بعضی وقتها ایده هایی به قلبم میرسد که یا اجرایش میکنم یا نه. در هر دو حالت ناراحت و ناراضی هستم. اگر اجرایش نکنم از این ناراحتم که این ایده به من رسید ولی من در قبالش کاری نکردم. فردا پیش الله چه جوابی بدهم؟ و اگر اجرایش کنم از این ناراحتم که من میتوانستم از این وقتم بهتر استفاده کنم. حال آنکه من در اجرایی کردن این ایده بسیار وقتم تلف شد چرا که من متخصص در آن رشته نبوده ام و هرچقدر هم ایده و فکر من خوب بوده باشد، در زمینه اجرا کاستی هایی دارم که طبیعی هم هست و این کاستی ها وقت آدم را زیاد میگیرد. نگاه کنید، من با فتوشاپ زیاد کار کرده ام. و یک پوستر معمولی را اگر طرحش در ذهنم باشد میتوانم در یک ساعت طراحی کنم. بیشتر وقت هم صرف پیدا کردن عکسهای مورد نیازش در اینترنت و جاهای دیگر میشود وگرنه اگر همه عکسها و لوازمش را در اختیارداشته باشم خیلی سریع میتوانم درستش کنم. ولی یک نفر که تازه کار است شاید یک روز کامل باید وقت بگذارد تا بتواند یک پوستر طراحی کند آخرش هم مثل پوستر من نمیشود! ولی این احتمال وجود دارد که به فکر این فرد تازه کار ایده ای برسد که بسیار بسیار بسیار از ایده من بهتر باشد. ایده چیزی نیست که به تبهر دست کار داشته باشد. بلکه به مهارت فکر و تفکر عمیق وابسته است. کسی که کارش فکر کردن است چه بسا بهتر از یک سینماگر میتواند یک داستان ببافد. آنهم یک داستان عمیق و نه سطحی.
در برخی زمینه ها که اکثراً هم هنری هستند فکرهایی به من میرسد که یا نمیتوانم اجرایش کنم یا اگر هم اجراییش کنم احتمال خوب از آب در آمدنش کم هست؛ مثل فیلم "میدان انقلاب اسلامی" که ساختم ولی هم از نساختنش ناراحت بودم و هم حالا از ساختنش خیلی احساس رضایت ندارم. همچنین کارهای هنری معمولاً ریزه کاری هایی دارد که یک متفکر هرچقدر هم متبهر باشد احتمال دارد آنها را نداند. ایده هایم را در این دفتر مینویسم و میدانم که نیاز به چکش کاری زیادی هم دارد. ممکن است یک نفر پیدا شود از ایده ای خوشش بیاید و آنرا عملی کند و ایده را هم چکش کاری کند. اینها را مینویسم تا خودم به کارهای اصلی زندگی ام برسم و بتوانم آنها را مدیریت کنم و در کنارش از کنار این ایده هایی که به فکرم میرسد نیز راحت نگذشته باشم و این ایده ها را در خود زندانی نکرده باشم. حداقل اینجا باشد نکند یکی از آن استفاده ای ببرد.
اگر کسی ایده ای را عملی کرد خوشحال میشوم به من هم اطلاعی بدهد تا بدانم به یک دردی خورده است. استفاده از ایده ها حتی در سطح تجاری هم اگر باشد، مجانی است. البته چون ایده ها برای مصرف تجاری نیست و بیشتر فرهنگی است، احتمال تجاری شدنش کم هست ولی به هر حال هرکه بتواند تجاری نیز بکند، چه بهتر! برای خدا مینویسم تا پس فردا جوابی داشته باشم به الله بدهم.
<
- ۶
- سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۱، ۰۹:۵۴ ق.ظ
تاسف میخورم که شما اینقدر حساس هستید
دقیق فکر میکنید
درست فکر میکنید
و کسانیکه به شما نظر میدهند اینقدر سطحی هستند!
من خیلی وقتها چرت و پرت مینویسم ..
دلم که میگیرد مینویسم ..
اما شما آنهایی را مینویسید که باید...
پس باید مخاطبان خود را هم انتخاب کنید
باید به دیگران خودتان را معرفی کنید
مثلا 2نظر واقعا برای وبلاگ شما زشت است
اما این برای وبلاگ من زشت نیست!
اگر شما واقعا دغدغه فرهنگی دارید باید کسانی را که هنرمند تر از شما و گاهی مقید تر از شما هستند را پیدا کنید
وبلاگتان را معرفی کنید
ایده تنها کافی نیست
از همه اینها مهمتر، اصلاً از تبلیغ کردن خودم خوشم نمیاید!