
دیروز فرصتی دست یافت تا با یکی از دانشجویان جوان و اهل اندیشهی پزشکی هم صحبت باشم. در واقع در یک پادکست بنده مباحث شفافیت ارائه میدادم و وی منتقد آن بود. منتقد خوبی بود. چالشهای جدیدی برایم ایجاد کرد. پس از ضبط پادکست در مسیری که به سمت خروجی دانشگاه داشتیم مقداری همکلام شدیم. حرفهای خوبی میزد که یکی از آنها قلّابی به فکرم انداخت! او در حال انتقاد به وضعیت پولدوستی افراطی در بین دانشجویان پزشکی و پزشکان بود که اشاره کرد: «اصلاً خیلی از دانشجویانی که به پزشکی میآیند جامعهستیز (Sociopath) هستند! هیچ گونه احساس نوعدوستی و همدلی (Emptathy) ندارند. و من در تعجب هستم که اینها وقتی در چند سال آینده پزشک میشوند چگونه میتوانند طبابت کنند؟» او به جنبهای اشاره کرد که شاید ما بصورت ضمنی و ناخودآگاه به آن آگاهی داشته باشیم امّا او این مسئله را از ناخودآگاه به خودآگاه ما (یا حداقل بنده) آورد و ما را متوجه آن ساخت.
در یک برداشت خلاصه و آزاد از جامعهستیزی، آن را نوعی رفتار میتوانیم بنامیم که مانع تشکیل یک جامعه میشود. یعنی فرد رفتاری دارد که کسی تمایل ندارد به او نزدیک شود و اگر همهی مردم جامعهستیز بودند احتمالاً هیچ گروه یا جامعهای شکل نمیگرفت! حال چطور در پزشکی که شاید مهمترین نماد نوعدوستی و جامعهگرایی است چنین اتفاقی میافتد؟ این معجزهی پول است! معجزهی رقابت! معجزهی جنگلِ انسانیِ ما که در آن بر سر بقاءِ اصلح میجنگیم!
خوشحال میشوم که دوستانِ پزشکی و رشتههای مشابه نقد درونگفتمانی میکنند. متأسفانه به جهات گوناگون وقتی کسی از خارج از پزشکان نقد میکند انگهای مختلف از جمله حسادت زده میشود. این وضعیت مختص نظام سلامت نیست و شاید در ذات آدمی نهفته باشد! حرف بسیار است...
- ۲
- پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۴۰ ب.ظ
بله همینطوره
این شغل و پول تضمینی که گفتید به نظر میرسه دقیقا همینه... همه چیز شده بر اساس منافع شخصی... فردگرایی...