بعد از انتخابات دارم به اصطلاح یتیم سیاسی می‌اندیشم. به اینکه جوان‌های ما در احزاب موجود می‌روند و انگ‌های آنها را به خود می‌چسبانند. به اینکه این جوان‌های سیاسی دیگر هویت مستقل ندارند، همان قدیمی‌ها هستند. کمترین نتیجه‌ی آن بسته شدن ذهن آنهاست و عدم توانایی تفکر به مسائل نو. کسانی که دیگر حتی نمیتوانند به تغییر در قانون اساسی کشور بیاندیشند! تغییر در ساختارهای کهنه و پوسیده. جوانهایی که همان پیرهای سیاست هستند و همان ذهن‌های پیر و کهنه و پوسیده را به ارث برده‌اند. در این بازی سیاست تماشاچی هستیم و برای پیرهای خود کف و سوت می‌زنیم.

شعار دولت پیر دگرباره جوان خواهد شد می‌دهیم امّا کاندید جوان ما کیست؟ مرد 60 ساله ! یتیم سیاسی چیست؟ و کیست؟ مبدع این اصطلاح بنیان‌گذار حزب پودموس در اسپانیا است که گفت: «هر چه در سپهر سیاست نگاه کردم کسی را معرف سلیقه‌ی خود ندیدم و احساس یتیمی سیاسی کردم!» درباره حزب پودموس بیشتر بخوانید

به این فکر می‌کنم که یک حزب جوان و پر نشاط و مستقل از این جریان‌های فشل و قدیمی و پر از انگ و برچسب ایجاد کنیم که هیچ‌کدام از پیرهای سیاست در آن نباشند. فقط ما جوان‌ها باشیم. شعارهای نو بدهیم. حتی شعار تغییر در قانون اساسی بدهیم. از اندیشیدن نترسیم. اندیشه‌های بزرگ داشته باشیم. و برای ۲سال دیگر و انتخابات مجلس اولین نامزد خود را هم معرفی کنیم! این ما هستیم که قرار است کشور را به ارث ببریم. اگر حتی جرئت و جسارت و جربزه‌ی تأسیس یک حزب جوان را نداریم؛ لعنت به ما. در این باره بیشتر بخوانید

درباره‌ی دیدار تتلو با رئیسی

نظر من این است که این یک انتحار سیاسی کامل بود! اوج ناپختگی سیاسی رئیسی را نشان می‌داد. هرچند بعد از دو روز رئیسی توضیح خوبی برای این دیدار داد: «برای سامان دادن به وضعیت بخشی که در ساحت غیر رسمی هنر ایران قرار گرفته اند، نیاز به گفتگو با آنها داریم» [منبع] من می‌پذیرم این دلیل را. امّا این دیدار سه روز قبل از انتخابات یک انتحار کامل بود. عقل سیاسی حکم می‌کند شما اگر هم به درستی می‌خواهید با این جوانان ملاقات کنید، بگذارید برای بعد از انتخابات. البته اعتقادی ندارم این دیدار تأثیر زیادی بر آراء گذاشته باشد امّا سوژه‌ای شد برای مسخره شدن و هزینه‌های زیادی داشت که نیازی نبود اینطور هزینه‌ای تراشید. به نظر می‌رسد این دیدار بیش از هرکس برای مقصودلو مفید بوده باشد! یا مقصودلو را باید خیلی باهوش در نظر بگیریم یا آنکه خیلی ساده! از مطالب او در شبکه‌های اجتماعی به نظر می‌رسد حداقل دوست دارد خود را بسیار ساده لوح نشان بدهد. حالا یا واقعاً ساده است یا اینکه خیلی باهوش.

آقای مقصودلو توبه کرده‌اند درست. من میپذیرم. ولی لزومی ندارد حالا که توبه کرده‌اند در این سطح در سیاست دخالت کنند. ضمناً اسم هنری خود را هم تغییر بدهند! یکی از رسم‌های درست کسانی که توبه می‌کنند، تغییرات فاحش و مشخص است که یکی از آنها تغییر نام است. به جای آنکه نام تتلو آدم را یاد تتوهای شما بیاندازد، یک اسم جدید انتخاب کنید که یادآور توبه‌ی شما باشد. بعد از این انتحار سیاسی برخی از آهنگهای تتلو را گوش دادم. موسیقی‌های قهرمان و امام رضا بسیار زیبا بودند امّا همچنان ادبیات سخیف و الفاظ رکیک در برخی موسیقی‌های ایشان وجود دارد که اگر ایشان توبه کرده‌اند باید از این ادبیات دست بشویند و شعرهای خود را حتماً با نظارت یک شاعر توانا و متعهد به تولید برسانند.

مطمئن نیستم ولی به نظرم می‌رسد دلیل اصلی این انتحار سیاسی، مشورت میثم محمد حسنی ، مدیر نصرتی‌وی باشد که اگر اینطور باشد واقعاً بنده را از ایشان نا امید کرده است. من از سال 88 وبلاگ دوئل ایشان را دنبال کرده‌ام و همیشه به ایشان علاقه داشته‌ام ولی باید متوجه باشند که در این معادلات سیاسی ساده‌لوحانه دخالت نکنند و بیشتر به همان مسائل فرهنگی خویش بپردازند. اگر واقعاً می‌خواهید به مقصودلو کمک کنید برای او یک هویت فرهنگی جدید ایجاد کنید، شعرهایش را اصلاح کنید و او را تربیتِ انقلابی کنید.