیین کاربرد نگاه استراتژیک سونزو در علوم مدیریت» که شما را به مطالعهی آن دعوت میکنم.
- ۰
- جمعه, ۲۷ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۴۴ ب.ظ