بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

نوبت قبل که آرایشگاه رفتم، آرایشگر یک کتاب صوتی با صدای عادل فردوسی‌پور پخش کرده بود. حین آرایش فصل ۱۲ کتاب پخش شد. کتاب خوبی بنظرم رسید. موقع رفتن از خوش‌سلیقگی‌ش در انتخاب پخش کتاب صوتی در آرایشگاه تشکر کردم و اسم کتاب را پرسیدم. کتاب «هنر خوب زیستن» بود که خود فردوسی‌پور هم ترجمه کرده. این‌بار که با ماشین به تهران سفر کردم کتاب را خریدم و در مسیر آنرا کامل گوش دادیم. کتاب خوبی است که مطالعه‌ش را توصیه میکنم. تجربه بسیار مفید و لذت‌بخشی هم بود که در حین رانندگی در سفر کتاب بخوانیم! مرا یاد دورانی انداخت که با دوچرخه در مسیر مدرسه و دانشگاه و کار، سخنرانی گوش میدادم. تمامی سخنرانی‌های شریعتی را بهمین ترتیب در دوران دبیرستان گوش دادم!

نویسنده در بخشی از این کتاب به یک آزمایش رفتارشناسی اشاره کرده که در آن برای دو گروه از پرندگان برای مدتی صوت پخش شده است. برای یک گروه صوت آرامش‌بخش و دلنشینی از طبیعت و برای گروهی دیگر صوت حیوانات خطرناک و شکارچی. نتیجه آن بوده است که پرندگان گروه آزمایش فعالیت و تولیدات کمتر و تخم‌های کمتر و کوچکتری نسبت به گروه کنترل داشته‌اند. آنها نتیجه گرفته‌اند که فقط «ترس» ذهنی از وجود تهدیدات بیرونی برای کاهش بهره‌وری کافی است و حتی نیازی به تهدیدات عینی نیز وجود ندارد.

این روزها که نتایج نسبتاً نا امیدکننده‌ای از بازی‌های المپیک مشاهده میکنیم، نسبتی میان این مطالعه و وضع خودمان احساس میکنم. ما اغلب اثر محیط را در نتایج کارهای خود احساس نمیکنیم اما واقعیت شبیه به این است که ما در یک دیگ در حال آب‌پز شدن باشیم و بدیهی است که نتوانیم بهترین عملکرد را از خود نشان دهیم. هم از نظر تهدیدات خارج از کشور و هم تهدیدات داخل کشور ما تحت فشارهای عینی و ذهنی فراوانی قرار داریم که موجب تضعیف و اخته شدن‌مان می‌شود. دشمن هم چه چیزی بیش از این میخواهد؟ (یاد کسی افتادم که هواپیمای مسافری اوکراین را زد! خروجی کار او در آن شرایط پر استرس برای دشمن کافی بود!) ما حتی در یک وضعیت نرمال هم نیستیم که بهره‌وری به حد نرمال هم داشته باشیم، بهره‌وری عالی که پیش‌کش. یکی دو سال پیش توییت کرده بودم که ما تحت انواع فشارها، دل‌نگرانی‌ها، مشغولیت‌ها، بحران‌ها و تهدیدات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستیم و توقع دارند بنشینیم و برای مملکت علم تولید کنیم! با کدام ذهن و فکر آزاد و پویا؟ چه بسیار از توان‌مان که در اصطکاک با این بحران‌ها مستهلک شده است. به همین نسبت به ورزشکارانمان هم حق بدهیم.

نظر شما چیست؟

تا کنون ۱ نظر ثبت شده است
  • سارا سماواتی منفرد
  • سلام

    واقعا همینطوره که گفتید یک واقعیت عینی که هرچه جلوتر می رویم بیشتر ملموس تر می شود.


    سلام. ممنون :)
    برعکسش هم بنظرم صادقه. یعنی توی یک محیط خوب آدمها خیلی موفق‌تر میشن.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی