بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

متنی از حسام سلامت در کانال تلگرام بازنشر کردم که بین دوستان محل بحث شد. متن این است:

قانونِ بدِ حجاب

قانون حجاب دست‌کم به ده دلیل یک قانون بد است: اول اینکه حجاب اجباری بنیان‌های محکمی حتی در خودِ قرآن و سنت ندارد؛ دوم اینکه مصداق بارز پایمال‌شدن حقوق اقلیت‌هاست (غیرمسلمانان، خارجی‌ها، دین‌ناباوران)؛ سوم اینکه اگر هم زمانی اجماعی درباره‌اش وجود داشت امروز دیگر چنین اجماعی در کار نیست؛ چهارم اینکه تخطی از آن به اشکال مختلف و به سبک و سیاق‌های گوناگون و با غلظت‌های کمتر و بیشتر به وضوح از رعایت آن پیشی گرفته است؛ پنجم اینکه رأی و نظر خودِ زنان در مقام اصلی‌ترین ذینفعان آن – به تعبیر بهتر: «ذی‌ضرر»های آن – به هیچ شکلی لحاظ نشده است؛ ششم اینکه کوچکترین نسبتی با اصل «آزادی‌های فردی» و «حق انتخاب» ندارد؛ هفتم اینکه در قبال دگرگونی‌های اجتماعی و تحولات فرهنگی جامعه پاک بی‌اعتناست؛ هشتم اینکه به واسطه‌ی سازوکارهای «قُدسی‌سازی» به هیچ شکلی از نقد و ارزیابی‌ اجتماعی تن نمی‌دهد؛ نهم اینکه نمی‌تواند با مخالفان خود گفتگو کند و پیشاپیش آنها را به مثابه‌ی فریب‌خوردگان کوردل، ایادی بیگانگان یا «دشمن مردم» طرد می‌کند؛ و دهم اینکه به «ناموسِ» یک حاکمیت سیاسی بدل شده است. البته که یک قانون بد را می‌توان به پشتوانه‌ی حاکم‌کردن یک نظم پلیسی سروپا نگه داشت، با اینهمه این نگهداشت زورکی نمی‌تواند برای همیشه دوام بیاورد. «هر آنچه سخت و استوار است [دیر یا زود] دود می‌شود و به هوا می‌رود».

جبهه‌گیری بصورت خاص در مورد بند اول بود. دوستان به دلایل وجوب حجاب در قرآن و سنت اشاره کردند. ولی فکر می‌کنم خلطی صورت گرفته است. حجاب یک حکم الهی برای مسلمانان است و در این حرفی نیست. آنچه محل بحث است آن است که آیا حکومت در قبال این حکم الهی وظیفه دارد؟ اگر وظیفه دارد این وظیفه چیست و تا چه حد است؟ مسئله «قانون» حجاب است و نه خود حجاب. آیا در قرآن و سنت حجتی برای لزوم دخالت «حداکثری» حکومت برای محجبه کردنِ «تمام» اعضای یک جامعه فارغ از دین و اعتقاد آنها وجود دارد؟ من در مورد حجاب نه پژوهشی کردم و نه مطالعات کافی داشتم. چون این مسئله برایم به اندازه‌ی کافی ارزش چنین پژوهشی را نداشته. با این حال چند سؤال دارم.

  1. مسئله‌ی حجاب تا کجا مسئله‌ی شخصی است و تا کجا اجتماعی؟ اساساً مسئله‌ی اجتماعی به چه معناست و چه الزاماتی دارد؟
  2. اگر یک مسئله اجتماعی باشد به معنای لزوم دخالت حکومت است؟ 
  3. اگر در یک مسئله‌ی اجتماعی، حکومت لزوماً باید دخالت کند، آن دخالت به چه نوعی و تا چه مقدار باید باشد؟ می‌توان دخالت‌های بسیار متنوعی با درجات و شدت و ضعف بسیار متنوعی متصور بود. مثلاً آیا حکومت باید صرفاً به ارشاد و تبلیغ بپردازد؟ یا مثلا در سازمانهای دولتی حجاب حداکثری اجباری باشد؟ یا اینکه برای مثال پوشش در مجامع عمومی تا حدی که فسادزا نباشد آزاد باشد (مثلا ممکن است امروزه نداشتن روسری فسادزا نباشد)؟ یا آنکه بصورت حداکثری حجاب را برای همه‌ی افراد بدون توجه به دین و اعتقادات آنها الزامی داشته و هرگونه تخلفی را جرم تلقی کرده و مجازات کند؟
  4. اگر حکومت باید به شکل حداکثری و سفت و سخت‌ترین حالت ممکن به کنترل حجاب همه‌ی مردم بپردازد، شواهد تاریخی یا روایی آن چیست؟
  5. اگر دخالت حداکثری حکومت شواهد تاریخی و روایی ندارد، دلایل علمی آن چیست؟ مثلاً اگر گفته می‌شود چون نداشتن روسری باعث فساد می‌شود این اقدام صورت می‌گیرد، آیا هیچ شاهد علمی برای آن وجود دارد؟ آیا هیچ پژوهش علمی بررسی کرده است که نداشتنِ روسری بعنوان متغیر مستقل، روی متغیر وابسته‌ی فساد یا جرایم اخلاقی یا هرچیز مشابهی اثر مثبتی داشته است؟ (قاعدتاً پوششِ مینی‌ژوپ فسادزاست امّا در مورد روسری نیز آیا مسئله به همین اندازه واضح است؟)
  6. اگر گفته شود مسئله فساد و دلایل عقلی و علمی نیست و این مسئله حکم الهی است بنابراین باید ثابت شود که این حکم الهی برای همه‌ی مردم است و نه فقط مسلمانان، و البته حکم در مورد دخالت حکومت نیز وجود دارد. اگر حکم در مورد دخالت حکومت وجود دارد علی‌القاعده باید شواهد تاریخی یا روایی دخالت حکومت‌ها در این امر وجود داشته باشد (بازگشت به مورد 4).
  7. فکت: به دلیل مسائل اخیر پیش آمده کتاب مسئله‌ی حجاب شهید مطهری را مجددا مرور کردم. حتی یکبار به مسئله‌ی حجاب از منظر یک حکم حکومتی که باید برای تمامی اعضای جامعه فارغ از دین آنها اجرا شود پرداخته نشده است. تأکید می‌کنم حتّی یکبار در کتاب. بلکه کتاب صرفاً در حال بیان دلایل رعایت حجاب برای مسلمانان و تأثیرات اجتماعی آن است و حرفی از لزوم اجبار حکومت ندارد. سؤال: اگر مسئله‌ی دخالت حداکثری حکومت در امر پوشش زنان قدیمی و امری متقن است، آیا نباید شهید مطهری یک اشاره ولو کوچک بدان می‌کردند؟ 
  8. فکت: مخاطب تمام آیات قرآن درباره‌ی حجاب، مؤمنات بوده‌اند. حتی مخاطب برخی از آنها زنان پیغمبر بوده‌اند. برای مثال آیه قرآن نگفته‌ است: ایهالناس حجاب را باید رعایت کنید. بلکه مثلاً آیه این است که قل للمؤمنات و الخ...
  9. فکت: قانون حجاب اجباری در ایران سال 62 تصویب شده است. سال 57 انقلاب رخ داده است. در واقع بعد از 5 سال از آغاز جمهوری اسلامی این قانون وضع شده است. سؤال: اگر شواهد متقن روایی و تاریخی لزوم دخالت حداکثری حکومت در امر حجاب وجود داشته است، چرا تصویب این قانون 5 سال به تأخیر افتاده است و اجماع زودتر شکل نگرفته است؟
  10. اگر این قانون حکم الهی است چرا باید در مجلس شورای اسلامی تصویب شود؟ اگر این قانون در مجلس شورای اسلامی تصویب شده است پس قطعاً امکان آن وجود دارد که مجدداً از طریق مجلس شورای اسلامی لغو شود. و اگر اعضای مجلس را نماینده‌ی مردم فرض کنیم، پس مردم می‌توانند قانونی که خود وضع کرده‌اند را لغو کنند. 

این صفحه هم جالب است

کلمات کلیدی:

حجاب

عفاف و حجاب

نظر شما چیست؟

تا کنون ۵ نظر ثبت شده است
فکر کنم نگرانی عمده الان اینه که اگر مثلا اجازه برداشتن روسری رو بدن کار به همین جا ختم نمی شه و واقعا هم فکر می کنم ختم نمی شه....

سلام
آیا این دلیلی بر این است که کار اشتباه را انجام دهیم و مثلا بدعت بگذاریم؟ 
به نظرم مسئله الان اینه که روسری خاصیت خودشو از دست داده. و مبارزات فعلی دختران صرفا یک مبارزه سیاسی برای ضربه به اصل نظام هست. وگرنه روسری و شال که مدت‌هاست دیگه رعایت نمیشه و عملاً قانون خاصیت خودشو از دست داده.
خوب به هر حال مقدمه فساد هم احتمالا مثل خودش حرامه دیگه.
لغو قانون حجاب سه تا مشکل رو حل می کنه و ده تا مشکل اضافه می کنه به نظر من.

پس اوّل باید اثبات کرد یک چیز که خودش فساد نیست مقدمه‌ی فساد هست. و اینکه واقعا چنین حکمی در مورد مسائل حکومتی وجود داره.
و اینکه چرا صفر و یکی نگاه میکنید؟ حتماً باید کلاً لغو بشه یا کلاً بصورت حداکثری اجرا بشه؟ میتونه تعدیل بشه
من ناظر به خواست معترضین در مورد لغوش نظر دادم. تعدیل شدش که تقریبا همینی می شه که الان هست دگ...
  • فاطمه سروری
  • سلام
    چقدر قابل تحسین هست که بلدین بدون موضع گیری و قائل شدن پیش فرض و نگاه متعصب مساله رو بررسی کنید.
    به نظرم جریان عمومی مردم کاری با قوانینِ حاکمیتی نداره و مسیرِ خودش رو میره و گاها حتی قوانین رو دور میزنه.
    شکلِ لباس های امروزی که به شکل عمومی استفاده میشه مطابق قوانین حکومتی پوشاننده ست اما پوششی که مخالفتش رو با حجاب به شکل مشهود نشان میده.

    سلام
    شما لطف دارید به بنده.
    بله. یعنی هم موافقان حجاب کاری به حکومت ندارن و هم مخالفانش. جفتشون بر اساس اعتقاد خودشون عمل میکنند. فقط در ادارات، دانشگاهها و مراکز دولتی مشابه هست که شاید این اجبار حکومتی هنوز داره کار میکنه
    البته من واقعا پژوهش و مطالعه‌ای نکردم و بر اساس دیده‌ها میگم. امّا به نظر میرسه حکومت هم پژوهش و مطالعه‌ی کافی براش نکرده و کسانی که حامی این قانون هستن هم چنین کاری نکردن. و همین بده. یعنی سؤالات بی‌پاسخ فراوان هست و بدون پاسخ دادن به سؤالات قانون وضع میشه و تداوم پیدا میکنه. خوب قاعدتاً چنین قانونی که براش مطالعه نشده و به سؤالات مختلفش جواب داده نشده و بازنگری نشده و هیچوقت هم بهش شک نمیشه و حتی اجازه‌ی پرسش ازش داده نمیشه در عمل قانون کارگری نخواهد بود
  • فاطمه سروری
  • اساسا چون همه چیز صاحب قداست هست امکان گفتگو و بررسی وجود نداره؛ شبیه علامت مامور مخصوص حاکم بزرگ که همه رو به تعظیم وامیداشت.
    و یه نکته دیگه؛ اجتماع ما راحت قضاوت میکنه و موضوع رو شخصی سازی میکنه.
    مثلا شخصی ممکنه نوشته شما رو بخونه و تحلیل کنه آقای بوذرجمهری صراحتا مخالفتش رو با حجاب اعلام کرده!
    عرضم این هست این نگاه عمومی اجتماع ماست؛ چی باعث میشه بی ترس و تردید از قرار گرفتن در تیررس این شاکله فکری کماکان درباره مسائلِ روز قلم بزنید؟

    در مورد خودم چی باعث میشه اینطور بنویسم؟
    از اول این همیشه سؤالم بوده که چرا باید بنویسم؟ فکر میکنم بیش از همه برای خودم مینویسم! با وجودی که احتمالاً بیش از همه به ضرر خودمه :دی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی