مردم مثل گلّه بوفالو میروند جلو.
. همین که صدای تیر می‌آید همه میخوابند. یکدیگر را هول میدهند و بعضی مواقع بر میگردند
نظامیان دلشان نمی‌آید تیر بزنند.اینها برادرانشان هستند. هم شهری هستند.
تیر هوایی میزنند تا مردم بترسند.
مردم نرده های کنار میدان را کنده‌اند و با خود میبرند تا سدّ معبر کنند
دوباره صدای تیر می‌آید.همه میخوابند.
آمبولانس می‌آید. همه دور آمبولانس جمع میشوند. فیلمبردار داد میزند: بروید کنار دارم فیلم میگیرم!
یکی از آن ته داد میزند مجروح دارم؛مجروح. بروید کنار. زخمیه. زود زود.
همه دست پاچه هستند.
دوباره که صدای تیرها خوابید مردم حرکت میکنند.
یک جوان با دل و جرئت میرود جلو و با یک نظامی دعوا میکند. او را خلع سلاح میکند.
. همین که صدای تیر می‌آید همه میخوابند. یکدیگر را هول میدهند و بعضی مواقع بر میگردند
نظامیان دلشان نمی‌آید تیر بزنند.اینها برادرانشان هستند. هم شهری هستند.
تیر هوایی میزنند تا مردم بترسند.
مردم نرده های کنار میدان را کنده‌اند و با خود میبرند تا سدّ معبر کنند
دوباره صدای تیر می‌آید.همه میخوابند.
آمبولانس می‌آید. همه دور آمبولانس جمع میشوند. فیلمبردار داد میزند: بروید کنار دارم فیلم میگیرم!
یکی از آن ته داد میزند مجروح دارم؛مجروح. بروید کنار. زخمیه. زود زود.
همه دست پاچه هستند.
دوباره که صدای تیرها خوابید مردم حرکت میکنند.
یک جوان با دل و جرئت میرود جلو و با یک نظامی دعوا میکند. او را خلع سلاح میکند.
جوان آمد. جوان با اسلحه آمد!
گاز اشک آور میزنند. مردم متفرق میشوند.
ولی انگار دست بردار نیستند.
نظامیان روی پشت بام بی آنکه کاری بکنند فقط نگاه میکنند.
گویی آنها نیز در دل خود دعا میکنند که مردم پیروز میدان باشند. آنها نیز از شاه به ستوه آمده‌اند.
<
- ۷
- يكشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۸۶، ۰۹:۵۷ ب.ظ
قشنگ بود
موفق باشید
اگه دوست داشتی به منم سربزن