بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوریه» ثبت شده است

خلاصه­ی گزارشِ استراتفورد[1] در تاریخ 22 آگوست سال 2003 بیان می­داشت که با پیروزیِ قطعیِ ارتشِ متّحد در عراق در ماهِ مه،در کشورهایِ منطقه شاملِ عربستانِ سعودی، سوریه و ایران، امریکا بعنوانِ «قدرتِ مسلّط در منطقه» قلم­داد شد و تبعیت از خواسته­های امریکا در دستورِ کارشان قرار گرفت. امّا، هنگامی که ثبات و پایداری در عراق از بین رفت و رویدادها به گونه­ای دیگر پیش رفت، این کشورها مواضع خود را به تدریج تغییر دادند. امریکا دیگر بعنوان قدرتِ مسلّط شناخته نمی­شد بلکه ضعیف و محتاج به حساب می­آمد. این تغییر بیشترین تأثیر را بر ایران گذاشت و متعاقباً شیعیانِ عراق را  نیز تحتِ تأثیر خود قرار داد.

استراتفورد نوشت: «اگر ایرانیان احساس کنند که وضعیتِ منطقه، از کنترلِ امریکا خارج است، آن­گاه درک می­کنند که هزینه­ی کنترلِ شیعیانِ، برای آن­ها عددی نجومی خواهد بود؛ و بهتر بگویم، ایرانی­ها قرار نیست روی بازنده شرط­بندی کنند.[2]» (من بر این باورم که ایران در این صحنه تهاجمی­تر از آن چیزی است که در بیانیه استراتفورد آمده است)

«از نظر ما وضعیت منطقه برای امریکا در حال بحرانی شدن است. اوضاع برای دولت بوش بسیار بد پیش می­رود. تهدیدِ قیامِ مسلمانان از دریای مدیترانه تا خلیج فارس دیگر یک مفهموم نظریِ بامزه نیست.[3](این تأثیر و کنترل تا فراتر از دریای مدیترانه و تا شمال افریقا،گسترده خواهد شد) به استثای اردن، در باقی مناطق این اتفاق در حال روی­دادن است.»( تأکیدِ من بر رویِ تمامِ این گیومه است). احتمالِ وقوع قیامی اسلامی در منطقه به رهبری ایران، در سال­هایِ پس از نوشته شدنِ این کلمات توسط استراتفورد، به سرعت رشد کرد و دلیلش این است که هنوز هیچ­کس مقابله­ی موثری با ایران نکرده است.

قطعاً صدّام حسین یک تهدیدِ تروریستی به حساب می­آمد، امّا ریشه­ی اصلی تروریسم ایران است. برخوردِ محکم با عراق، بدونِ برخورد با ایران، تروریسم را متوقف نخواهد کرد. ایران، قدرتِ اصلی­ِ حامیِ فلسطینی­ها است. هیچ کشور دیگری شهامت این را ندارد که روی چنین تروریسمی در اسرائیل سرمایه­گذاری کند و آشکارا آن را تقویت کند. در منظرِ عموم هم آشکار شده است که ایران حجم عظیمی از تسلیحات به فلسطین می­فرستند. در واقع همه­ی جهان می­داند که ایران چه­کار دارد می­کند و مشکلِ تروریسم علیه اسرائیل به سرعت وخیم­تر می­شود. اسرائیل در جنگ با تروریسم دارد شکست می­خورد، و به همین منوال امریکا و انگلیس. چنین تروریسمی هرگونه جامعه­ی آزادی را فرو خواهد پاشاند. اسرائیل بهترین نمونه­ی آن است.

راهِ اصلی پیروزی در این جنگ مقابله با ایران است یا همان ریشه­کن کردنِ تروریسم. امّا نه امریکا و نه اسرائیل، هیچکدام علاقه­ای به برخورد با ایران ندارند؛ با این حال، ایران قسمتِ کلیدیِ «محورِ شرارت[4]» در خاورمیانه است. در سال 2002، رئیس جمهور بوش، انگِ «محورِ شرارت» را روی ایران، عراق و کره­ی شمالی زد. دولتِ عراق واژگون شده است. با این حال ما در این جنگ پیروز نخواهیم شد مگر این­که رهبری ایران را از بین ببریم. امّا رهبرانِ امریکا و انگلیس دانش و شهامتِ پیروزی را ندارند و مطبوعات به طرز خطرناکی آشتی­طلب هستند و مردمِ ما اشتیاقِ پیروزی در جنگ علیه تروریسم را ندارند.

انگی که رئیس­جمهور بوش به ایران زد قطعاً درست بود. با این وجود، او به خاطر این عبارت توسط سیاست­مداران و مطبوعات لیبرال مورد حمله قرار گرفت. متأسفانه این نشان­دهنده­ی فقدانِ اراده در امریکاست. تونی بلر به سختی سقوط کرد؛ تنها به خاطر حمایتش از جنگِ عراق! بعد از چنان خودنمایی عظیمی که ارتشِ انگلیس در عراق نشان داد، مردم باید آقای بلر را در آغوش می­کشیدند؛ اما مردم انگلیس(و همچنین امریکا) بسیار ضعیف­تر از آن هستند که در یک نبرد واقعی بجنگند. ما اشتیاقی نداریم تا در یک جنگِ طولانی و خون­بار پیروز شویم.[5]

ثمرات و نتایج دو دهه­ی گذشته قطعاً ثابت می­کند که پادشاهِ حامیِ تروریسم کیست؟  همه­ی دنیا می­تواند ببیند. به هر حال برای از بین بردنِ تروریسم، باید با آن برخورد کرد. ما باید با ریشه­ی آن مقابله کنیم. حرکات تروریستی از این ایران نشئت می­گیرند.

آقای آرمسترانگ دو دهه­ پیش این عبارت را گفت که: «این آخرین جنگی است که امریکا پیروز شده است» او دید که غرور در ارتشمان شکسته شده است. تمامِ منطقه­ی جغرافیایی­ای که استراتفورد در مورد آن صحبت کرد، هم اکنون متأثر از ایران است. اگر عراق در زمره­ی کشورهایِ تروریست قرار گیرد، سپس ایران بالقوّه می­تواند کنترل تمامِ این منطقه را در دست گیرد؛ که این منطقه بیشترین سهم از ذخایر نفتی جهان را داراست.

امّا اوضاع همچنان مهیب­تر می­شود.



[1] Stratford

[2] They will decide not to bet on what they see as the losing horse

[3] The threat of AN ISLAMIST RISING FROM THE MEDITERRANEAN TO THE PERSIAN GULF NO LONGER IS AN INTERESTING THEORETICAL CONCEPT.

[4] Axis of evil

[5] But the British (and American) people are too weak to fight a real war. We lack the will to win a bloody, protracted war.


شما میتوانید PDF انگلیسی این کتاب را با عضویت رایگان در سایت ترومپت یا از طریق این لینک دانلود کنید. و همچنین میتوانید فایل PDF ترجمه دو فصل اول این کتاب را از این لینک دانلود کنید.

<

به آیاتِ 3-11:2 از سِفرِ دانیال توجه کنید: «حال می­خواهم به تو حقایق آینده را نشان دهم. آگاه باش که در مملکتِ پارس سه پادشاه دیگر به سلطنت خواهند رسید. پس از آنها پادشاه چهارم رویِ کار خواهد آمد و از همه ثروتمندتر خواهد بود و با قدرتی که از ثروتش بدست آمده، همه را علیه قلمرو یونان تحریک خواهد کرد. سپس پادشاه نیرومندی رویِ کار خواهد آمد که سلطنت وی وسیع خواهد بود و هرچه بخواهد انجام خواهد داد.»

آنچه آقای آرمسترانگ درباره­ی این آیات در رساله­ی خود با عنوانِ «خاورمیانه در پیشگویی­ها» نوشته است را در این­جا می­آوریم: «در واقع، در امپراتوریِ ایران بیش از 12 پادشاه وجود داشته است، اما تنها 4 نفری که بعد از کوروش بودند در این پیشگویی اهمیت دارند. آنها به ترتیب کمبوجیه[1]، شبه بردیا[2]، داریوش[3] و خشایار[4] هستند. پادشاه آخرِ آنان یعنی خشایار بوده است که ثروتمندترینِ آنها بوده و علیه یونان جنگ به راه انداخته است.»

سپس فیلیپ، شاهِ مقدونی، نقشه­ی جنگ بزرگی را برای تسخیر امپراتوریِ ایران با لشکری از یونانیان کشید. وی قبل از به پایان بردن نقشه­اش مُرد. امّا پسرش، اسکندر مقدونی، نقشه­های پدرش را عملی و به ایران تجاوز کرد. در سال 333 قبل از میلاد او با سپاه ایران در جنگ ایسوس[5] روبرو شد (دانیال 5-6، 8:2). سپس او به سمت پایین و مصر حرکت کرد  و بعد از آن برای آخرین شکستِ امپراتوریِ ایران به جنگ آربِلا در سال 331 قبل از میلاد رفت و پس از آن برای تسخیرِ کاملِ هند لشکرکشی کرد و  هرچه سرِ راهش بود، نابود کرد.

در آیه­ی  11:4 از سِفر دانیال داستان ادامه می­یابد: «امّا در اوج قدرت؛ سلطنتش از هم خواهد پاشید و به 4 سلطنت ضعیف­تر تقسیم خواهد شد. فرزندی از وی به پادشاهی نخواهد رسید؛ زیرا سلطنتش از ریشه کنده شده و به دیگران خواهد رسید.» آقای آرمسترانگ در این باره از کتابِ تاریخ  باستانِ جُرج رالینسون[6]-که تاریخِ معتبری است- نقل کرده و نوشته است: « چه دقیق این اتفاق رخ داد... به دلیلِ مرگ غیر منتظره­ی او در اوج جوانی و قدرت(در سن 33 سالگی در جوئن سال 323 قبل از میلاد)، او(اسکندر) هیچ وارثی به جای نگذاشت، نه برای قدرتش و نه برای برنامه­هایش... امپراتوری بدون رهبر و سردرگم ماند. در پی این اتفاق،  تا سال 301 قبل از میلاد کشور توسط فرماند­هان اسکندر دقیقاً مطابق با پیشگویی­ها به 4 قسمت تقسیم شد. این 4 فرمانده عبارت­اند از:

1-    بطلمیوس[7]: فرمانروایِ مصر و سوریه و یهودیه(فلسطین)

2-    سولوکوس[8]: فرمانروایِ سرزمینهایِ سوریه، بابل و از شرق تا هند

3-    لیزیماکوس[9]: فرمانروایِ آسیای صغیر

4-    کاساندر[10]: فرمانروایِ یونان و مقدونیه

آقای آرمسترانگ می­نویسد: « بنابراین، پیشگوییِ آیه­ی 4 به وقوع پیوست... نظر شما را به آنچه که در ادامه آمده جلب می­کنم. از اینجا به بعد ، وحی فقط فعالیت دو قسمت از این 4 قسمت را پیشگویی می­کند. در قدیم به مصر، پادشاه جنوب و به کشورِ سوریه پادشاه شمال می­گفتند زیرا مصر در جنوب اورشلیم واقع است و سوریه دقیقاً در شمالِ یهودیه.»

امروز من بر این باورم که قسمت زیادی از سرزمینِ پادشاهیِ جنوب در جنوبِ اورشلیم واقع خواهد بود؛ امّا نه همه­ی آن. برای مثال سودان در حالِ حاضر در اردوگاهِ اسلام­گرایانِ افراطی است. شاید در آینده­ی نزدیک، الجزایر نیز در این اردوگاه قرار گیرد. لکن مطمئناً همه­ی سرزمینِ پادشاهِ جنوب، در جنوبِ سرزمینِ پادشاهِ شمال خواهد بود.

آقای آرمسترانگ اینگونه ادامه می­دهد: «دلیل ارتباطِ آیاتِ کتاب دانیال به این دو سرزمین آن است که سرزمین مقدس بین این دو پادشاهی مکرّراً جابه­جا می­شده و به طور کلّی جنگ­های مختلف آن­ها بر سر تصرّف یهودیه بوده است.» به آیه­ی 11:5 از سِفر دانیال توجه کنید: «و پادشاهِ جنوب ( شاهِ مصر، در مدلِ قدیمی رخدادهایِ آخرالزمان) قدرت­مند خواهد بود و یکی از شاهزادگانش قدرت­مند­تر از وی، و حکومتش عظیم.»

آقای آرمسترانگ درباره­ی این دو پادشاه گفت: «به طور کلّی جنگ­های مختلف آن­ها بر سر تصرّف یهودیه بوده است» که امروزه اسرائیل خوانده می­شود و این نشان می­دهد که آن دو پادشاه قرار است بر سر سرزمین یهودیه (و بطور مشخّص اورشلیم) جنگ کنند.

در طول جنگ­های صلیبی، همیشه اورشلیم بعنوان غنیمت اصلی به حساب می­آمده است. این شهر از لحاظ مذهبی برای یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از اهمیّت بسزایی برخوردار است. در واقع جنگ­های صلیبیِ به اصطلاح مسیحی، جنگ­های صلیبیِ کاتولیکی بوده­اند. به طور عمومی رومِ کاتولیک با لشکر مسلمانان برخورد کرد.

ضروری است که ما تاریخ را بدانیم. تاریخ در حال تکرار است. بعد از پیشگویی­ها و آیات، دومین نشانه و دست آویزِ ما درباره­ی آینده، تاریخ است.

اورشلیم پایتخت اسرائیل بوده و در پیشگویی­های آخرالزمان، اورشلیم، امریکا و انگلیس حضور دارند. در آیه­ی 5:5 از سِفرِ هوشع نبی پیش­بینی شده­است که مردمِ انگلیس[11]، امریکا[12] و یهودیه، همگی در یک زمان سقوط خواهند کرد. کمی بعد از این­که پادشاه شمال بر پادشاه جنوب غلبه پیدا کند، جاه­طلبی وی فراتر از تسخیر اورشلیم خواهد رفت. آقای آرمسترانگ در این­باره نوشته است: «در تواریخ معتبر و صحیح، ما پی می­بریم که بطلمیوسِ اولِ اصلی، که سوتر[13] نامیده می­شد، بسیار قدرت­مند می­شود و مصر را فراتر از بزرگترین رویاهای اسکندر توسعه می­بخشد. یکی از شاهزادگان یا فرماندهانش، سولوکوس، نیز بسیار قدرت­مند می­شود و در سال 312 قبل از میلاد، از درگیرِ جنگ بودنِ بطلمیوس سوء استفاده کرده، خودش را در سوریه به مقامی می­رساند. وی همچنین تاجِ پادشاهی را تصاحب می­کند.»

لطفاً به آیات 34 و 35  فصلِ 11از سِفر دانیال توجه کنید: «امّا در زمانی که آنها(مردم) باید سقوط کنند، به ایشان کمک­هایی خواهد رسید ولی بسیاری با نیرنگ به آنها خواهند پیوست. عده­ای از حکیمان کشته خواهند شد امّا این باعثِ پاک و طاهر شدنِ قوم می­شود. این وضع همچنان ادامه خواهد یافت تا آخرالزمان فرا رسد؛ چرا که آن زمانی است که خداوند مقدر فرموده است.»

آقای آرمسترانگ گفته است: «در این­جا سیرِ کلّی مردمِ خداوند از زمانِ مسیح تا به امروز توصیف شده است. این را با مطالب مشابه در آیاتِ 12:6،11،13،17 از سفرِ مکاشفه(رویدادهای آخرالزمان) مقایسه کنید و توجه کنید که این سیر تا به این آخرالزمان به زوال و نزولِ خود ادامه می­دهد.»

آیه­ی 11:36 از کتاب دانیال: «پادشاهِ شمال هرچه بخواهد انجام خواهد داد. او خود را ستایش خواهد کرد و بالاتر از هر خدایی خواهد دانست و به خدایِ خدایان کفر خواهد گفت. او به این کار ادامه خواهد داد تا زمانِ مجازاتش فرا رسد. همانا آن­چه خداوند مقدّر فرموده واقع خواهد شد.» آقای آرمسترانگ نوشته است: «شاهِ شمال چه کسی است که در پیش­گوییِ ما در اوایل و اواسط عهدِ جدید آمده است؟ در سال 65 قبل از میلاد، سوریه توسط امپراتوری روم بلعیده و به ایالتی از روم تبدیل شد. در این زمان امپراتوری روم یهودیه را کنترل می­کرد. بنابراین در این زمان پادشاهیِ شمال به امپراتوری روم اطلاق می­شود.»

این یک قطعه­­ی اساسی از این پازل است. کتاب مقدس 10 قیامِ امپراتوری روم را پیش­گویی می­کند که هفت­تایِ آخرِ آنها توسط کلیسای کاتولیک روم رهبری می­شوند. تاریخ نشان داده است که همه به جز یکی از این قیام­ها به وقوع پیوسته است. آخرین قیام تقریباً پیش روی ما است. این قیام کاملاً مطابق با این پیش­گویی است که پادشاه شمال باعث عذاب بزرگی می­شود. «آخرالزمان»، که درباره­ی آن در آیه­ی 11:40 از کتاب دانیال بحث شد، در فصل 12 پادشاهِ شمال را هم درگیر می­کند که این همان هفتمین قیامِ امپراتوری روم است. پادشاه شمال این عذاب را بر ملّت­هایِ اسرائیلیِ وابسته به کتاب مقدس(biblical) تحمیل می­کند.(در اصل منظور از ملّت­هایِ اسرائیلیِ وابسته به کتاب مقدس، امریکا، انگلیس و یهودیانِ خاورمیانه است)

همانطور که مشاهده کردید، همه­ی پیش­گویی­هایِ فصل 11 کتاب دانیال مطابق با تاریخ به وقوع پیوسته­اند؛ امّا بعد از این آیات، پیش­گویی­ها به یک­باره به زمان حال یا «آخرالزمان» می­جهند. آیه­ی 40: «و در آخرالزمان، پادشاه جنوب باید به وی یورش برد...» این بر می­گردد  به یک پادشاهِ جنوب که هنوز در آینده است.

پادشاه شمال از چند کشور تشکیل شده است که توسط یک کشور رهبری می­شوند؛ آلمان. منطقی است که پادشاه جنوب نیز چنین ترکیبی داشته باشد. همه­ی ادلّه به این ختم می­شوند که ایران کشوری است که پادشاهیِ جنوب را می­سازد. از اوایل سال 1990 ما بر این باور بودیم که ایران، جهانِ اسلام­گرایانِ افراطی را هدایت خواهد کرد و پادشاه جنوب خواهد بود. امروزه ایران، شاهِ خاورمیانه است[14].


[1] Cambyses

[2] Pseudo-smerdis

[3] Darius

[4] Xerxes

[5] Issus

[6] George Rawlinson

[7] Ptolemy(Soter)

[8] Seleucus (Nicator)

[9] Lysimachus

[10] Cassander

[11] biblical Ephraim

[12] Biblical Manasseh

[13] Soter

[14] Today Iran is "king" in the Middle East


شما میتوانید PDF انگلیسی این کتاب را با عضویت رایگان در سایت ترومپت یا از طریق این لینک دانلود کنید. و همچنین میتوانید فایل PDF ترجمه دو فصل اول این کتاب را از این لینک دانلود کنید.

<

استراتژی شمشیر داموکلس

تا وقتی که امریکا، ‌اروپا و ناتو، رژیم صهیونیستی را گروگان دولت سوریه می دانند نگران هیچ چیز نباشید و از سوی دیگر مردم سوریه و دولت آن بدانند که همه پیکان تهدید خود را به جای ناتو به سمت رژیم صهیونیستی ببرند. نام دکترین آن که غربی‌ها نیز آن را خوب می‌شناسند شمشیر داموکلس است، در اسطوره‌های غرب در یونان شمشیر داموکلس شمشیری است که در کنار گردن دشمنی گذاشته می‌شود که هر گاه دست از پا خطا کند عزیز او را از بین می‌برد...

 "حسن عباسی - نهمین اجتماع بزرگ حزب الله سایبر، سوریه خط اول مقاومت - ۲۲/۴/۹۱"


ایده ی این طرح از همسرم، یاسمن، بود و با چکش کاری من به اینجا رسید. رنگ آمیزی اش نیز با همسرم بود.  <

کاریکاتور - استراتژی شمشیر داموکلس

تا وقتی که امریکا، ‌اروپا و ناتو، رژیم صهیونیستی را گروگان دولت سوریه می دانند نگران هیچ چیز نباشید و از سوی دیگر مردم سوریه و دولت آن بدانند که همه پیکان تهدید خود را به جای ناتو به سمت رژیم صهیونیستی ببرند. نام دکترین آن که غربی‌ها نیز آن را خوب می‌شناسند شمشیر داموکلس است، در اسطوره‌های غرب در یونان شمشیر داموکلس شمشیری است که در کنار گردن دشمنی گذاشته می‌شود که هر گاه دست از پا خطا کند عزیز او را از بین می‌برد...

 "حسن عباسی - نهمین اجتماع بزرگ حزب الله سایبر، سوریه خط اول مقاومت - ۲۲/۴/۹۱" 

<

کاریکاتور شمشیر داموکلس

تا وقتی که امریکا، ‌اروپا و ناتو، رژیم صهیونیستی را گروگان دولت سوریه می دانند نگران هیچ چیز نباشید و از سوی دیگر مردم سوریه و دولت آن بدانند که همه پیکان تهدید خود را به جای ناتو به سمت رژیم صهیونیستی ببرند. نام دکترین آن که غربی‌ها نیز آن را خوب می‌شناسند شمشیر داموکلس است، در اسطوره‌های غرب در یونان شمشیر داموکلس شمشیری است که در کنار گردن دشمنی گذاشته می‌شود که هر گاه دست از پا خطا کند عزیز او را از بین می‌برد...

 "حسن عباسی - نهمین اجتماع بزرگ حزب الله سایبر، سوریه خط اول مقاومت - ۲۲/۴/۹۱" 

<