هنگامیکه ایران توانایی تروریستی خود را در آبهای خلیج فارس در سال 1993 به نمایش گذاشت «گزارشِ واشنگتن درباره خاورمیانه»[1] بیان کرد: «به نظر میرسد که ایران دارد توانِ تهاجمیِ خود را به کشورهای همسایه است میسنجد...»(ژولیه 1993) این مشیِ تحمیلکننده و قلدرمآبانه[2] زمانی اثبات شد که ایران در مارسِ 2007، 15 دریانورد انگلیسی را در آبهایِ عراق دستگیر کرد و برایِ 13 روز آنها را اسیر کرد.
صحنه برایِ گروهی مسلمان از کشورهای مختلف که توسط ایران رهبری میشوند آماده شده، درست همانطور که در پیشگوییها درباره «پادشاهِ جنوب» آمده است؛ که قرار است به پادشاهِ شمال، یعنی اتّحادیّه اروپا، یورش برد. «و در آخرالزمان، پادشاه جنوب بر او یورش[3] خواهد برد. و پادشاه شمال با ارّابه ها و سواران و کشتیهای بسیار همچون گردباد به مقابله با او خواهد آمد و سیل آسا به سرزمینهای زیادی یورش خواهد برد.»(دانیال 11:40) فراموش نکنید که این پیشگویی دربارهی آخرالزّمان است.
ایران یک سیاست خارجهی تهاجمی[4] دارد. (از ثیاقِ جملات برمیآید که نویسنده تفسیر جملهی «پادشاهِ جنوب بر پادشاهِ شمال یورش میبرد» را «یورش بردنِ سیاست خارجهی ایران به غرب» تأویل کرده است! مترجم) پس از پایانِ جنگِ ایران و عراق در سال 1988، ایران حجم عظیمی از مهمّات جنگی را برای پشتیبانی از سیاست خارجهی تهاجمیاش انباشته است؛ و انبارِ مهمّاتِ ایران حاوی سلاحهایِ شیمیایی و بیولوژیکی است.
پادشاه جنوب، یا ایران، «بر او یورش خواهد برد» که «او» پادشاهِ شمال است؛ اتّحادیهی اروپا. فرهنگنامهی عبری-کلدانیِ[5] جِسِنیوس[6] کلمهی "Push" یا «یورش» را اینگونه معنی میکند: «ضربه زدن بهوسیله یک حیوانِ شاخدار» یا «ضربه زدن با شاخ». این اصطلاح «مجاز از یک پیروز است که همهی دشمنانِ مقابلش را شکست میدهد». همچنین این اصطلاح معنیِ جنگِ تحمیلی نیز میدهد. «یورش» یک کلمهی تند و خشن است. بدون شک این یورش حولِ محور یهودیهی وابسته به کتاب مقدّس(امروزه اسرائیل خوانده میشود) و اورشلیم میگردد. درست همانند برخوردهایی که در زمانِ جنگهایِ صلیبی صورت گرفت. اورشلیم سوّمین شهر مهمّ مذهبیِ جهانِ اسلام است. پاپ جان پاول دوّم در منظر عموم گفت که احتمالاً فرماندهیِ کلیسایِ کاتولیکِ روم به اورشلیم منتقل خواهد شد.
این دو دینِ بزرگ و قدرتمندِ دنیا، هر دو به شدّت خواستارِ اورشلیم هستند. بسیاری از مردم فکر میکنند که روندِ آشتیِ اسرائیلی و دیگر مذاکراتِ مشابه، به آشتی منجر میشوند. امّا برعکس، به واقع آنها به جنگ منتهی میشوند.
سیاست خارجهی پرخاشجو و پر سر و صدایِ ایران حتماً به جنگ ختم میشود. ایران هم میتواند تسخیر کند و هم تسخیر شود. پیشگوییهایِ کتابِ مقدس به خوبی روشن میکند که ایران قرار است تسخیر شود؛ امّا نه به دستِ امریکا و انگلیس. این دو کشور قبل از به واقعیت پیوستنِ این پیشگوییها دچارِ تخریبِ اقتصادی و اجتماعی خواهند شد. اگر اینگونه نیست پس چرا در این جنگهایِ پیشبینی شده امریکا رهبر نیست؟ یا حداقل درگیرِ این جنگ نیست؟ ابرقدرتی جدید در اتّحادیّهی اروپا در حالِ شکلگیری است. کتابِ مقدّس این نیرویِ جدید را پادشاهِ شمال نام مینهد. فقط یک پادشاه میتواند پادشاه دیگری را از بین برد. زمانی که انگلیس و امریکا ابرقدرت، یا پادشاه، بودند به تاریخ پیوسته است. و باید دلیلِ آنرا بدانیم.
آیا ما میتوانیم این ابرقدرتِ جدید در صحنهی جهانی را ببینیم؟ بله، میتوانیم. شما با تماشا و تعقیب کردنِ آلمان و فرانسه میتوانید به بینش خوبی در این زمینه برسید. امریکا و انگلیس، آلمان را در دو جنگِ جهانی مغلوب کردند. سپس آلمانها را به ساختنِ کشورشان هدایت کردند؛ مخصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم. انگلیس و امریکا فرانسه را در هر دو جنگِ جهانی حفظ کردند. فرانسه و آلمان هر دو دلایل کافی برای دوستی با امریکا و انگلیس را دارند؛ امّا واقعیت عکسِ این قضیه است. هرروز عناوینِ رسانهها این واقعیت را به ما نشان میدهند. باور کنیم یا نکنیم، خدا در حال پرورشِ این دو قدرتِ اروپایی برایِ تنبیه انگلیس و امریکاست.
[1] Washington Report on Middle East Affairs
[2] Pushy
[3] Push
[4] A foreign policy with a lot of "push"
[5] : Chaldee کلده یا کلدان (به اکدی māt Kaldu ) :نام یکی از بخشهای تمدن بابل است که در هزاره اول قبل از میلاد مهمترین حکومت میانرودان را تشکیل میدادند.
[6] Gesenius' Hebrew-Chaldee Lexicon
شما میتوانید PDF انگلیسی این کتاب را با عضویت رایگان در سایت ترومپت یا از طریق این لینک دانلود کنید. و همچنین میتوانید فایل PDF ترجمه دو فصل اول این کتاب را از این لینک دانلود کنید.
<