اظهار نظر سخنگوی وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا درباره پنهانکاری چین مسئلهساز شده است و واکنشهایی حتی در ابعاد بینالمللی داشته است. بنده درباره صحت آمار چین اطلاعی ندارم. احتمال دروغگویی هر دولتی وجود دارد. اساساً حکومتها کذاب هستند! یکی کمتر یکی بیشتر. امّا چین قطعاً مدیریت بحران قابلتوجه و اقدامات چشمگیری داشته است که تنها ساخت دو بیمارستان 1000 تختخوابی ظرف 10 روز چشم هر ناظر بینالمللی را به خود جلب کرد. با وجودی که ممکن است چین درباره آمار کرونا پنهانکاری کرده باشد، نخستین سؤال این است که مگر ایران کاری غیر از این کرده است؟ آقای سخنگو بهتر است بیش از هرچیز نگران آمارهای مضحک وزارت فخیمهی بهداشت ایران باشد که آنها را به اسم «علم» و «حقیقت» به مردم حقنه میکند! «دیگ به دیگ میگه روت سیاه»! کاش این رابطه «دیگ به دیگ» بود چون این دو مساویاند. به قول یزدیها، «تُرُشبالا (آبکش!) به آفتابه مِگِه دو سوراخه»!
امّا مسئله اصلی، سطح نابلدی سخنگوی ستاد ملی کرونا بعنوان اصلیترین نهاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور است که در یک کنفرانس خبری، با سؤال شیطنتآمیز یک خبرنگار چنین داستانی برای «کشور» درست میکند. حتی اگر فرض بگیریم که چین دروغ میگوید، آیا آقای سخنگو باید این حرف را پشت تریبون میزد؟ البته که جز راست نباید گفت امّا هر راست را هم شاید گفتن؟! احتمالاً او تصور نمیکرد حرف ناپختهای که میزند، با چنین واکنشی روبرو شود و اگر میدانست شاید هزینهی غیرضروری برای کشور درست نمیکرد. ایران الحمدلله برای خویش دشمن کم نساخته است! بنظرم نخستین علت وقوع چنین رویدادی، آموزش ندیدن امثال آقای سخنگو است. ستاد ملی کرونا در حال حاضر سیاسیترین نهاد کشور است امّا سخنگوی آن، یک پزشک است! و به خود افتخار میکند که بدون در نظر گرفتن هرگونه ملاحظهی سیاسی در این جایگاه بینالمللی، درست از همان تریبونی که احتمالاً بارها دانسته یا ندانسته به مردم و خبرنگاران دروغ تحویل داده است، لاسِ «علم» بزند! مسئلهی اصلی همین نابلدیهای سیاسی است. اینکه به جای سیاستمداران و سیاستآگاهان، تکنسینهای سیاست نابلد (نه حتی تکنوکراتها) در مسند سیاسی هستند و از یک خبرنگار ساده بازی میخورند و امورات کشور را همین نابلدهای سیاسی به این روزها کشاندهاند. گروهی هیئتیاند و اللهبختکی، گروهی تکنسیناند و قضاقورتکی!
- ۱
- سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۴۷ ب.ظ
در وصف این روزها به راستی به قول شاعری باید گفت؛
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران...