بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

نسبت ما و نولان

هنر
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۲:۰۶ ب.ظ

ممنتو (memento) را سالها پیش سه بار دیدم! اکثر افراد بار اول قبول میکنند که حرفهای مقتول ابتدا (یا انتهای) فیلم درست است اما من حداقل در آن زمان با حرفهایش قانع نشدم و سه‌بار فیلم را دیدم تا متوجه شوم بالاخره لئونارد دارد درست انتقام می‌گیرد یا یک قاتل جانی است؟! برای هر دو ادعا در فیلم شواهد متنوعی یافتم و در آن زمان در آخر نتوانستم نهایتا قضاوت کنم. اما بار سوم در میان فیلم احساس کردم به سخره گرفته شده‌م!

درست در وسط فیلم فلش‌بکی است که لئونارد از همسر سابقش به یاد می‌آورد که روی تخت خوابیده و کتابی را میخواند.‌ از او میپرسد «تو که این کتاب رو هزار بار خوندی، چرا دوباره میخونی؟» زنش میگوید «چون ازش لذت میبرم!» و لئونارد پاسخ میدهد «فکر میکردم لذت خوندن داستانها اینه که بفهمی بعدش چی میشه؟!»

این صحنه را که دیدم مثل سایر صحنه‌ها که با خودم تحلیل‌شان میکردم از خودم پرسیدم هدف از این صحنه و دیالوگ چه بود؟ این صحنه در ظاهر کاملا بی‌ربط و حتی زیادی است. منظور نولان از این صحنه چیست؟ و بعد دیدم که درست برعکس! این صحنه دقیقا اصل داستان است!

نولان در این صحنه با ما سخن می‌گوید! انگار او از ما می‌پرسد «برای چی داری دوباره میبینی؟!» ما در فیلم‌های نولان دنبال جواب دقیق سوالاتمان میگردیم و برای فهم آنها مجبور میشویم فیلم را چندین بار ببینیم، در حالیکه او با ایجاد این پیچیدگی‌های بی‌جواب دارد به ریشمان میخندد! در فیلمهای نولان نباید دنبال جواب سوالاتتان باشید چون احتمالا جواب دقیق و درستی وجود ندارد! او سینماگر است. هدف او سرگرم کردن ماست. در فیلمهایش جوابها جذاب نیستند بلکه تناقضات و مسائل و پیچیدگی‌های بی‌جواب جذابند.

تنت (Tenet)، شاید در این پیچیدگی‌ها کمی زیاده‌روی هم کرده باشد و مخاطب را پس زده باشد. البته بنظرم فیلم مفهوم و جذاب است اما پارادوکسهای محتمل فیلم بیننده را درگیر میکند. گویی تناقض انتهای فیلم اینتراستلار درباره‌ی بازگشت در زمان که بیش از همه مورد انتقاد بود، از لج منتقدان (یا شاید برای توضیح بیشتر و رفع ابهام!) موضوع اصلی فیلم تنت شده است!

هرچند شاید افرادی علاقمند باشند تنت را چندبار ببینند تا منطق تمام جزئیات فیلم را درک کنند و صحت آنها را بسنجند اما من دیگر گول نولان را نمیخورم. فیلم «تخیلی» است و بعنوان یک اکشن جذاب تخیلی جالب و قابل تماشاست. فیلسوفان که اهل منطق و استدلالند در کتابهایشان آشوب و بلوا کرده‌اند و اذهان را منحرف میکنند، نولان که کارش سینما، بازیگری و «سرگرم» کردن ماست!


نسبتا‌ً بی‌ربط: یکی از استعاره‌هایی که از سینمایی memento می‌توان برداشت کرد، استعاره‌ی «تکرار تاریخ» است. در این استعاره لئونارد نماد کل بشریت از ابتدای تاریخ تا کنون است که حافظه‌ش (تاریخ) زود به زود از بین می‌رود. او بواسطه‌ی حافظه‌ی ضعیفش از اشتباهش درس هم نمی‌گیرد و در یک دور باطل قرار می‌گیرد. اما جالب‌تر این است که این بشر کم‌حافظه در طول قرن‌ها، صرفا یک موجود قانع و سر به زیر هم نبوده است بلکه به دنبال کارهای عظیم و بزرگ هم می‌رود! مثل انتقام از نیروهای شر و برپایی حق و عدالت! نتیجه آن می‌شود که این بشر کم‌حافظه در تمام تاریخ به یک قاتل سریالی تبدیل گردد و مدام اشتباه تاریخی خویش را تکرار کند!

نظر شما چیست؟

تا کنون نظری ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی