چندسال پیش چنین توییتی نوشتم: «تو خونهی ما یک پنجرهی مخفی و سحرآمیز هست که مستقیم به امریکا، شهر San Andreas باز میشه. وقتهایی که خسته میشم میرم سواحل اونجا جتاسکی سواری میکنم. چندتا ماشین گرون قیمت هم میدزدم توی بِوِرلیهیلز ویراژ میدم و حین رانندگی با اسلحه اتوماتیکم آدم میکشم!»
حال میخواهم این حرفم را توسعه دهم. این پنجرهی چهل و دو اینچی نه تنها دریچهای به مکان دیگری است بلکه مرا به سفری در زمان و مکانی دیگر میبرد. از آبتنی در سواحل نیلگون مدیترانه تا پرسه در کوچههای آتن ۲۵۰۰ سال پیش تا قلههای سیبری در دورهی کمونیسم شوروی تا اهرام مصر در دوران فراعنه تا... تا حتی شهرهای velen و nilfgaard در سالهای ۱۱۰۰ میلادی در جهان خیالی جادوگران.
در دورانی که مجبور به درخانهمانی بودیم فرصتی یافتیم که با حلما تجربههای متعددی از این جهانهای مجازی را زندگی کنیم و از این تجارب متنوع لذت ببریم. اکنون قطعاتی از آنها را به کمک برادرم انتخاب کردیم و این کلیپ را به یادگار از این خاطرات متنوع برای خودمان باقی گذاشتیم.
View this post on Instagram
- ۳
- جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۳۶ ب.ظ
اهل بازی نیستم اما جالب بود .