بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یزدی» ثبت شده است

ظریفحالا در بحبوحه‌ی مذاکرات ایران و 1+5 و بعد از گذشت 5ماه از انتخابات 92 خیلی دوست دارم میزان علاقمندی مردم به سعید جلیلی را در یک نظر سنجی درست و حسابی بدانم. نتیجه هرچه باشد قطعاً آمار قابل تأملی خواهد بود. به نظرم سعید جلیلی الکی در این انتخابات سوخت. از اوّل هم حسابی روی رأی آوردن جلیلی باز نمیشد. ولی به هر حال با التماس عدّه‌ای آمد و در نهایت سوخت. آمار دقیقی ندارم ولی تجربه شخصی‌ام نشان میدهد کسی که یکبار در انتخابات شرکت کند و رئیس جمهور نشود حضور دوباره‌اش ثمر زیادی ندارد. این قضیه برای چهره‌ی کاریزماتیکی مثل قالیباف هم صادق بود چه برسد به جلیلی که عمدتاً کاریزما ندارد. خوشا به حال کسانی که توفیق الهی نصیبشان شد و در این انتخابات نیامدند تا الکی بسوزند.


نمیدانم شما هم شنیده‌اید یا نه، چند شب پیش اخبار 20:30 گزارشی از کارواشی در یزد پخش کرد که صاحاب کارواش نام دکّانش را 1+5 گذاشته بود! صاحاب مغازه میگفت کارواش دیگری هم دارد میزند تا اسمش را بگذارد 3+3! این مسئله را چطور میشود توجیه کرد؟ اوّل فکر کردم که به دلیل سیاسی بودنِ ما ایرانیهاست. بعد دیدم نه، به دلیل تحت تأثیر قرار گرفتن ما آدمها از رسانه‌هاست. همان جو گیر شدن خودمان.

این صوتی را هم حتماً دریافت کنید. با اینکه هیچی ازش نمیفهمم ولی خیلی عالیه.

دیروز در خوابگاه کوی علوم پزشکی تهران در اتاق دوستم بودم. هم اتاقی یزدی ای داشت. یزدی ها دانشگاه تهران را قُرُق کرده اند. از خصلت یزدی ها بحث شد و گفتم که خدا را شکر یزدی هستم، اکثر کسانی که می فهمند یزدی هستم با خوشرویی برخورد میکنند و از یزدی ها تعریف میکنند. که دوستمان در آمد که البته به خسیس بودن هم میشناسند. و من گفتم خسیس بودن را قبول ندارم. یزدی ها قانع هستند. آن هم از روحیه کویری نشئت میگیرد. یزدی ها همیشه ی روزگار آذوقه کم داشته اند و مجبور بودند با امکاناتِ کم و آب و خوراکِ کم زندگی کنند همین شده است که قناعت در ایشان نهادینه شده است. دوستمان هم با کمی آه گفت که اختلاف ما با کسانی که میگویند یزدی ها خسیس هستند در تعریف خسیس است. ما خسیس را کسی معنا میکنیم که ناخن خشک باشد و چیزی از دستش نچکد، آنها خسیس را کسی تعریف میکنند که همه ی آنچه را که دارد استفاده نکند! دیدم راست میگوید. یزدی ها ناخن خشک نیستند، قانع اند. آنها قناعت را خساست میفهمند. 


در یزد فامیلیِ "قانع" زیاد پیدا میشود. مانند "دهقان" و "زارع". شاید نشاندهنده همین است که یزدی ها واقعاً قانع هستند یا حداقل بوده اند.

<