امّا تأثیر علایق و عقاید بر گفتار و رفتار چگونه است؟ اینجا نیز میتوان طیفی رسم کرد که در یک سر انسانهای منطقی وجود دارند و اکثراً عقاید خود را بروز میدهند و در سر دیگرِ طیف، افراد اکثراً علایق خود را بروز میدهند. امّا انسانها میتوانند چیزهایی از خود بروز دهند که نه علاقهشان است و نه عقیدهشان برای مثال بدون داوری، سخنی از کسی نقل قول کنند که این گفتار قابل چشمپوشی است. لازم است روشن شود که رفتار نیز نوعی گفتار است. از آنجایی که هر چیز قابل توصیف، حاوی اطّلاعات است پس رفتار نیز نوعی بیان است و از همین جاست که مباحثی مانند زبانِ بدن(body language) حاصل میشوند. گفتار نوع صریحِ انتقال اطلاعات است و رفتار نوع نمادینِ آن. هرچند که خود زبان نیز نوعی نماد قراردادی است امّا شاید تفاوت در همین باشد که زبان نماد قرارداد شده است امّا رفتار عمدتاً قرارداد نشده است. ریخت را اگر بخشی از رفتار بدانیم و نوعی ابرازِ اطّلاعات، این اطّلاعات میتواند از علایق باشد یا عقاید (و یا هیچکدام که قابل چشمپوشی است).
قبل از آنکه دربارهی شخصیّت افراد قضاوت کنیم باید خودِ شخصیّت را بشناسیم. شخصیّت با چه کلماتی وصف میشود؟ شخصیّت چیست؟ انسان بصورت ناخودآگاه و بی هیچ تلاشی متوجّه است که انسانها از یکدیگر متفاوتند. بخشی از تفاوت به جسمِ انسان (قد، وزن، رنگ و ...) مربوط است و بخشی به آن چیزی که ما شخصیّت مینامیم. پس شاید جامعترین تعریفِ شخصیّت این باشد که شخصیّت هر آنچیزی است که غیر از جسمِ انسان است. سادهترین تعریفی که از تفاوت شخصیّت افراد داریم این است که افراد یا خوب هستند یا بد. امّا آیا همهی افراد خوب، مانند هم هستند؟ موضوعِ بحثِ ما جسم انسانها نیست بلکه شخصیّت است، عمده به این دلیل که جسمِ انسانها به اختیارِ آنها حاصل نشده (حدّاقل به اختیارِ این جهانی آنها. در مورد عوالم پیشین سکوت میکنیم). امّا آیا شخصیّت انسانها به جسمِ آنها سرایت نمیکند؟ برای مثال حفظ تناسب اندامی که دختران با رژیمهای غذایی سخت و تضعیفکننده انجام میدهند، غیر از مواردی که برای سلامتی صورت میگیرد، محصول شخصیّت نیست؟ اعمال جرّاحی زیبایی چطور؟ جواب مشخّص است. امّا آیا حتّی این جسمی که خارج از اختیار انسانهاست، بر شخصیّت آنها تأثیر نمیگذارد؟ آیا قدّ بلند یا قدّ کوتاه بر شخصیّت افراد تأثیر نمیگذارد؟ سادهانگارانه است اگر به راحتی بگوییم تأثیرگذار نیست ولی اینکه مشخّص کنیم چه تأثیری میگذارد کاری علمی و دشوار میطلبد. البتّه تحقیقاتی در این موارد از گوشه و کنار به گوش میرسند. در خلال بحث مشخّص شد که شخصیّت تأثیرپذیر است چنانکه فرهنگ و عرف میتوانند بر شخصیّت افراد تأثیر بگذارند. پس شخصیّت با کلمهی تأثیرپذیر وصف میشود. خود این مسئله که شخصیّت چقدر تأثیرپذیر است یک ویژگی شخصیتی است که در افراد مختلف متفاوت است و بصورتِ عامّ زنان تأثیرپذیرتر از مردان هستند چرا که احساسات بر شخصیّت آنها تأثیرگذارتر است و احساسات متغیّرتر از منطقها هستند. پس جنسیّت نیز بر شخصیّت تأثیر میگذارد و برخی عناصر شخصیّتی مردان متفاوت از زنان است.