بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد مقاومتی» ثبت شده است

اگر بانکداران را صاحبان کت‌های جادویی در نظر بگیریم که می‌توانند با یک دست در جیب کردن پول خلق کنند؛ و حتّی اگر این مسئله ایرادی نداشته باشد، مسئله‌ی نحوه‌ی توزیع این پول‌های تازه مخلوق مسئله‌ای است که هیچکس از کنار آن نمی‌گذرد. از نظر بسیاری اقتصاد‌خوانده‌ها، خلق پول اگر برای احیای تولید باشد ایرادی ندارد. و اصلاً عده‌ای دلیل رشد تولید و تکنولوژی در غرب را خلق پول می‌دانند. فرض کنید شما یک کت جادویی دارید! با این کت جادویی می‌توانید یک تولیدی بزنید، کارخانه‌ای یا صنعتی بسازید یا خدمتی ارائه دهید (بخش واقعی اقتصاد). مثلا یک مایکروسافت تأسیس کنید! پول که دارید. حقوق همه را هم می‌دهید. چون مابه‌ازای پولی که خلق کردید خدمتی یا کالایی تولید شده است که ارزش دارد، اینجا تورم رخ نمی‌دهد. چون همزمان هم پول زیاد شده است و هم کالا یا خدمت بنابراین مقدار پول با مقدار کالا یا خدمت در جامعه برابر است (تورم زمانی رخ میدهد که مقدار پول در جامعه بیشتر از کالاها و خدمات باشد. در چنین وضعیتی ارزش پول کاهش میابد.) امّا در طرف دیگر با کت جادویی میتوانید سوداگرای و سفته بازی کنید (بخش غیر واقعی اقتصاد) و با پول، پول بخرید و پول روی پول بیاورید. مثلا دو بانکدار (دو صاحب کت جادویی!) در میزان پولدار بودنشان به رقابت با یکدیگر بپردازند. اینجا پول خلق میشود ولی هیچ ما به ازای واقعی ندارد و این خلق پول نابود کننده است. (البته اینهایی که گفتم به قول معروف به زبان لُری بود! این حرفها به این سادگی‌ها نیست و همانطور که در مطلب قبل گفتم به نظرم اینها درک‌هایی بسیار جزئی از کار بانک‌ها است و هیچ بعید هم نیست این حرفها اساساً غلط باشند. منتها حرف‌ها و توجیه‌های رایجی است که فعلاً در مورد اقتصاد و بانک زده می‌شود.)

خبری در تلگرام خواندم از این که سامسونگ با شرایط ویژه و اقساط به کارمندان دولت جنس می‌فروشد (این خبر). البته این اتفاق برای اولین بار نیست. امّا اینطور که فهمیدم در این سال اقتصاد مقاومتی، شاید بازاریابی سامسونگ در دولت بیشتر شده است. کاری به نفهمی مسئولین و کارمندان دولتی چه ریشو چه غیر ریشو ندارم. این که چیز مشخصی است!

امّا این بازار برای سامسونگ یک بازار معمولی است یا ویژگی خاصی دارد؟

به نظر من بازار خیلی خاصی است و برای سامسونگ اهمیت زیادی دارد و سامسونگ هدفمند روی آن سرمایه‌گذاری می‌کند؛ زیرا وقتی یک مسئول ریشوی دولتی یک گوشی سامسونگ مدل خدا را مثلا با صد یا دویست هزارتومان ارزان‌تر از بازار نزدیک به دو میلیون تومان می‌خرد و از این خریدش یک احساس پیروزی عظیم می‌کند و ژست اجتماعی‌اش بالاتر می‌رود (و اصلاً مگر می‌شود آقای دکترِ، گوشی مدل خدا نداشته باشد؟) حالا این مسئول می‌آید برای تولید ملّی و اقتصاد کشورش سینه چاک کند؟ نه آقا. خوش خیالید. این مسئول یا کارمند دولتی با شندرغاز رشوه خریده شده است. این دیگر رطب خورده است. این منع رطب کند؟ البته این آقایان که در عمل خودشان بزرگترین مانع تولید ملّی هستند، قطعاً در حرف از تولید ملّی می‌گویند چون این حرف خودش باعث افزایش شأن اجتماعی است و چه بسا در فیش حقوقی‌شان هم بی تأثیر نباشد که بتوانند جنس‌های بهتر و بیشتری از سامسونگ بخرند!

رشوه‌ی سامسونگ