خدای را شاکرم که امسال طلبیده شدم...
سیّدالشّهدا که نه، شاید حضرت ابوالفضل...
چه میگویم؟ شاید حضرت علی اکبر و حتّی نه، شاید حضرت علی اصغر بنده را طلبیده...
بنده را طلبیده تا روز اربعین حسینی خادم الحسین باشم...
بنده را طلبیده تا مرا در کسوت خدمت و کار ببیند... در حال مطالعه، تحقیق و تولید...
پی نوشت: نمیدانم برای شما هم اینطور هست یا نه. ولی برای من که هست. اینکه این مطلب بوی غرور و خود بزرگ بینی میدهد. راستش آنچه منجر به انتشار آن شد، تلنگری است در رابطه با پیاده روی اربعین. الحمد لله از محاسن و خوبیهای آن بسیار گفته اند و شنیده ایم و من هم با همه آنها موافقم. امّا یادمان باشد همه اینها ظواهر است و ممکن است از تظاهر باشد. مراقب باشیم که خودش میتواند منشأ نفوذ شیطان باشد. مبادا باد در غبغب بیاندازیم که پیاده روی رفتیم و احساس کنیم آدم بزرگی هستیم. بنده هم در دل دوست میدارم که در این پیاده روی شرکت کنم ولی خدمت به آن خاندان مطهر عصمت را ارزشمندتر میدانم. و این بود دلیل نگارش این متن: «تلنگری به خودم!»
کلمات کلیدی:
امام حسین(ع)
حسین
ظهر عاشورا
عاشورا
- ۶
- سه شنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۳ ب.ظ
اگر به خودمون غره بشیم از همه مقامات دور خواهیم شد!
عجب و خودپسندی بد چیزیه!!!