بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

25 ام - امام حسین به فدای مستشرق

درباره‌ی علم
پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۵۰ ب.ظ

از ابتدایِ محرّم 91، از کارگر جنوبی که وارد میدان انقلاب میشدی این جمله را بزرگ روی پل عابر پیاده میدیدی:

واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایی) : روح حسین(ع) فناناپذیر است.

ابتدا خود جمله را ببینید. اصلاً این یعنی چه؟ مگر اصلاً روح فناپذیر است که روح امام حسین بخواهد نباشد! اگر منظور از روح، یاد حسین هست که ما خودمان بهتر میدانیم یاد امام حسین تمام نمیشود؛ نیازی نبود سخنی از واشنگتن ایروینگ آنقدر درشت آن بالا بکوبید. از خود جمله بگذریم که اصلاً معلوم نیست چه میخواهد بگوید. شما نگاه کنید، این جمله برای عموم مردم است. عموم مردم مگر واشنگتن ایروینگ میدانند کیست؟ خیر! خوب، توجه کنید. وقتی مردم نمیدانند او کیست، چرا باید برایشان مهم باشد نظرش درباره امام حسین چیست؟ وقتی توجه میکنید میبینید این وسط چه کسی سود میبرد؟ آیا امام حسین سود میبرد که ایروینگ درباره اش سخن گفته؟ خیر! آیا مردم سود میبرند از این جمله؟ خیر! آیا شهرداری از این جمله سود میبرد؟ شاید! شاید شهرداری رفته یک حرف درشت از یک خارجی پیدا کرده که مثلاً به عوام بگوید شهرداری حالی اش است! ولی سود برنده اصلی کیست؟ واشنگتن ایروینگ! این مستشرق است که سود برده و نامش در مغز مردم جای گرفته و شهرتی در برخی مردم پیدا کرده. اگرچه بنده خدا سالهاست فوت کرده. نتیجه معکوس در مغز مردم میگذارد، یعنی به جای اینکه ارزش ِ امام حسین در نظر مردم بیشتر شود، واشنگتن ایروینگ در نظرشان ارزش پیدا میکند. به تبع، غرب و غربی در نظر ایرانی ارزش پیدا میکند. به نقصیل در متن دین زدایی پوزیتیویستی توضیح داده ام. یعنی به جای اینکه دین در ذهن مردم جا گیرد، این غرب زدگی است که در فکر قالب میشود.

اصلاً چرا نام بزرگ امام حسین هزینه یک مستشرق شود؟ چرا فکر میکنیم وقتی بگوییم فلان مستشرق از امام حسین تعریف کرده، نام امام حسین را بزرگ کرده ایم؟ این یعنی ما شک داریم امام حسین بزرگ است؛ ولی مطمئنیم فلان مستشرق بزرگ است. پس وقتی میبینیم آن مستشرقِ بزرگ از امام حسین تعریف میکند مطمئن میشویم که امام حسین هم بزرگ است! این چه ظلمی است که ما با اولیاء الله میکنیم؟ پیامبر خودش هیچوقت از این روشهای پراگماتیستی استفاده نکرد. هیچوقت نرفت کنار فلان نام گنده ای قرار بگیرد تا نام او هم دیده شود. حالا که نام اولیاء الله گنده ترین نامهای دنیاست، چرا نامشان را کنار فلان مستشرق گمنام میگذاریم؟ چرا اینقدر خنگ بازی در میاوریم؟ قرآن دیگر هیچ نیازی ندارد از زبان انیشتین تعریف شود. قرآن الان یک میلیارد پیرو دارد. انیشتین را در بهترین حالت چند میلیون نفر بیشتر دوست ندارند چه برسد به پیروی. حالا ما هی میاییم میگوییم انیشتین از قرآن تعریف کرده! قرآن در آن زمان که گمنام بود هم به چنین دوستی های خاله خرسه گونه ای نیاز نداشت.

پی نوشت: 1- دو روز پیش در کافه کراسه یک پوستر بزرگ از کتابی دیدم که با اهن و تولوپ زیاد تهیه شده بود و کتابش چه بود؟ مجموعه سخنان مستشرقینی که از امام حسین حرفی زده بودند. 2- ما ملتی هستیم که تا یک نفر از آن ور دنیا از ما تعریف میکند آب از لب و لوچه مان میریزد. آن معضل مذکور از اینجا منتج میشود. عاشق تعریف شدن هستیم. بر خلاف اولیاء خدا. 3- اصلاً چرا غربیها میایند شرق را بشناسند؟ چرا ما کلاس غرب شناسی میگذاریم؟ معلوم است، تا دشمن شناخته شود! خوب ما هم میگوییم غرب پشتکار دارد. ولی برای شناختنِ دشمن این را میگوییم. خاک بر سر ما که دشمن میاید در حین شناختش از ما، تعریفمان میکند و ما کیف میکنیم! 4- البته کسانی مثل لئو تولستوی هم هستند که احتمال مسلمان شدنشان هست و بعنوانِ یک مسلمان از اسلام تعریف کرده اند نه بعنوان مستشرق.

نظر شما چیست؟

تا کنون ۴ نظر ثبت شده است
  • عمار(معراج حضور)
  • سلام

    حرف دل منو زدی  این تبلیغات چرت هم به واسطه رسانه خود ما پرورش یافته از راهپیمایی گرفته تا همین مواردی که بیان داشتی راستی این قضیه تولستوی چیه مسلمون بود؟!

    سلام
    منبع موثق بنده آقای رحیم پور ازغدی هستند که در سخنرانی شان این نکته را گفتند. سخنرانی را هم از تلویزیون خودمان برنامه طرحی برای فردا پخش کرد.
    آدرس دقیق سخنرانی شان را ندارم که بدهم ولی این لینک هست برای کسب آگاهی:
    http://ali70.com/18206
    در اینترنت سرچ کنید چنین چیزهایی میاید
    سلام...من تا به حال به این موضوع به این شکل نگاه نکرده بودم.اما حتی اگر تعریفمون از این کار انگیزه ای باشه برای تفکر...آخه یه وقتی من از یه آدمی یه تعریفی می کنم...مثلا یه آدم بزرگتر از من هم یه تعریفی می کنه...خوب یک شخص عام شاید بیشتر دوست داشته باشه زاویه دیدشو بر مبنای نگاه یک آدم بزرگتر بچینه...می دونم شدیم آدم های کپی پیست...اما شاید حرفی که شما می زنی خیلی درست باشه اما با شرایط همخونی نداشته باشه...مثلا راجع به انیشتین وقتی مثلا حرفی راجع به قرآن می زنه برام یک چیز کوچیک نیست ...چون به عنوان یک آدم بزرگ حداقل در عالم فیزیک قبولش دارم و تعریف عادیش از قران برام دلچسب تر از تعریف خاص یک آدم مسلمونه(نوع عام)...خوب من این طوری ام...شاید هم از کوچیکی  و تحلیل رفتن خودمون باشه که این شیوه ابزاری شده برای تبلیغات ...نمی دونم!

    سلام
    ممنون از شما و صداقتتون در گفتار
    نگاه کنید. برای من هم جالبه که بدونم انیشتین در مورد قرآن چه گفته. امّا برایم حجّت نیست.
    مهم حجت بودنه.
    جالب هست. با نمک هست. ولی خدا از هیچکس نخواسته دینش رو اینطوری بپذیره. اینها نباید برای ما حجت باشه.
    وقتی حجت نیست نباید بهشون استناد کنیم
    این سخن از واشنگتن ایروینگ در محافل خاص بحث بشود خوب است اما بصورت عمومی و برای عوام فریبی خوب نیست.
    من این کار شهرداری را عوام فریبی میپندارم. البته بیشتر از غفلت و جهل است و احتمالاً قصدی در این کار ندارند. ولی به هر حال خواص باید از چنین چیزهایی دور باشند

    مهم در حجت بودن است که نباید برایِ ما این حرفها حجت باشد و به آنها افتخار کنیم.
    باز هم متشکرم از نظر شما
    در پناه حق

    سلام ,ن من اگه میخواستم چیزی بگم خوب ب خودتون میگفتم ,اگه برا یاسمن خانم چیزی نوشتم منظوری نداشتم خدا میدونه! در ضمن ب نظر من اون انتقادی هم ک شما برداشت کردید درست نیست! اینجا که بیخیالی ها فضا را پر کرده یک نفر باید باشد  این صفحه بیخیالی هارا کنار بزند, نه بنویسید از تابلوی عابر کارگر جنوبی ب انقلاب تا تابلوی نقاشی !یاعلی

    سلام
    بیخیال! اتفاقی نیافتاده که! منم شوخی کردم! :دی
    دفاعِ غلط به مثابه حمله به خودی است.
    ما مامور نیستیم به هر روشی بیخیالی ها را کنار بزنیم. ما ماموریم به روش درست بیخیالیها را کنار بزنیم
    آیا کسی که این نقد من را بخواند از دین میگریزد یا به دین علاقه مند تر میشود؟
    اگر قلب سالمی داشته باشد قطعاً این نگاه دین محور را میپسندد و حتی به دین و امام حسین علاقه مند تر میشود.
    پس این نقد، کوبیدن نیست. بلکه دفاع از امام حسین است. دفاع از دین است.
    اتفاقاً من با این نقد بیخیالیها را کنار زده ام.
    یاعلی
  • محمد حسین متالهی اردکانی
  • سلام
    کاملا با حرفات موافقم . فقط نمیشه یک تعمیم گسترده روی همه موارد مشابه داد

    گاهی اوقات لازم میشه نشون بدیم حقایق اینقدر زیبا و غیر قابل انکار و مطابق با فطرت هستند که دشمنان و مخالفان هم ناگزیر به آن معترف می شوند. 

    این نباید سهم زیادی از تبلیغات ما را داشته باشد ولی نباید کلش را زیر سوال برد. معنایش هم این نیست که ما اعتبار امام حسین را از تاییدات اینها می گیریم . 
    مثلا بیان اعترافات مامون نسبت به امام رضا چه اشکالی دارد؟

    یا علی

    سلام
    درسته
    من میگم در تبلیغات عمومی. در رسانه عمومی این کار نباید بشه. چون عموم مردم واشنگتن ایروینگ رو نمیشناسن. وقتی نمیشناسن به چه دردشون میخوره بدونن این حرف رو زده؟ ولی همه مامون رو میشناسن
    در محافل خصوصی و اهل فکر این حرفها گفته بشه خوبه. اهل ِ فکر میتونن این حرفها رو هضم کنن. مثلا من و تویی که این جمله رو خوندیم که تاثیرات فوق الذکر رو نپذیرفتیم ولی عوام جامعه این اتفاق براشون میافته.

    پس یکی اینکه در محافل خصوصی اینها باید بحث بشه
    دوم اینکه اون کسی که دربارش گفته میشه، باقی زندگیش رو هم بگن تا مردم نسبت به اون فرد  اطلاعات و قضاوت کافی داشته باشن.
    یاعلی

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی