پرس و جویی از دانشگاه ع.پ. یزد کردم که وضعیت جذب نیرو چگونه است. جواب دادند که ظرفیت پر و حتی مازاد است. اما خبر خوش دادند که در حال پیگیری تأسیس دکترای رشته هستند و اگر دانشجوی دکترا بگیرند میتوانند نیروی جدید هم جذب کنند.
این خبر باید باعث خوشحالی چون منی شود اما وقتی شنیدم به شدت ناراحت شدم! ای کاش هیچوقت این اتفاق نیافتد! اگر بیافتد آن دکتراها میخواهند چه کنند؟! آنها هم بروند دکتر تربیت کنند؟ و این دور باطل کی به پایان میرسد؟! مگر نباید ما وارد فیلد شویم و مسائل جامعه را حل کنیم؟ اینهمه درد و زخم و مسئله، آنوقت ما فقط باید مدام دانشجو تربیت کنیم؟!
من از کودکی به تدریس علاقه داشتم و گمان میکردم تواناییاش را هم دارم. اما الان دیگر علاقهای ندارم. میخواهم بروم یک کار اجرایی کنم چون احساس میکنم تدریس، خیانت است!
وقتی نگاهی گذرا به شکلگیری دانشگاه در اروپا میاندازیم میبینیم که دانشگاه آنجا درونزا و از دل مطالبات دولت و جامعه برای حل مسائل خویش بیرون آمده. اما دانشگاه در ایران از ابتدا، یک گرتهبرداری صوری بوده و هنوز هم جایگاه خود را نیافته مگر در برخی علوم تکنیکال و در سطوح کارشناسی. دانشگاه که باید هدفش تربیت نیرو برای حل مسائل جامعه باشد، اساسا در ایران برای «تربیت نیرو» و «حل مسئله» تشکیل نشده بلکه امروز، همانطور که دانشگاه یزد گفت، هدف از آن ایجاد شغل و نان و آب برای «اساتید» است!
در واقع دانشگاهی که باید «دانشجو» دلیل وجودی آن باشد، درست برعکس شده و «استاد» دلیل وجودی آن شده و دانشجو اهمیت ندارد. دانشجو، به خصوص در مقاطع تحصیلات تکمیلی، آلت دستی برای اساتید است تا آنها به اهداف خویش برسند! و من دیگر علاقهای ندارم دستاندرکار چنین نظام ظالمانهای باشم که برای رسیدن به منافع و مطامع خویش به مردم و دانشجویان خیانت میکند. انشالله که الخیر فی ما وقع!
پ.ن: عکس، نمایی از رشته کوه البرز از فراز کوه دیزین، در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ - در انتهای تصویر، ابرهایی که در بین کوهها به دام افتادهاند مشخص است که احتمالا در محدوده استان مازندران باشد.
View this post on Instagram
- ۱
- چهارشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۳:۱۰ ب.ظ
هرقدر موافقت خودم رو با این مساله اعلام کنم، کمه
آدمهای خوشفکر و ساختارشکن، نباید وارد دانشگاه به معنایی که فرمودید بشن
هرگز هرگز