- چندماهی را در نوجوانی یا جوانی در جبهههای جنگ سپری کرده
- با بازگشت از جبهه احساس عقبافتادگی شدیدی به وی دست داده
- لیسانس ناتمام خود را تمام میکند
- در همان حین برای جبران عقب ماندگی با کمک ارتباطات خود در یک سازمان مرتبط یا غیرمرتبط مدیر میشود
- همزمان با تجربهی انواع پستهای مدیریتی در انواع سازمانهای ناممکن، فوقلیسانس و دکترای خود را از دانشگاه آزاد اسلامی در رشتههای نامرتبط به پست مدیریتی خود امّا با اسمِ خفن با صرف زمان غیرمعمول 10 ساله اخذ میکند (تا اواسط دهه 80)
- تا دیروز با لقب مهندس شناخته میشده است امّا اکنون فقط دکتر
- پس از آنکه لباس بسیجی دوران جنگ را از تن به در کرده تا همین الآن فقط با کت و شلوار رنگ تیره رؤیت شده است
- در رزومهی وی چندتایی مقاله با عناوینی مشابه «اندازهگیری مقاومت پلتهای یونیفرمیک آندرومیسکوپیک در ساخت موشکهای پاندراشونیک با ابزار اگزوترا» یافت میشود.
- تسبیح و ته ریش مال دهه گذشته بود. جدیداً سیم هندزفری در گوش دارد و سه تیغ میکند.
- خونه و ماشین رو که دیگه نگو
- در مکالمه با وی همیشه از تجربهی کشورهای دیگر از همین ترکیه و گرجستان گرفته تا سوئیس و ژاپن چیزی دارد که بگوید. البته این تجارب را در سفرهای علمی-تفریحی خود و در وقتهای خالی بین گشت و گذار در کشور مقصد کشف کرده است.
- همیشه به جوانان میگوید که برای داشتن مدیریت خوب در این کشور نمیشود قانون را دور نزد!
- آقازاده هم که دیگه معرف حضور هستن!
- به جوانان پیشنهاد میکند پول تو بازاره. از دانشگاه چیزی در نمیاید. مثالش را هم همین پسر خودش میزند که با تحصیلات دیپلم چقدر در بازار موفق بوده است!
و بهترین قسمت ماجرا اینجاست که امید نداشته باشید مدیران نسل بعدی حتماً از اینها بهتر خواهند بود و کشور را نجات میدهند. نه!
- آقازاده مدیر تراز نسل آینده کشور است :)
کلمات کلیدی:
مدیر
مدیریت
- ۴
- پنجشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۰ ب.ظ