بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

علم کامل از درک ناقص!

درباره‌ی علم
يكشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۰ ق.ظ

انسان قرنها بینایی داشته است امّا تنها نیوتن دید که سیب از بالا می افتد. قرنها انسان میدید اما بصورت اتفاقی دید که نور هنگام عبور از سوراخ کلید درب رفتار موجی از خود نشان میدهد. انسان قرنها میدید اما ... تنها یک اتفاق! حال فرض کنید انسان نمیدید و در تلاش بود همه‌ی جهان را با 4 حس دیگر خود توصیف کند. چه می‌شد؟ علم در کجا بود؟ و حالا فرضی دیگر کنید. فرض کنید انسان همچون چشم خود، حس دیگری داشت که میتوانست فرکانسهای دیگر امواج الکترومغناطیس را همانند نور درک کند. آنگاه چه میشد؟ آنگاه انسان در اثر چه اتفاقات دیگری، علم را میشکافت؟ و علم تا کجا جلو برده میشد؟ چیزی که ما از امواج الکترومغناطیس میدانیم مانند آن است که با استفاده از حسگر به درک نور پرداخته باشیم و ویژگیهای آنها را بیابیم. حال آنکه وقتی چشم داریم دنیا را به واسطه نور درک میکنیم و غیر از ذات نور، به وسیله نور جهان را کشف میکنیم. 
انسانی که تنها با 5 حس محدود خود در حال ادراک جهان است چگونه به خود مغرور شده است؟ اینکه علما گفته اند هرچه بیشتر علم یافتیم بیشتر فهمیدیم هیچ نمیدانیم تنها یک تعارف علمی نیست. یک حقیقت محض است. شما همین الآن چند عدد حس میتوانید برای خود متصور شوید؟ آیا تا قبل از اینکه حس بویایی و چشایی میداشتید اصلا میتوانستید تصور کنید چنین احساسی نیز وجود دارد؟ حداقل در حیطه امواج برای درک تمام طیف امواج مکانیکی و الکترومغناطیسی میتوانستیم حسگر داشته باشیم و با آن جهان را گونه دیگری ببینیم و شاید آن روز یک اتفاق کوچک در جهان، همچون عبور موج از شیار باریک، تمام علم و معرفت ما را از جهان جابجا میکرد. در حال حاضر برخی از این درهای علم بصورت مصنوعی به دست انسان در خارج از بدن او ساخته میشوند همچون حسگر امواج فروسرخ که دیدی جدید به انسان از جهان اطراف میبخشد.
هر حسی که داریم و میتوانیم داشته باشیم عالمی را برای ما میگشاید. هر دری از ادراک به روی ما گشوده شود گویا دری از درهای علم به روی ما گشوده شده است. اولین واکنش ما هنگامی که با این درهای علم مواجه میشویم چیست؟ حیرت! متحیر میشویم از اینکه چقدر جهان با آنچه می اندیشیدیم متفاوت است. حال تصور کنید این حس ها را به یکباره در جان خود ببینیم. یعنی به یکباره با چشم خود جهان را بصورت دوربین فروسرخ ببینیم، آنگاه چه میشود؟ اولین واکنش ما چه خواهد بود؟ وحشت! یک جهان عظیم به روی ما گشوده میشود و ما که تا به امروز میپنداشتیم جهان آن چیزی است که تا به حال درک کرده ایم از شدت حیرت، وحشت میکنیم.
در برنامه ماه عسل امسال کودکی را آوردند که ناشنوا بود و عمل جراحی کاشت حلزون شده بود تا شنوا شود. در برنامه دستگاه را به کودک متصل کردند تا برای اولین بار بشنود. واکنش طبیعی این کودک در اولین باری که صدا میشنوید چه بود؟ وحشت بود! او وحشت و گریه کرد. وقتی این صحنه را دیدم یاد خودمان افتادم. یاد مرگ. یکی از سختیهای بزرگ مرگ همین است که درهای معرفت و ادراک به روی انسان باز میگردد. انسان جهان را بسیار متفاوت از آنچه تا به حال میدید میبیند و علم و نگرش وی به جهان به کلی دگرگون میشود. به تعبیر قرآنی پرده ها کنار میروند و انسان حقیقت عالم را میبیند. این یعنی سعه وجودی میابد و اگر انسان خود را برای چنین امری آماده نکرده باشد وحشتی عظیم سراپای او را فرا میگیرد، چیزی بس عظیمتر از آنچیزی که کودک برنامه ماه عسل از خود نشان داد. در آن روز آنکه به علم خود در جهان مغرور بود به یکباره تهی میشود! حد نهایت ترس و وحشت آن است که انسان یکباره قالب تهی کند، اتفاقی که قطعا برای بسیاری و به خصوص برای بسیاری دانشمندان مغرور به علم خود رخ میدهد. به طوری که خود را حقیقتا قالب تهی میبینند. اما در این بین هستند کسانی که دانشمند هم نبوده‌اند اما درک درستی از جهان داشتند و این وسعت وجودی را پیشاپیش طبیعی دانسته‌اند و این است که مردن آنها «همچون بوییدن گل است»1.

در آیه 99 سوره حجر پروردگار میفرمایند: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ؛ پروردگارت را عبادت کن تا یقین تو فرا رسد!». مفسرین معنای یقین را در اینجا «مرگ» ذکر کرده‌اند.یکی از دلایلی که میتوان برای این تعبیر ذکر کرد همین است. یقین عبارت است از بالاترین سطح علم و اعتقاد. و زمانی این علم و اعتقاد حاصل میشود که انسان بهترین درک را از جهان داشته باشد بنابراین میتوان گفت در هنگام مرگ انسان دیگر محدود به ادراک 5گانه نخواهد بود و درک حقیقی از جهان را خواهد داشت. در روایتی امام صادق (ع) میفرمایند: «لَمْ یَخْلُقِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَقِیناً لَا شَکَّ فِیهِ أَشْبَهَ بِشَکٍّ لَا یَقِینَ فِیهِ مِنَ الْمَوْتِ»3؛خداوند هیچ یقینی را که شکی در آن نیست، شبیه‌تر از مرگ نیافرید.


1- رسول الله محمد (صلى الله علیه وآله): الموت ریحانه المومن (کنز العمال: 42136)

2- تفسیر نمونه، ج‏11، ص 143؛ ترجمه المیزان، ج‏12، ص 289

3- من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۴


قسمت مذکور از ماه عسل:

نظر شما چیست؟

تا کنون ۶ نظر ثبت شده است
متن بسیار زیبایی بود. و من رو بیش از هر چیز در تفاوت در برداشت ها به فکر انداخت. من خیلی وقت قبل از برنامه ی ماه عسل کلیپ هایی از صحنه های مشابه این دیده بودم ولی برداشت شما از این کلیپ ارزش بسیار بیش تری از خود اون داشت.
و چه برداشت عجیبی! شما از این مطلب برداشت دینی می کنی، اما من قبلا متنی با مضامین مشابه در یک سایت علمی خارجی دیدم و نتیجه گیری اون به این شرح بود:
همان طور که بحث شد ادراک انسان از دنیای اطراف خودش به شدت محدود و قدرت پردازشی اون از این هم محدودتر است ولی وقتی هوش های مصنوعی در سال 2050 به خودآگاهی برسند با کمک هزاران سنسور مختلف و قدرت تحلیل ماورای درک بشر به قطع تمدنی فراانسانی رو پایه گذاری می کنند که در تخیل نمی گنجد!
و جالبه برام که شما چاره کار رو در مرگ (راستی ترجمه حدیث امام صادق (ع) ناقصه) و آماده شدن برای اون می دونی، ولی اونا در تکنولوژی. برای دیدن یکی از تلاش ها می تونی اگه دوست داشتی این جا رو ببینی:
https://www.ted.com/talks/david_eagleman_can_we_create_new_senses_for_humans

سلام
البته من "چاره" رو مرگ نمیدونم. بلکه در مرگ این اتفاق میافته. اما چاره دانشمندان هم منطقی است. تلاشی است به هرحال اما من بسیاری از این تلاشها را بسیار غلو آمیز میدونم. مثلا ما با چه سنسوری میتوانیم "جن" را درک کنیم؟ حتی بصورت نظری هم صحبت کردن درباره چنین موجودی بسیار دشوار و شاید حتی غیر ممکن بنظر بیاد. ان شاء الله دانشمندان اگر بتواند آن هوش مصنوعی مد نظرشان را ایجاد کنند شاهد پیشرفت علم خواهیم بود اما هنوز آنچه پس از مرگ رخ خواهد داد به نظرم بسی فراتر از این حرفها خواهد بود.
ممنون از نظر مفیدتون
استفاده کردم :)
لقد خلقنا الانسان ی احسن تقویم...

ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلینَ
  • ...:: بخاری ::...
  • خیییلی
    خیلی
    خیلی
    دقیق اشاره کردید ب دلیل اون وحشت.
    واقعن وحشت ما از پذیرش واقعیت محض، همینه.

    ممنون از نظر لطفتون :)
  • گروه فیزیک
  • سلام ، قالبتون و ملطالبتون خیلی قشنگه خودتون می سازین ؟
    در ضمن وبلاگتون واقعاً برتر و عالی هست - ازتون خواهش می کنم وب علمی مارو هم لینک کنید خیلی خیلی از شما متشکرم با نام فیزیک برای زندگی
    http://physics1.blog.ir
    لطفا بعدش خبر بدین تا ماه لینک کنیم .
    خیلی خیلی خیلی از شما متشکر و سپاسگزارم - ممنون
  • محمد مهدی تهرانی
  • شباهت برقرار کردن با برنامه ماه عسل کار جالبی بود

    موفق باشید


    ممنون از شما :)
    سلامت باشید
    البته مقدمه به نظرم جای بحث و کامل شدن داره ولی نتیجه جذاب بود... و یک سوال این که آیا سطح آگاهی نیکوکاران و گنهکاران  هنگام مرگ جدای از حسی که به ماجرا دارن با هم یکیه؟
    گاهی فک می کنم یک دلیل خیلی جالب برای درست زندگی کردن می تونه این باشه که در  اون جهان در شرایط امن و آرومی باشیم که بتونیم به واسطه ی اون این فرصت رو به دست بیاریم که از علوم مختلف سر در بیاریم...اگر جهان آخرت بعد مادی هم داشته باشه که قطعا داره و اگر با جهان ناسوت متفاوت باشه که قطعا هست پس قوانینی متفاوت هم بر اون حاکمه که در شرایط زندگی در بهشت احتمالا امکان درک و یادگیری اون ها فراهم می شه. و از طرفی شاید بشه به  یادگیری ابعادی از دانش مربوط به دنیا هم که در این جا به علت محدودیت زمانی امکانن یادگیری همه ی اون ها وجود نداشت در اون جا پرداخت.به همه ی این موارد اضافه کنید لذت کشف همه ی راز های تاریخ بشر رو در روز قیامت که قطعا فقط نصیب آدم هایی که می شه که در اون روز در سایه  ی رحمت خداوند باشن و ترس و وحشتی از بابت حساب و کتابشون نداشته باشن...
    سیستم جذابیه!

    سلام
    بله. خیلی جذابه. البته مسئله دیگری هم هست اینکه مثلا علم لدنی داده بشه و همه چیز رو بدونیم و اون لذت کشف وجود نداشته باشه. مثلا حدیثی وجود داره که در بهشت بنده ای میخواهد بر نعمتهای پروردگار سجده کند فرشته ای به او میگوید نیازی نیست، حتی در حد یک سجده هم در بهشت سختی وجود ندارد. بنابراین احتمالا سختی کشف علوم هم وجود ندارد. البته از خدای قادر بعید نیست که بدون سختی آن، تنها لذت کشف آنها را به انسان ببخشد :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی