چندی سال پیش با یکی از دوستان اقتصاد خوانده از دانشگاه امام صادق درباره اقتصاد بخش عمومی و بخصوص اقتصاد سلامت بحث میکردم. جای تعجب نداشت که او هم مثل عمده اقتصادخواندهها به آزادسازی بازار سلامت معتقد بود و تقریبا به مفهوم شکست بازار سلامت اعتقادی نداشت. اما جالب آن بود که با حال و هوای اقتصاد اسلامی، احادیثی درباره منع قیمتگذاری در بازار و امثالهم را هم میآورد.
وقتی از او میپرسیدم که با تجویزهای وی قرار است قیمت خدمات سلامت سر به فلک بکشد و بسیاری از مردم دسترسی به خدمات نخواهند داشت و جان و سلامتشان بخطر میافتد و البته به تبع سلامت عمومی و امید به زندگی کاهش یافته و حتی اقتصاد هم ضرر میبیند، پاسخ میداد اینها ایرادی نیست. چطور؟ او معتقد بود فرودستان در حال آزمایش شدن هستند و این سختیها و مشکلات آزمون آنهاست و ما نباید دخالت کنیم! البته من با او مخالف بودم و برای مثال میپرسم چطور مسئله مردم فلسطین آزمایش آنها نیست و شما بخاطر جمعیت اندکی از آنها ۸۰ میلیون نفر را در محاصره و تحریم اقتصادی بردهاید؟ چرا آنها را به آزمایش خود رها نمیکنید؟
من اتفاقا برعکس، فکر میکنم خدمتگزاری به مردم، وظیفه دولت است و رنج مردم، آزمایش آنها نیست بلکه وسیله آزمایش مسئولین است که در این آزمون به کل رفوزهاند. اما فارغ از مسئولین که موظف و مکلفند، این جهانبینی را برای ما مردم عادی تا جایی صادق میدانم. در واقع وظیفهای احساس میکنم از تلاش برای بهتر کردن جهان برای همه، اما این جهان را آنقدر هم مهم نمیبینم که تقلای فراوانی برای بهتر کردن آنرا مفید بدانم. واقعیت همین است که این جهان هوشمندانه چنین میان رنج و آسایش در نوسان طراحی شده است. این جهان گذرا قرار نیست بهشت باشد. تلاش میکنیم در حدی که منطقی و معقول و شدنی باشد. بیش از آن آسودهایم و اگر دردی هست واقعبینانه آنرا میپذیریم.
View this post on Instagram
- ۰
- شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۱۸ ب.ظ