این چند روز فرصتی شد تا دوباره بعد از حدود ۱۵ سال، سه‌گانه ارباب حلقه‌ها را ببینم. و هنوزم دوست دارم دوباره آنرا ببینم. ارباب حلقه‌ها یک سینمای کامل است. از داستان، کارگردانی، بازیگری، فیلمبرداری، موسیقی، جلوه‌های ویژه و همه‌چیز... یک شاهکار... یک حماسه‌ی ابدی، سرشار امید، حیات‌بخش و بقول خودش، داستانی که باید نسل‌ها برای همه تعریف کرد.
اینبار که دیدم حرفهایش را بهتر متوجه شدم. وقتی در کودکی دیدم فقط محو آن حماسه‌ها شدم اما الان حرفهای بیشتری میفهمم. یک چیزی درونم میگوید کتاب ارباب حلقه‌ها تحت تأثیر جنگ جهانی دوم نگاشته شده است. از نظر زمانی که برای همان سالهای جنگ است اما بیشتر جستجو نکرده‌ام. بهرحال برای من یک جنگ جهانی واقعی را بگونه‌ای فانتزی روایت میکند. جایی که اندک کورسوی نور امیدی می‌تواند بر یک جهان تاریکی پیروز گردد. گویی تالکین، از سرزمین انگلستان، در جنگ جهانی دوم، وقتی دشمن را پشت دیوار خانه‌ش احساس کرده اما در نهایت طعم پیروزی را چشیده، داستان ارباب حلقه‌ها را زیسته است و حماسه‌ی ارباب حلقه‌ها را سراییده است. او در جهان دست‌ساز خویش جایی میان توهم و واقعیت، میان مرگ و زندگی، میان بیم و امید، میان روشنایی و تاریکی و میان عشق و نفرت سالها زیسته است.
یادم هست در همان دوران کودکی وقتی برنامه‌ی تلویزیونی «سینمای حرفهای» را با اشتیاق دنبال میکردم، و چگونگی ساخت این ابرفیلم‌ها را به نظاره می‌نشستم، در جایی دیدم پیتر جکسون گفت وقتی نوجوان بوده است با کتاب ارباب حلقه‌ها زندگی کرده است! یادم نیست دقیقا چندبار، اما ده‌ها بار در نوجوانی این کتاب را خوانده است. من آن موقع نمیفهمیدم چرا؟ ولی گمانم الان میفهمم! پیتر جکسون نیز در دنیای تالکین زیسته است. عاشق آن دنیای فانتزی است. آن جهان مجازی که اجزایش با ظرافتی بی‌نظیر کنار هم قرار گرفته‌اند. وه که چه جهان زیبا و فریبنده‌ای است. زندگی در آن جهان چه شیرین است. و آن پیتر جکسونی که سالها در جهان ارباب حلقه‌ها زیسته است، تمام مسیرها، دالان‌ها، کوهستان‌ها، جنگل‌ها، شهرها و روستاهایش را بارها گز کرده است، و با انسان‌ها، هابیت‌ها، الف‌ها، دورف‌ها، انت‌ها و حتی ارک‌هایش زندگی کرده است، با تمام زبان‌ها، وِردها، جادوها، مذهب‌ها، فرهنگ‌ها و اشعارش عاشقی کرده است، حال توانسته سینمایی کامل یا بهتر بگویم، جهانی کامل بسازد که می‌توان سالها و بارها و بارها آنرا به نظاره نشست، مسحور شد و در آن و با آن زندگی کرد.
View this post on Instagram
- ۳
- شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۰۳ ب.ظ
سیلماریلیون رو بخونید تا عظمت نگاه و کار این بشر رو درک کنید. این مجموعه یکپارچه فانتزی اوج هنر دینیه. نتیجه پروژه عظیمیه که تالکین و رفیقش سی. اس. لوئیس [و احتمالا چند نفر دیگه از رفقاشون که چیزی ازشون نخوندم] برای خلق یک ادبیات دینی فانتزی شروع کرده بودن.