چندی است که پدیدهی تبلیغات تلویزیونی رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته و به بطن برنامهها راه یافته است. در این بین آنچه بیش از همه موجب نارضایتی خانوادهها میشود تبلیغات موجود در برنامههای مخصوص کودک و نوجوان است. تبلیغاتی که قسمت حساسی از جامعه را نشانه رفته است. ضرر اینگونه تبلیغات تنها استفادهی ابزاری از کودکان و یا ایجاد نیاز کاذب در آنها نیست، مسئلهی اهم تغییر نوعِ نگاه کودکان به مادیات و مصرفگرایی است. عاقبت نسل عموپورنگی چه خواهد شد وقتی عمو پورنگ و امیرمحمد که باید الگو باشند برای درآمدزایی به هر کاری تن در میدهند؟ آواز خواندن و خود را ملعبه قرار دادن موجب حقارت نفس نمیشود؟
نکتهی جالبتری که به تازگی متوجه شدهام این است که: پخش آگهیهای تجاری، قبل، بعد و حین برنامه های کودک طبق نص صریح بند 2570 سیاست های تولید، تامین و پخش سازمان صدا و سیما، مصوب سال 1383ممنوع میباشد!! یعنی این حرکت نه تنها از منظر عمومی قبیح است، بلکه از نظر قانونی نیز نامشروع میباشد.
حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری در راستای مقابله با این قانونشکنی صدا و سیما و همچنین توقف پخش مسابقاتی که در آنها جوایز چند میلیونی و غیر معمول به شرکت کنندگان داده میشود (خلاف نظر صریح مقام معظم رهبری) نامهای به ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، آقای مهندس ضرغامی، نوشتهاند. با مراجعه به این لینک میتوانید از متن این نامه آگاهی یافته و آن را امضا نمایید.
خدا مسئولین سازمان صدا و سیما به راه راست هدایت فرماید، انشاءالله...
بخشی از نظرات حضرت آقا (سال 1383 در دیدار مدیران رسانه ملی(از جمله آقایان لاریجانی و ضرغامی)):
«از جملهى سرگرمىها، مسابقات است. مسابقات، خوب است؛ منتها باید مراقب بدآموزىهاى قولى و عملى در آنها بود. گاهى در زبان، گاهى اصلاً در کیفیت رفتار، گاهى هم در خندههاى بیخودى، سبکى دیده مىشود؛ و البته گاهى اوقات هم این چیزها نیست.
یکى از مسابقهها، مسابقهى تلفنى است. شخصى تماس مىگیرد و بهخاطر هیچى، به او جایزه مىدهند! یک روز من دیدم در یک برنامهى تلویزیونى پنج میلیون تومان به یک نفر جایزه دادند؛ براى اینکه به چند سؤال جواب داد! این سرگرمىِ خیلى جالبى نیست. پنج میلیون تومان، تقریباً حقوق دو سه سال یک کارمند متوسط است. ممکن است بگویند اینکار ترویج علم است. ترویج علم را از یک راهِ بهتر بکنید؛ این راه ضرر دارد. عدهیى که اینگونه مسابقات را نگاه مىکنند، بىمنطقى به ذهنشان مىآید و از این بىمنطقى سوءاستفاده مىکنند. این کار منطقى ندارد که مثلاً بنده بدانم انجیل عربى است یا یونانى است یا لاتینى است؛ بعد بگویند حالا که شما دانستید، این پانصدهزار تومان یا فلان مبلغ مال شما! این کار معنى ندارد. بنابراین، مقولهى سرگرمى و تفریح، لزومش یک مسأله است؛ با برنامهریزى بودن آن یک مسأله است؛ بامحتوا بودنش یک مسأله است؛ پرهیز از جهات منفى هم در آن یک مسأله است.
«بشدت توجه کنید که چهرهپردازىهاى منفى و ناصالح در صدا و سیما انجام نگیرد. من گاهى دیدهام انسانهایى که هیچ ارزش علمى و هنرى ندارند، در صدا و سیما با پول مردم چهرهپردازى مىشوند؛ چرا؟ البته من نمىخواهم خیلى مطلب را باز کنم؛ اما مىبینم کسىکه در رشتهى خودش اینقدر ارزشمند نیست و انسان متوسطى است، او را مىآورند و یکى دو ساعت از وقت تلویزیون را به زندگى او، به خانوادهى او و به گذشتهى سرتاپا کمارزش او مصروف مىکنند؛ چرا؟ بهنظر من علاوه بر اینکه این «چرا» وجود دارد، «منفى» هم هست. این کار، الگوسازى است؛ ما چه کسى را مىخواهیم الگوى جوانها قرار دهیم؟ اینطور آدمهایى را؟!»
10 سال از این حرفها میگذرد و هیچ اتفاقی نیفتاده است. چه کسی در این نظام مظلومتر از حضرت آقاست؟
- ۱۵
- جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۴۳ ب.ظ
سلام دوست عزیز
متاسفانه مدتی است از لحاظ فرهنگی بجای پیشرفت داریم به سوی عقب حرکت میکنم.
همچنان که رهبر اعلام کردند،الان موقع جهاد فرهنگی است.
ممنون میشم به وبلاگ من سری بزنید و باعث نشر معارف اهل بیت بشید.
یاعلی مدد