بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولایت» ثبت شده است

در مطلب پیشین این بی ربط را نوشتم که ترجیح دادم به مطلبی مستقل تبدیلش کنم:

ما از دکتر روحانی بابت مواضع اصولی خود در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل صمیمانه کمال تشکر را داریم و بر مواضع اصولی، خداپسندانه، منطقی، مقتدرانه و در حقیقت مواضعی که رضایت خدا و ولی او را در بر دارند پافشاری میکنیم و این مواضع از طرف هر کسی باشد برای او احترام قائل هستیم. باید اعتراف کرد که عزت روز افزون اسلام در ایران مرهون خدمات مثبت تمامی مسئولین 34 سال گذشته است که وارث چنین عزتی در حال حاضر دکتر روحانی است. همانطور که رؤسای جمهور پیشین در حد وسعشان بر این عزت افزودند و آنرا پاس داشتند، امیدواریم دکتر روحانی نیز ابتدا به امر آنرا پاس داشته و در نهایت بر آن بیافزاید. فلله عزة جمعیا. تنها اتفاق ناخوشایند این سفر به نظر حقیر تماس تلفنی‌ای بود که در انتهای سفر رخ داد. اما نه خود تماس بلکه اینکه چه کسی تماس گرفت. دکتر روحانی گفتند که از سوی امریکا بوده و امریکا میگوید از طرف ایران. ما از روحانی میپذیریم که امریکا تماس گرفته و حرفش را صدق میپنداریم چرا که حرف یک مسلمان (آنهم مجتهد شیعه) را با حرف کافر فرق میگذاریم. اما نکته دردآور این است که امریکا طوری رسانه های جهان را پر کرد که انگار ایران دست نیاز به امریکا آورده. این نکته عزت کسب شده در این سفر را متاسفانه شکست. اگر نگوییم همه آنرا به نفع امریکا مصادره کرد قطعا باید بگوییم که بخشی از آن را مصادره کرد. امریکا که اینهمه تریبون به ایران داد و گفت ایران بزرگ است در نهایت با یک تماس تلفنی و یک دروغ به همه جهان نشان داد که این ایران هرچقدر هم بزرگ باشد باز باید آخرش در 15 دقیقه جلوی امریکا دریوزگی کند. من معتقد نیستم که دکتر روحانی به عمد وسایل چنین دریوزگی را فراهم کرده است بلکه معتقدم این فقط یک غفلت بود و روحانی که به امریکا خوشبین بود فکر نمیکرد آنها به او زنگ بزنند و بعد در رسانه ها بروند بگویند ایران زنگ زده است. اولاً خدا کند این اتفاق که ما انشالله چشممان را برویش میبندیم، موجب آگاهی دکتر روحانی و تلنگری به او باشد که طرف مقابلش هیچگاه صادق نبوده و نیست و ثانیا موجب شود که دکتر روحانی بفهمد که رابطه با امریکا چقدر ظریف و پیچیده و چقدر سخت است. فکر میکنم در این چند روز که امریکا خوب ایران را به دیپلماسی اش مغرور کرد، آمد با یک تماس تلفنیِ بد موقع از این هیئت مغرور شده به زیرکی استفاده کردند و آنچه میخواستند (حداقل بخش کوچکی اش را) کسب کردند. این زیرکی دیپلماسی است که متاسفانه هیئت ایرانی کمی در این امتحان مردود شد و البته ما چشممان را میبندیم چون میدانیم کشور ولی امر دارد و او مراقب است و همیشه امیدواریم و انشالله این اتفاق ناخوشایند موجب هوشیار تر شدن هیئت دولت یازدهم شده باشد.

پرسشی را در دوران دبیرستان زیاد میشنیدم. اینکه اگر به یک جزیره متروکه منتقل شدید و حق داشتید فقط یکی از متعلقاتتان را با خود ببرید؛ چه چیزی انتخاب میکنید؟ جوابها جالب و رنگارنگ بود. از جوابهای رایج، گوشی موبایل بود! میگفتند اگر موبایلم را از من بگیری میمیرم! البته به نظر من مسئله خود موبایل نبود بلکه مسئله این بود که با گرفتن موبایل یارو راه ارتباط با دوست دختر یا دوست پسرش را از دست میداد. از جوابهای دیگر خوراکی بود. کامپیوتر بود. و یکی از زیباترین جوابها، «همسر» بود. یادم هست همین برادرم، محمد حسین متألّهی گفت، همسرم. امّا یکی از جوابهای رایج و گویا درست ترین جواب، «قایق» بود.

یک پرسش دیگر که در کودکی همیشه ذهن مرا مشغول میکرد این بود که چرا وقتی غول چراغ جادو سؤال میپرسد 3 آرزو بکن. کسی آرزو نمیکند که آرزو میکنم تمام آرزوهایم بر آورده شود. یا مثلاً آرزو کند که این غول غلام من شود! آنوقت غلام باید همیشه گوش به فرمان ارباب باشد و هرچه بگوید انجام دهد!

برای من همیشه این مسئله مهم بود که به هر سؤال جامع ترین و مانع ترین جواب را بدهم. یعنی برای قفل، دنبال شاه کلید میگشتم. و برای قفل زندگی به نظرم یک شاه کلید است. این شاه کلید در هر زمان و در هر مکان پاسخگوست. «ولیّ» شاه کلید است. اگر زکات و نماز و روزه و قرآن هر کدام یک کلید برای یک درب باشند، «ولیّ» شاه کلید است. کلید همه درهاست. افتخار کنید به دینی که برایتان «ولیّ» معین کرده و به دست شما شاه کلیدی داده است که تقریباً در هیچ مسلک دیگری این شاه کلید وجود ندارد. «ولیّ» همچون همان قایق است که از آن جزیره متروک تا به سعادت میرساندت. همین است که حسین، سفینه‌ النجات است.

و ولیّ انسان، الله است... الله ولی الّذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النّور. والّذین کفروا اولیاءهم الطّلاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات. اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون. و خدا سلسله مراتب اولیاءالله را از عقل آدمی تا اولوالالباب و ائمه و جبرائیل و خودش، به انسان شناسانده.

بنده باشید.


مطالب مرتبط: کدام راه میانه؟ (1) - کدام راه میانه (2) - بر مدار ولایت - آنچه دیگران ندارند - کسب تکلیف  -