برخی از مراسم عزاداری در یزد جنبهی نمادین و نمایشی دارند. به منظور نمایاندن اقتدار، قدرت و عظمت مسلمانان اجرا میشوند. مثلاً همین مراسم نخلبرداری که میگویند نماد تشییع جنازهی امام حسین (ع) است. این گونه عزاداری از جهت تنبه بودن کارآمد است. بالاخره دههی اول محرم در شهر صدای سنج و نوحه میپیچد و هر دلی را به یاد محرم میاندازد. شبیهخوانیها و مراسم خاص دیگر نیز بهانهای میشوند تا بچهها با اشتیاق بیشتری انتظار محرم را بکشند و با خانواده در عزاداریها شرکت کنند. بزرگترها هم گاهی از دیدن این صحنهها و شنیدن اینگونه صداها منقلب میشوند یا به خود میلرزند. اما چنین سبک عزاداری آفاتی هم دارد. یک اتفاقی که میافتد این است که بانوان عزا را به کلی از یاد میبرند و فقط به قصد تماشا وارد روضهی امام حسین میشوند. آقایان هم بعضاً لابلای رضای خدا، رسول خدا و فرزندان رسول خدا، گهگاه به فکر رضایت خلق خدا میافتند! از همه بدتر این که در مکانهای کوچک و پرجمعیت اختلاط محرم و نامحرم اتفاق میافتد و به اصطلاح اوضاع شیر تو شیر میشود.1 بعد از حدود 3-4 سال، امسال اولین محرمی بود که فرصت کردیم به یزد سفر کنیم. به دلیل نذر خانواده ظهر عاشورا به حسینیهی «نظر کرده» رفتیم. اوضاع همان شیر تو شیر بود که خدمتتان عرض کردم! جمعی از خانمها از طبقهی بالا تماشا میکردند و عدهی کثیری که به طبقهبالا راه نیافته بودند طبق رسم هر ساله در گوشهای از طبقهی پایین سنگر گرفته بودند! ما نیز از آن جمله بودیم. فرآیند سنگر گرفتن بدین صورت اجرا میشود که خانمهایی که محرم همراه ندارند عقبتر میایستند، صف بعدی را خانمهایی تشکیل میدهند که به همراه محارم تشریف آوردهاند و آخرین صف هم که مشخص است، محارم عزیز هستند. صف محارم خط مقدم است! باید تمام تلاشش را بکند که آقایان سینه زن و نخلبردار روی بانوان سقوط نکنند و مراقب باشند کوچکترها زیر دست و پا له نشوند. خلاصه اوضاع وخیمی است! لابلای این زد و خوردها گاهی هم نوحهای دل آدمها را میشکند و اشکها جاری میشود. به نظرم نقلها و شکلاتهای نذری هستند که نمیگذارند قند و فشار عزیزان پایین بیاید و تلفات به حداقل میرسد. اما باز احتمال دارد یکی دو نفری را ببینی که غش کردهاند و به هزار مصیبت از جمعیت خارجشان میکنند. در این اوضاع تنگ و سهمگین گرفتار بودیم که به یاد آوردم زیناب در چنین ظهری دیگر محرم نداشت... میان آتش خیمهها... میان نامحرمانی که قاتل حسین بودند، نه عزادار او... در کنار یتیمان... و چیزی جز زیبایی ندید...
1- این اختلاط محرم و نامحرم در برخی راهپیماییها نیز آزاردهنده است. راه آدم از شش طرف بسته میشود! تنها راه فرار پرواز است! راهپیمایی روز قدس امسال فکر میکردم کاش مثل اماکن متبرکه یک عده لطف میکردند طوری جمعیت را هدایت میکردند تا صفوف تک جنسیتی شوند!
وارد کوچه پس کوچههای کاهگلی و قدیمی پشت امامزاده جعفر یزد که میشوی و یکی دوبار همراه با کوچههای تنگ تاب میخوری، به محوطهی باز و بزرگی میرسی که شهرداری اسمش را گذاشته پارکینگ محلّی امامزاده جعفر. از همانجا کوچه باریک سمت راست را پی میگیری. در انتهای کوچه درب زیبا و بزرگی که بازسازی شده و بالایش نوشته: «عمارت کاظمینی» پیداست. باز کوچهی تنگ یک تاب میخورد و در همین تاب یک پارچه دست نوشتهی سیاه نصب شده است که: «مجلس عزاداری سنواتی مرحوم هرندی، از ساعت 4 تا 7 بعد از ظهر برگزار میگردد.» پارچه را که رد میکنی اوّلین در سمت چپ، که دری است چوبی و قدیمی، در خانهی هرندی است. بالا سمت چپِ در، میراث فرهنگی یک تابلو نصب کرده که قدمت خانه را به زمان قاجاریه منسوب داشته و هرگونه دخل و تصرف در خانه را غیرقانونی اعلام کرده است.
بزرگترین گناهان این است که انسان بدعتها را بجای امور مستحب گرفته و یا امور مستحبی را بدعت وانمود کند. از طرفی چون شیطان و یارانش همیشه در صدد ترویج امور منکر و زشت هستند و در هر مورد راه بخصوص آن را خوب میشناسند مردمان دیندار را نیز از راه دین گول زده و از راه در میبرند و این خود بهترین راه گمراه کردن مردم است و کمتر عبادت و سنتی هست که شیطان با وساوس خود در آن دخالت نکرده آن را فاسد ننموده باشد.* از جمله این امور یکی موضوع عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) است. در این مورد چون شیطان و یارانش با همه کوشش و تلاش خود نمیتوانستند کاملاً پیروز شوند، تصمیم گرفتند مردم را وادار کنند که در این موضوع بدعتها و منهیات و اعمال شنیع بسیاری وارد نمایند. و به این طریق سود و ثوابهای آن را از بین برده اموری را در آن وارد کردند که نه تنها تمام مسلمانان بلکه تمام ملل دیگر نیز آن اعمال را شنیع و زشت میدانند. علاوه بر زشتی، این امور اغلب از چیزهایی است که در قرآن و سایر اخبار رسماً از آنها نهی شده و به عملکنندگان آنها وعده عذاب داده شده است. این امور منهیه که در این عزاداریها فراوان اتفاق میافتد از قرار زیر است: