بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

دعا کنید

درباره‌ی شریعت
دوشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۶، ۰۷:۳۰ ب.ظ

وبلاگ تلاجن نوشته است:

یک بار چند سال پیش، وسط بحث با یک بنده خدایی در مورد یک جور بلاتکلیفی که الان اصلا یادم نیست، گفتم: «خوب، از خدا بپرس». این را خیلی بدیهی و‌طبیعی گفته بودم و وقتی دیدم از روی تمسخر خندید، حتی کمی تعجب کردم.

من واقعا در سردرگمی‌ها، با این نیت که «اگر الان بدانم کار درست چیست، انجامش می‌دهم» از خدا، خیلی عادی و راحت سوال می‌پرسم و او، دیر یا زود جواب می دهد. دلیل این دیر یا زود بودن ماجرا را هم معمولاً (و‌ مسلما نه همیشه) با اتفاقاتی که می‌افتد می‌فهمم؛ حالا واقعا یعنی این کار خیلی عجیب است؟!

اگر خدا در همین حد هم توی زندگی‌ات نقش نداشته باشد، پس اصلا چرا به وجودش اعتقاد داری؟ و اگر به وجودش اعتقاد نداری، پس چه طور زندگی می کنی؟!


در تأیید و تکمیل صحبت این دوست گرامی خواستم چند جمله‌ای بنویسم.

حرف درست است و به نظرم ذیل یک مقوله‌ی کلان‌ترِ «خواستن» می‌رود. حالا شما از خدا پاسخ یک پرسش را «می‌خواهید» یا یک چیزی را! اصل خواستن است که قرابتی با مفهوم «دعا» می‌یابد و بسیار مهم است. ولی متأسفانه ما «دعا» را از مفهوم اصلی خود تهی کرده‌ایم. دعا که باید در اصل طلب حاجت باشد تبدیل شده است به یک امر صوری که مثلا ثواب دارد و بعد از آن باید گفت: «قبول باشد» و یا اینکه عملی احساسی و بی‌محتوا شده است. امّا من فکر می‌کنم اصلاً آن دعای واقعی و آن «خواستنِ» واقعی است که خدا را برای ما اثبات می‌کند. با این نگاه دعا را نه یک عمل مثلاً مستحب که به نفع خودمان است، بلکه یکی از مهمترین ارکان دین برای افزایش ایمان می‌دانم که شاید حتی عملی هم مثل «نماز» تنها یکی از نمودهای دعا باشد و دلیل و بهانه‌ای که خدا به ما داده باشد تا دعا کنیم.

تو می‌خواهی اثبات کنی خدا هست؟ ازش چیزی بخواه! من هیچ جور بهتری نمی‌توانم خدا را اثبات کنم! و البته بله، هر چیزی را هم که نمی‌دهد. در همان چارچوبی که خودش گفته است بخواه. بعضاً خدا در ذهنم مثل مادر یا پدر می‌آید. نمی‌دانم برخورد داشتید یا نه؛ اینکه مادر پدرها خیلی دوست دارند شما چیزی از آنها بخواهید. آنها دوست دارند دعای شما را مستجاب کنند. خدا هم مثل آنها دوست دارد ما، این کودکان حتّی بازیگوش، از او چیزی بخواهیم تا او خود را به ما نشان دهد. هرچه بزرگتر بخواهید، قدرتش را بیشتر برایتان نمایش می‌دهد (هرچند که برای دیدنش یک جهان بهانه در اختیار داریم و به آن عادت کرده‌ایم و کور شده‌ایم). شاید حتی در روابط بین‌فردی ما نیز چنین باشد. من زمانی می‌توانم به خود بودنم و به تأثیرگذاری‌ام در این عالم مطمئن شوم که کسی از من چیزی بخواهد و من بتوانم او را اجابت کنم. تازه آن زمان است که می‌فهمم من واقعاً وجود دارم! صد حیف که ما انسان‌های کودک آنقدر حقیر و پستیم که یا چیزهای خیلی کوچک از خدا می‌خواهیم یا آنکه کلا از او چیزی نمی‌خواهیم و به داشته‌هایمان (که در قیاس با آنچه می‌توانیم داشته باشیم هیچ است) مغروریم.

حرف بسیار است و من نمی‌دانم چقدر از پس چنین حرفی بر آمده‌ام و می‌توانم بر بیایم...

نظر شما چیست؟

تا کنون ۵ نظر ثبت شده است
  • .: مهتاب :.
  • من یه چنتا نکته اضافه کنم پای این پست خوب شما:

    1.یه تله فیلمی چند سال پیش دیدم به اسم " وزنه های بی وزن". اصل حرفش این بود که وزنه هایی تو این عالم هست که خدا از اول هم گذاشته خودش بلند کنه برامون، واسه همین تو زندگی همه موقعیت هایی پیش میاد که به این وزنه ها می رسن برای این که از خدا کمک بخوان، برای این که بهش توجه کنن، ولی آدم ها اغلب به عجیب ترین شیوه های ممکن به خودشون سخت می گیرن و می خوان بلندش کنن و نمی شه خوب... و به هم می ریزن و بد و بیراه می گن به زندگی و همه چی... در صورتی که اصلا اون وزنه رو نذاشته بودن تنهایی برداره که حالا می گه چرا من انقد تنها و بدبخت و فلانم.... (البته من منظور فیلم رو با دریافت های خودم ترکیب کردم و دارم می نویسم ممکنه خود فیلمو ببینید دقیقا همین نباشه.)
    این در تکمیل اون بخشی که گفتید دعا یه درخواست واقعیه. 

    2. یکی از پستای خودم تو بخش موضوعی "خواندنی" از وبلاگم که تفسیر آیه 186 بقره از المیزانه و درباره خلوص تو درخواست که تو تکمیل بحث می تونه مفید باشه: 
    http://talajen.blog.ir/1395/06/13/%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B1

    3.اینو شاید بهتر بود تو خود پست اضافه می کردم که منظورم از این سردرگمی ها واقعا موارد معدودیه که آدم به کلی گیج می شه واقعا کار درست چیه و الا در اغلب موارد به نظرم کار درست مشخصه اتفاقا و مشکلی که هست، سختی انجامشه نه صرف تشخیص. این نکته ای بود که یکی از خواننده ها بهش اشاره کرده بود و گفتم این جا هم بگم.

    4.لینک پست شما رو اضافه می کنم اگر کسی خواست واسه نظر دادن بیاد اینجا:)
  • فاطمه سروری
  • سلام
    ببخشید چون نمیدونستم درباره کانال کجا میشه نظر داد اینجا نوشتم.
    موسیقی های بسیارخوبی میگذارید سلیقه سمعی تون تحسین میکنم.

    سلام
    لطف دارید.
    اتفاقا برام سؤال بود که مخاطبین آیا دوست دارن که موسیقی بگذارم یا نه؟ این نگرانی منو در گذاشتن آهنگ مردد میکرد.
    بهرحال ممنون از بازخوردتون. احتمالا منجر میشه آهنگهایی رو که می‌پسندم بیشتر به اشتراک بگذارم :)

    در مورد بازخورد در کانال هم که ایراد تلگرامه دیگه. به نظرم لااقل برای هر کانال باید یک صفحه بازخورد میگذاشت. اگه برای هر پست هم نمیشه صفحه کامنت گذاشت لااقل برای یک کانال میشد یک صفحه موازی کنارش گذاشت که مردم اونجا نظراتشون رو کلا درباره کانال بنویسند که متأسفانه نداره دیگه. در نبود چنین چیزی در همینجا میتونید کامنت بگذارید یا اینکه با آی‌دی بنده که در صفحه info کانال هست تماس بگیرید.
    یار اگر جلوه کند دادن جان این همه نیست

    عشق اگر خیمه زند ملک جهان این همه نیست

    نکته‌ای هست در این پرده که عاشق داند

    ور نه چشم و لب و رخسار و دهان این همه نیست

    مگر از کوچهٔ انصاف درآید یوسف

    ور نه سرمایهٔ سودا زدگان این همه نیست

    تقدیم شما ❤️
  • آموزش فن بیان و مهارت های ارتباطی
  • ممنون از مقاله زیباتون. استفاده کردیم. http://www.behtarinbayan.ir
  • تناسب اندام با قدرت ذهن
  • مطلبی بود قابل تامل و نظر خانم مهتاب هم زیبا بود 

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی