
جلسهی رسمی با حضور جمعی از متخصصین پزشکی و مسئولین رده بالای وزارت بهداشت آغاز میشود:
- رئیس جلسه: آقای دکتر، پیشرفت طرح پزشک خانواده تا چه مرحلهای رسیده؟
- نفر الف: طرح پیشرفت بسیار خوبی داشته و تقریبا به اکثر اهداف پیشبینی شده دست یافتیم. فقط در برخی محورها هنوز باید اقداماتی صورت بدیم که ...
- رئیس جلسه: ولی گزارشهایی که به دست ما میرسه مؤید حرف شما نیست. به نظر میرسه پیشرفت قابل قبولی نداشتیم.
- نفر الف: بله کاستیهایی داشتیم امّا...
- نفر ب: آقای دکتر درست میگن. در عمل و ظاهر امر هم هیچ پیشرفت محسوسی مشاهده نمیشه.
- نفر الف: درسته. من به کاستیهایی که اشاره میکنید واقف هستم امّا پیشرفتهایی هم داشتیم و من اینجا به کمیسیون قول میدهم تا در آینده نزدیک به تمام اهداف پیشبینی شده دست خواهیم یافت.
- رئیس جلسه: پس در جلسهی آینده انشالله گزارش وضعیت کار شما رو بررسی خواهیم کرد.
جلسه بر اساس دستور جلسهی از پیش تعیین شده ادامه یافته و پایان مییابد. پس از پایان جلسه «آقای ب» که یکی از پزشکان متخصص است به سمت «آقای الف» میرود و میگوید: «آقا ما یک چیزی گفتیمها. یک وقت نون ما رو آجر نکنید!» چند نفر دیگری که آنجا هستند هم با جملات مشابهی تأیید میکنند؛ رئیس جلسه هم که از دور نزدیک میشود میگوید: «آقای دکتر خودشون حواسشون هست!»
این بود خلاصهی یک جلسهی رسمی در نظام سلامت کشور که هرچند جزئیات و پرداختها مخلوق ذهن مؤلف بودند امّا مبتنی بر یک جلسهی کاملاً واقعی بوده است. این نمای نزدیکی است از وضعیت تعارض منافع در سطوح تصمیمگیریهای کلان و قدرت برخی متخصصین پزشکی برای جنگیدن علیه منافع جمعی و ملّی و پیگیری امیال و منافع شخصی خود در عالیترین سطوح نظام سلامت کشور. تصویری که احتمالاً منحصر به نظام سلامت نیست.
کلمات کلیدی:
تعارض منافع
- ۳
- دوشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۵۹ ب.ظ
ما هیچ... ما نگاه... !