چند وقتی است نمیشود نوشت.
همین دیروز مستند "فاز ۳" را میدیدم که در آخرش نوشته بود: هرچقدر کمتر حرف بزنی، بیشتر میشنوی.
چند وقتی است وقت نیست. وقت حرف زدن. وقت نوشتن. وقتِ وقت خالی کردن. وقت زندگی کردن. چند وقتی است زندگی ام شده فهمیدن. فکر کردن. کار کردن. یک خانه است و دو دانشجو و کلی کار. از شستن شرت و جوراب و توالت گرفته تا تعمیر خرابی درب خانه و تمیز کردن دیوراها و الخ... الان هم که نشسته ام و مینویسم، در ولایتم. در تهران که اینترنت ندارم. مگر گاهی با اینترنت دانشگاه، سرکی به این دنیای موازی بزنم.
الان هم که بی هدف مینویسم. توالی صدای دکمه هاست که موسیقی دلنشینی برای چشمهای خواب گرفته ام است. و هدف، چیزی است که انسان امروز در آن وامانده است. پس شاید از این جهت با شمایی که داری مرا میخوانی هم صدا باشم. ریتم کلیدهای صفحه کیبورد شاید برای تو شده باشد ریتم موسیقی که در بین خواندن کلماتم میشنوی یا شایدم کلماتی که با خواندن کلمات نوشته من به ذهنت میاید هدفت است و شایدم اینکه بفهمی که آیا از چیزی که تا الان خوانده ای هیچی فهمیده ای یا نه؛ شده هدفت. و خوشحال میشوم اگر به من بگویی هدفت از خواندنم چیست.
و خواب، لذت بخش ترین تفریح است. و این تفریح برایت زهر میشود وقتی که بدانی عمری است رجیم برای مردم لالایی میگفته. و یاد استادم میافتم. اگر میدانستم مسئولیت دانستن اینقدر سخت است، ای کاش نمیدانستم. ولی حالا که میدانم، باید بیشتر بدانم. و مسئولیت فقط دانستن نیست. آموختن هم بخشی از آن است. و مسئولیت عمل هم هست. و مسئولیت سخت است. و مسئول کم است. و مسئولیتت را تکذیب میکنند. و حتی مسئولِ تکذیبِ مسئولیتِ تو هم نمیشوند. و من احساس مسئولیت میکنم. سختی اش، را بر سختی جهالت ارجح میدانم. شرف دارد. امروز دیدم که دونژن به اسکندر که آمده بود جلویش خودنمایی کند که شاه شاهان است و مالک دنیا گفت من از تو بالاترم و چون اسکندر به خشم آمد دونژن از او پرسید چه چیز از تو بالاتر است، اسکندر گفت هیچ. و دونژن گفت من همان هیچم! و من از رجیم بالاترم و رجیم و یارانش گر بر جهان حکم میرانند من از آنان بالاترم. من همان هیچم. هیچم در برابر عزوجل و او کبر است در برابرش. و من هیچم و اوی تکبر و غرور جهانی، و من بالاتر از اویم.
دراز کشیده ام و مینویسم. خسته ام از اینکه نباید خسته باشم. و خستگی از تنم در نمیرود. خوابیدن یعنی ندیدن مسئله. خود را به خواب زدن یعنی پاک کردن صورت مسئله. پس نه بخواب و نه خود را به خواب بزن. بیدار باش و در اول کار، ببین. مسئله به این بزرگی را ببین. یاد بگیر که به دنیای اطرافت بیشتر از نوع غذایی که در فست فود میخواهی انتخاب کنی، فکر کنی. به دنیا فکر کن که فکر کردن عبادت است. فکر کردن در قرآن بارها توصیه شده است. و البته فکر کردن نه به هر چیزی. فکر کردن به دنیا. به مخلوفات، به رابطه آنها، به تاثیر آنها به بکدیگر. ببین که از کجا تاثیر پذیرفته ای. ببین که تاثیری که میگذاری بیشتر در کجاست. ببین برای که کار میکنی. کوتاه نبین. ببین پولِ تو در جیب چه کسانی میرود. احمق نباش. بدان که بیش از نیمی از ثروت جهان در دست چند خانواده بیشتر نیست. آن خانواده ها را بشناس. بدان دشمنانت همان ها هستند. و فکر کن. که فکر کردن از بهترین عبادت هاست. بدان که پیامبر میگوید بیشترین عبادتِ ابوذر، تفکر است. و ببین ابوذر به چه فکر میکرد. و میفهمی که چه فکری عبادت است. بشناس سلمان را. آن مرد پاک. بدان که برای بدست آوردن حقیقت چه سختی ها کشید و رسیدن به حقیقت هدفش نبود. رسیدت به حقیقت پایان کارش نبود. آغازش بود و بفهم که حقیقت مسئولیت میاورد و مسئول باش همچو سلمان و این را بدان، مسئولیت سخت است و خدا، خود پاداش سختی های در راه اوست. و چه پاداشی گرانبهاتر از این؟ مسئولهای تاریخ، کم بودند. این هم ارزش مسئولیت را زیاد میکند. ولی خدا کند زیاد شوند. و تو، میتوانی. هرآنچه نیاز است تو داری. تو میتوانی مسئولِ تغییر شوی. هر آنچه نیاز است، یک فطرت است. پس خودت را تغییر و آنچه درون توست را آشکار کن، آنگاه رجیم باز هم رجیم میشود.
تو اگر آگاه شوی، خانه ات را آگاه کنی، و دوستت را آگاه کنی و به او بگویی خانواده و یک دوست خود را آگاه کند، مسئولیت بزرگی را انجام داده ای و این تسلسل، یکی از رویاهای من است.
من امروز، مالکوم ایکس را دیدم که خطاب میکرد که بگویید شما که هستید. بگویید که هستید. به من نگویید سیاه پوست هستید. جواب احمقانه به من ندهید. به من بگویید قبل از آنکه آنها به شما بگویند سیاهپوست، شما که بودید؟ به من نگویید اسم شما اسمیت است. به من اسم خودتان را بگویید. نه اسمی که برای شما گذاشتند.
به صدایشان شک کنید. حقیقت یک چیز است. حقیقت خداست. واقعیت یک چیز است. واقعیت چیز دیگری است. و بین این دو اختلاف افتاده...
حقیقت آن چیزی نیست که آن را به وضوح میبینید. آنکه به وضوح میبینید واقعیت است. آن چیز است که اتفاق افتاده. وقع = اتقاق افتاد. واقعیت = اتفاق افتاده. و آنچه اتفاق افتاده حقیقت نیست. حقیقت چیز دیگری است...
حقیقت را بیابید. بخدا ارزش دارد همه عمرتان را پای یافتنش بگذارید.حقیقت با واقعیت خیلی فاصله دارد. این را بدانید که حقیقت کم یاب است. بگردید. همه به آن نرسیده و نمیرسند...
و رسیدن به حقیقت، تازه آغاز راه است...
آغاز مسئولیت...
خسته شده ام از بس مستقیم ننوشتم یا در لفافه نوشتم.این بار رک نوشتم. شاید بعد از این رک تر هم بنویسم. شاید شروع کنم به نوشتن نه برای به به و چه چه گفتنها و اینکه دست به قلم خوبی دارم و خوب و زیبا و دلنشین مینویسم. دیگر از این عبارات هم خسته شدم. خوانندگانم را دوست دارم نه برای این تعریفهایی که میکنند. این بار حداقل در دل خود بگویند این نوع نوشتن و تفکر در من اثر کرد. و من نه تشنه اثر گذاشتنم، نه تشنه مورد توجه قرار گرفتن. تشنه ادای مسئولیتم.تشنه آنم که شرمنده نباشم. بکنم آنچه را میتوانم بکنم. اثرم را بگذارم اگر میتوانم اثرگذار باشم. تشنه شرمنده نبودنم. نه تشنه تعریف و تمجید. پس شاید بعد از اینها رک تر بنویسم. ساده تر. مسئولانه تر. تا به تو بیاموزم که در قبال آنچه به ودیعه داری مسئولی.
و بدان، اگر این متن را خواندی و به آن فکر نکردی، مسئولی. اگر خواندی و حداقل یک سرچ کوچک نکردی تا بدانی مالکوم ایکس کیست(اگر نمیدانی)، مسئولی. بدان اگر اصطلاح دنیای موازی(Parallel Universe) را شنیدی و آن را سرچ نکردی ببینی چیست، مسئولی. بدان اگر نفهمیدی من چه میگویم و نپرسیدی، مسئولی. بدان مسئولی چرا که چیزی را به ودیعه داری که رجیم نتوانست آنرا درک کند و کافر شد. بدان مسئولی چون چیزی را باید بدانی و ندانستی. بدان مسئولی چرا که میتوانی بدانی و به دنبال دانستن نرفتی. بدان که مسئولی چون کاری را باید میکردی که نکردی. بدان مسئولی که بدانی که در دنیا چه میگذرد، در درون تو چه میگذرد، دنیا چه اثری روی تو میگذارد، تو چه اثری روی دنیا میگذاری و با دانستن اینها باید به یاد آوری که تو برای عبادت عزوجل خلق شده ای نه برای عبادت رجیم. چه بسا تا به حال رجیم را ستایش کرده ای و آن وقت است که باید بفهمی چه باید انجام دهی، چه اثری را باید در دنیا بگذاری. و همه اینها مسئولیت توست. شناختن آنچه در دنیا میگذرد جزو تفریح و سرگرمی نیست که یکی بگوید من به ورزش و فوتبال علاقه دارم و دیگری بگوید من به سیاست علاقمندم. شناخت دنیا و اعمال اثر بر دنیا وظیفه توست. مسئولیت سنگینی است لیکن ودیعه به آن گرانبهایی را به تو داده اند. بدان که آمدن و بودن تو، مسئولیت است. و نترس از مسئولیت. چون تو توانش را داری. پس مسئولیت را بپذیر و از رجیم به سوی عزوجل حرکت کن.
اگر میتوانید مسئولیتی بر دوش بگیرید این لینک را کلیک کنید. دانلود کنید.
دانلود تریلر مستند The Divine Book که بزودی در قسمت مستندها قرار خواهد گرفت
یک قسمت به نام "آرشیو مستند" کنار وبلاگ قرار داده ام تا از این به بعد جایگاهی باشد برای دانلودِ مستندهایی که مطمئنم برای همه شما مسئولان مفید است.
<
- ۱۸
- شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۸۹، ۱۰:۲۸ ق.ظ