بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

وقتی پروانه شدم

یاسمن
پنجشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۰، ۰۶:۲۶ ب.ظ
تنگ بود, تاریک... گاهی نوری می آمد, گاهی هم نه. دوستش داشتم؟ راستش نمیدانم یعنی نمیدانستم. آرامش نداشت اما آرام میماندم خیلی سخت نبود عادت کرده بودم. تنها دغدغه ام همان نوری بود که گاهی وارد خلوتم میشد. برایم خوشایند بود. نمیدانستم چیست و از کیست که از آن پنهان شده ام. پاسخم تنها در رهایی بود... هر چه بیشتر به رهایی فکر میکردم من بزرگتر میشدم و پیله تنگ تر. یک روز حس عجیبی پیدا کردم حسی جدید و شیرین... داشتم بال درمی آوردم. پیله بالهایم را دوست نداشت. فشارش را زیاد کرد آزارم داد. از او بیزار گشتم و مصمم شدم میخواستم رها شوم. من دیگر پروانه بودم... دست و پا زدم, آزارم داد. خسته نشدم, تقلا کردم و پیله مغلوب شد. آزاد شدم. نور را لمس کردم, زیبا بود...

برای لمس نور تعلل نکن. اگر در پیله بمانی تباه میشوی...

<

نظر شما چیست؟

تا کنون ۱۴ نظر ثبت شده است
بسم رب الزهرا
سلام خدا برخواهرم
بسم الله! خوب شد پس امروز آشنایی دادم!!!!
.
قشنگ بود...
ادامه بدید غوره می شید...بعد کیشمیش...بعد با عنایات الهی ممکنه مویز بشید!


ما که غوره نشده ادعای مویز بودن داریم!!!!
ولی در کل حدیث داریم از مولای متقیان که صبح ناشتا21مویز بخوریم...توصیه اش در اصل از حضرت رسول صل الله علیه و اله وسلم هستش
.
اون حدیث هم انشاءالله در صورت حیات پیدا می کنم و فردا پس فردا می گذارم
محتاجم به دعای خیر برای انتخاب اصلح
التماس دعای فرج
یا علی(ع)
خوب نوشتی.زیباییش بیشتر از محتواش به نظر میرسه.
کمی منظورم در نظر بالا طنز داشت. فی الحال باید بگم که بدجوری درگیر لیست انتخاباتم و اگر چرند و پرند از تو حرفهام بر اومد لاجرعه بنوشید!!!! که برآمده از دلمه!
کلآ کمی تا قسمتهای زیادی از زندگیم رو بر باد رفته می بینم...
وگرنه در نفرات آخر لیست باید حالم بهتر می بود...
این تشکیک نشانه ی...می دونید مثل چی می مونه؟! دیدید وقتی ماه رمضون مثلا نمی رسیم ختم قرآن کنیم...میگیم آهان! ما تو سال جاری کمتر از قبل قرآن خوندیم برای همین ماه رمضونمون اینطور شد...
الانم فکر می کنم این کم آوردن تو نفرات اخر لیست برای اینه که کم تقوا داشته ام تو سال گذشته...
باید بیشتر شه...خیلی بیشتر
امروز تو پرسش و پاسخ نبودید...کلی لیست دکتر رو بدیم زیر ذره بین!
آخه من اصلا تو کت ام نمیره با دروغهای زاکانی و الهیان بهشون رای بدم...
دعا کنید!
اومدم فقط پرت و پلاهام رو جمع کنم و برم! همین...
یا علی(ع
خیلی منت گذاشتید سر وبلاگ
خوب دیگه من تازه کارم فعلا خرده نگیرید خواهر
مفهوم خیلی کلی بود حق داری و مفهوم به حقیقت رسیدن برای شما که مویز شدین کمه قطعا
ممنون
خوشحالم کردی
سلام...
وبلاگم رو با دو تاپست به روز کردم..
نظرتون تو هر دو پست برام مهمه! مخصوصا تو پست "امام غریب"...
منور بفرمایید.
یاالله
  • سعیده زارع
  • سلام...یاسمن جون خیلی متن قشنگی بود.....خیلی بهش فکر کردم..خیلی مفهومش عمیقه..........
    عالی بووووود..ممنوووون!
    مرسی عزیزم
    خدا رو شکر که اینطور فکر میکنی:)
    سلام جدا میگم وبتون دلنشینه کمتر وبی مثل این وبلاگ دیدم تبریک
    اگه امکانش باشه منو لینک کنید ممنون میشم - گرچه این جا لیینکی نمیبینم!! شاید نخواید لینک کنید---
    درهرصورت نوشته هاتو واااااااااااااااااقعا قشنگه به نظرم
    زن وشوهر دوتایی قلمتون به قول یکی از دوستام تو مخیه یعنی به مغز آدم نفوذ میکنه.
    آره ادم باید گاهی فشار و آزارهای زیادی رو تحمل کنه تا به یه هدف بزرگتر برسه ولی گاهی اون هدفی که تو فکر میکنی ته هدفه خیلی هم هدف باارزشی نیست و تو ناآگاهانه بخاطرش سختی کشیدی و بعد از مدتها میفهمی که...
    اونوقت دیگه دیره برای فهمیدن،اینکه اون وقتو نیروی مصرف شده اینقدرام لازم نبوده، که بهش میگن تجربه.
    گاهی برای یه تجربه بهای خیلی زیادی می پردازیم که باکمی فکر میتونستیم بهش برسیم ولی اگه عملا یه چیزو تجربه کنی دیگه تا آخر عمر فراموشش نمیکنی.
    خدا دوستدار آشناست،عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت.
    بسم الله
    سلام
    نیستید یاسمن خانوم؟
    نا پیدایید ها...
    یا علی(ع
    راست میگی
    ایشالا دوباره دست به قلم میشیم...
    سلام
    شما زوج عاشق و عارف چرا چند وقتیه دیگه نمینویسید؟
    حسین دلم برا قلمت تنگ شده حداقل یه اس بده!
    فدات
    سلام حاجی...
    خوبی؟ آقا اولا که ما کماکان منتظر متن سفرنامه هستیم
    و ثانیا اینکه آپم و منتظر نظرت.
    یا علی......
    خب این متن بدجوری با حال و هوای این روزهای من جور بود!
    کاش بیشتر بنویسید یاسمن خانم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی