مثل همهی نقد و نظراتی که دربارهی فیلمها مینویسم، این نوشته نیز یک نظر هنری نیست بلکه افکاری (بیشتر از منظر محتوایی فیلم) در ذهن یک مخاطب شاید معمولی است که به رشتهی تحریر در میآیند. فیلم سینمایی ورود (Arrival) با موضوع موجودات فضایی است امّا به نظر من حتی موجودات فضایی در این فیلم یک موضوع حاشیهای است! چه اینکه آخر فیلم هم نمیفهمیم که چرا این موجودات فضایی به زمین آمدند و چرا یکباره ناپدید شدند؟ به نظر من مهمترین موضوع فیلم «زمان» است و شاید ادامهدهندهی سنت غلطی است که اینتراستلار (interstellar) گذاشت. یکی از ایرادات علمی مهم اینتراستلار این بود که از نظر منطقی امکان ندارد انسان از آیندهی خود به گذشتهی خودش کمک کند در عین اینکه آن آینده ممکن نیست مگر اینکه آن کمک در گذشته رقم خورده باشد. سینماییِ ورود انگار میخواهد نقدها به اینتراستلار را توجیه کند و قصد دارد زمان را دایرهای، درهم، بدون تقدم و تأخر و بدون آغاز و پایان نشان دهد. در این فیلم نیز مانند اینتراستلار، شخص اوّل فیلم از آینده به گذشتهی خود کمک میرساند!
نمادی که در پوستر فیلم میبینید رسمالخط موجودات فضایی است! حتی نوشتار آنها نیز دایرهای است و متناسب با موضوع فیلم نمادی انتخاب شده است که اوّل و آخر ندارد. در فیلم هم اشاره میکند که زبان موجودات فضایی اول و آخر ندارد! حتّی اگر درستی این موضوع را فرض بگیریم مشخص نیست پس چطور این زبان غیر خطی در طول فیلم توسط لوییس (نقش اوّل که یک زن است) رمزگشایی و خوانده میشود؟ آیا یک مفهوم غیرخطی را میتوان بصورت خطی فروکاست کرد و فهم کرد؟ تلاش برای نشان دادنِ زمان به صورت غیرخطی و بدون ابتدا و انتها تلاش جالبی است. شاید با آموزههای اسلامی هم بتوان در هم آمیخت امّا به نظر بنده میرسد که ذهن انسان از درک آن قاصر است و این فیلمها بیشتر در حال گند زدن و لوث کردن این موضوع هستند تا اینکه آنرا اثبات یا حتّی تقریب به ذهن کنند! با این حال سؤالی که جوابی برایش ندارم این است که چرا هالیوود تلاش میکند تصور انسان را از زمان تغییر دهد؟ چرا به جنگِ با تصور خطّی از زمان برخواسته؟ درست است که با این فیلمهای گنگ و بی سروته برای انسان، غیرخطی و بیسروته بودنِ زمان اثبات منطقی و علمی نمیشود امّا این ظن و احساس و تصور در مخاطبین ایجاد میشود که این همان خاصیت هنر و به خصوص سینما است: نهادینه کردن انگارهای در ذهن مخاطب بدونِ آوردنِ دلیل منطقی، درست و کافی.
یک نکتهی سیاسی و جالب فیلم آن بود که تنها دلیل حضور موجودات فضایی در زمین، متحد کردنِ ملتها بود! و آنجور که موجودات فضایی میگفتند متحد بودنِ انسانها به نفع و کمک آنها است! امّا چرا؟ جوابش مشخص نبود! امّا جالبتر اینکه متحد شدنِ ملتها در این فیلم، تسلیم و فرمانپذیری آنها از امریکا به عنوان دانای کل و عاقلترین بازیگر جهانی بود. اتحادی که امریکا میفهمد همین است: فرمانبرداری از او! چنگ زدن به ریسمان امریکایی!
کلمات کلیدی:
نقد
نقد فیلم
- ۱
- پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۱۸ ق.ظ