بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

در باب مناظره‌ی سوم انتخابات 96

سیاست
جمعه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۴۹ ق.ظ

پدرم همیشه به من میگفت با این آدم‌های بدذات دهان‌دریده بحث نکن. داستانی واقعی هم تعریف میکرد از یک زن بدکاره‌ای که در کوچه‌ای بوده است. یک انسان خیرخواهی آمده به او نصیحتی کرده است. آن فاحشه لجش می‌گیرد و شروع می‌کند بلند بلند داد زدن و فحش ناموس به او و مادر آن یارو دادن. آن بنده‌خدا هم از خجالت از محل می‌گریزد.

این فاحشه‌ها آب از سرشان گذشته. دیگر در بند آبرو و اینها نیستند. اما شما که آبرویتان برایتان مهم است! با آنها وارد بحث نشوید. سون‌زو هم می‌گوید در حمله به دشمن، او را در زمین مرگ قرار ندهید. زمین مرگ جایی است که دشمن هیچ راه فراری نداشته باشد. در این صورت آب از سرش گذشته است. هرکاری می‌کند و به هرچیزی متوسل می‌شود تا پیروز شود.

حکایت مناظره‌ی سوم همین بود. آب از سر دولت گذشته است. مثل آن فاحشه به هر دروغ و مزخرفی متوسل شده است تا رای بیاورد و بازی را ببرد. قالیباف پدرشان را درآورده بود. نمی‌دانم چکار می‌توانست بکند و چه راه فراری برایشان می‌گذاشت تا اینها به این دروغ‌ها متوسل نشوند. ولی رفتار دولت را اینطور تحلیل میکنم. رفتاری از سر همان استیصال بی‌نهایت. فیلم لرزیدن بسیار شدید دست روحانی را در آخر مناظره شاید دیده باشید.

بهرحال شد آنچه شد. اما متاسفانه مقصر اصلی همه این کثافت‌کاری‌ها را نظام می‌دانم. من از آن دسته آدمها نیستم که حساب نظام را از همه اینها جدا می‌کنند. نظام بی‌عرضه است. نظامی که نمی‌تواند با یک رئیس‌جمهور عوضی که مدرک دکترایش تقلبی است و از سال ۵۸ به دروغ به او دکتر میگفتند در حالی که سال ۷۸ همان دکترای تقلبی را هم گرفته برخورد کند به لعنت خدا نمی‌ارزد. نظامی که نمی‌تواند آنکه دروغ می‌گوید را توبیخ کند. نظامی که انقدر بی‌خاصیت و لاش است. چهره‌ی مسخره‌ی مجریان مناظره‌ها در میان‌برنامه‌ها همان چهره‌ی مضحک نظام است؛ آنها که با لبخند ژکوند حال و احوال می‌کنند و وظایف رئیس جمهور را از روی قانون اساسی بلغور می‌کنند، انگار نه انگار که الی ماشالله فساد در این مناظره‌ها برملا شده. انگار که این فسادها طبیعی است. و البته که طبیعی است. فساد در جوهره‌ی این حکومت رخنه کرده است. حکومتی که همه‌چیز را شوخی گرفته. حکومتی که شورای نگهبانش حتی حاضر نیست معیارش را برای تأیید صلاحیت‌ها اعلام کند. او بت بزرگ است و «اصلا رعیت چه حق دارد که بداند ما در آن جلسات به کلّی محرمانه چه می‌گوییم؟ رعیت رعیت است. غلط کرده می‌خواهد بداند ما چرا فلانی را تأیید و فلانی را رد کرده‌ایم.» امروز همه‌ی ظالمان مظلوم شده‌اند. دولت مظلوم است میگوید نمیگذارند کار کنند. قوه قضاییه مظلوم است و میگوید دولت همکاری نمیکند! مجلس مظلوم است که قانون اجرا نمی‌شود. فلان مظلوم است که فلان. ای مرده شور همه‌تان را ببرند که همه دست به یکی کرده‌اید که هیچکار نکنید و بندازید گردن دیگری.

نظر شما چیست؟

تا کنون ۲ نظر ثبت شده است
حسین جان چطور شده اینجوری شدی باز؟ اومدم ببینم شما چی میگی که کمکم کنه تصمیم بگیرم برای انتخاب کاندید. ولی این زبونی نیس که من بفهمم. جسته گریخته دیده بودم اکثر فعالین حوزه های وب و استارتاپ و کسب و کارهای آی تی حامی رییس فعلی هستن. گفتم بیام تحلیل های تو رو ببینم ولی چیزی کمکم نکردی

سلام جناب
بنده به آقای رئیسی رأی دادم ولی امیدی به پیروزی نداشتم. انتقاداتم را نوشتم.
  • محمدرضا توکلی
  • بسیار عالی. کاملا باهات موافقم. 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی