بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

65ام - لطایف نامگذاری سال 94

سیاست
دوشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ب.ظ

دولت و ملت، همدلی و همزبانی

0- وقتی شنیدم باورم نشد. امری اینچنین واضح و بدیهی شعار سال باشد؟ درست بعد از چندین سال اهداف سنگین اقتصادی، از مدیریت مصرف گرفته تا حماسه اقتصادی، شعار امسال یک امر بدیهی باشد نه یک هدف کلان؟ شعاری که اصلاً از جنس هدف نیست! بلکه از جنس وسیله است! انگار حضرت آقا گفته باشد: «اصلاً بیخیل هدفها! شما فعلا دعوا نکنید تا بعد!» تا قبل از این دولت دغدغه فرهنگی بدیهی بود و وارد شعار نمیشد، پارسال یک هدف کلان فرهنگی به اهداف کلان اضافه شد و امسال یک امر بدیهی، خرد و کوچک فرهنگی تبدیل به بزرگترین شعار سال شده است؟ تنزل از کجا به کجا؟ و این شد نطفه اندیشیدن به این شعار.

1- چیزی که با شنیدن این عنوان به فکر میرسد، کلنجارهای یکساله اخیر بر سر مذاکرات بود. به قول یکی از دوستان، حکایت مخالفان و طرفداران چشم و گوش بسته‌ی مذاکرات اخیر، مثال این ضرب المثل است: «فلانی دنبال زیربغل مار میگرده!» هم مخالفان به دنبال زیر بغل هستند و هم طرفداران! هر دو حیات سیاسی خود را به یافتن این زیربغل میدانند! البته شاید نغز تر باشد اگر بگوییم طرفداران حیات سیاسی خود را به یافتن این زیر بغل و مخالفان به نیافتن آن میدانند!

2- این شعار به ذات خود دولت و ملت را از یکدیگر جدا کرده است! و جالب آنکه منتقدان دولت را به ملّت تعبیر کرده است! گویا دولت یک عده ای هستند و دولت پریم یا مجموعه متمم دولت میشود ملّت! 

ملّت (M)
M=D'=1-D

دولت (D)

3- نکته جالب در شعار امسال آن است که:

  • در هیچ تاریخی دولتها منتقد نداشته اند و باز جالبتر آنکه هیچگاه چون زمان حال، منتقدان واقعاً به فکر مصالح کشور و نظام نبوده اند و هیچگاه چون دولت پیشین، منتقدان دولت مخالف اصل نظام جمهوری اسلامی نبوده اند.
  • انتقادات وارده به دولت نهم معاندانه‌ترین انتقادات و وحشیانه‌ترین آنها و انتقادات وارد بر دولت دهم باز از آنها نیز وحشیانه‌تر بودند به شکلی که فحش دادن و ناسزا گفتن به دولت و رئیس جمهور امری کاملاً عادی شده بود و ظلم به دولت حد و حصر نداشت حال آنکه انتقادات وارد بر دولت یازدهم به هیچ وجه به آن شیوه ادا نشده است.
  • نکته دیگر آنجاست که دولت نهم و دهم هرچند انتقادات منصفانه را نیز نادیده گرفت امّا وارد مناقشات نشد و تبدیل به یک طرف دعوا نشد و همواره ملّت را نیکو خطاب کرد. حتّی یکبار هم که معاندین نظام را «خس و خاشاک» نامید که البته توهین مستقیم به هویت مخالفان نبود بلکه به عده اندک آنها در مقابل خیل عظیم عاشقان نظام اشاره داشت این گفته را به پتکی بر سر دولت تبدیل کردند. حال آنکه دولت یازدهم خود سخت ترین ادبیات را با واژگانی چون «بی سواد» در برابر مخالفان دارد. حال شما پیدا کنید مخاطب شعار سال را؟!

با این اوصاف شاید شما فکر کنید که مخاطب شعار امسال حضرت آقا دولت بوده است. چون نه انتقادات وارد بر دولت مانند انتقادات وارد بر دولت پیش از خود بوده و نه رفتار دولت مانند رفتار دولت پیش از خود بوده است. پس آنکس که در این شعار باید حلیم باشد دولت است. اگر اینطور فکر کنید به شما خرده نمیگیرم چون شما لطیف ترین نکته شعار امسال را نیافته اید:

4- وقتی فرزند خانه بودیم، هر وقت با خواهر و برادر بحثمان میشد، پدر اینطور حرف میزد. یعنی یکی به این طرف دعوا میگفت یکی به آن طرف دعوا. کار نداشت کدام حق دارد و کدام ندارد! نه اینکه نمیدانست کدام حق دارد بلکه اینطور رفتار میکرد تا جدل تمام شود. جدل هم به این شکل تمام میشد که طرفی که حق داشت میفهمید که تمام شدن جدل بهتر است تا ثابت کردن حق؛ پس او ساکت میشد. پوست کنده بگویم، مخاطب این شعار ملّت است. چرا این شعار در این دولت بیان شد؟ مگر در دولت قبل، پدر دولت را به اسم انتقاد در نیاوردند؟ امّا دولت حداقل به این حد عاقل بود که کار مملکت را به دعوا نکشاند. در واقع پدر هم همیشه همین کار را میکرد؛ یعنی به طرف صاحب حق میگفت که قضیه را تمام کند چون او عاقل تر است!

  • شعار سال در حقیقت این بوده است: دولت «با» ملّت، همدلی و همزبانی؛ امّا چه تلخ است وقتی بدانیم هرگز به این شعار عمل نمیشود. پس این شعار برای صلاح جامعه تبدیل میشود به: «ملّت «با» دولت، همدلی و همزبانی»

5- شعار امسال شاید پیش بینی از به انتها رسیدن مذاکرات در سال 94 باشد. چه توافق بشود چه نشود دعوا میشود! اگر توافق بشود از همین الآن مشخص است که ایران امتیازاتی (ولو اندک) به غرب داده است که منتقدان تاب دیدن آنرا به هیچ وجه نخواهند داشت و چه توافق نشود کج دهنی منتقدان شروع میشود و قطعا واکنش تند و تلخ دولت را در پی خواهد داشت. در هر دو صورت این شعار به ملّت میگوید هرچه شد نه حرص بخورید و نه حرص بدهید! و اصلاً میگوید بیخیال مذاکرات بشوید، هر چه میخواهد بشود، به کارهای اصلی تان برسید! هرچند که خود همین شعار، مسئله مذاکرات را در سال جاری پر رنگ تر میکند، در صورتی که در تلاش است کمرنگ کند. امّا شاید کمرنگ کنندگی اش بیش از پر رنگ کنندگی اش باشد (حداقل قصد حضرت آقا همین بوده است. معلوم نیست به این مقصود برسیم.)

6- ناراحت کننده ترین قسمت موضوع، وجود انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال جاری است. پیش بینی میکنم دولت از این شعار استفاده کند تا در انتخابات مجلس بتواند رأی ملّت را به سمت کاندیداهای خود جلب کند. اگر بتواند این کار را بکند و رأی ملّت را با استفاده از این شعار به خود نزدیک کند، باید در اثربخشی شعار سال درنگ کرد.


بی ربط: در قالب وبلاگ اصلاحاتی صورت گرفته، حجم وبلاگ کاهش یافته است و نیز از این پس «بنده» از طریق موبایل نیز به خوبی نمایش داده میشود و عزیزان میتوانند از طریق دستگاههای هوشمند خود وبلاگ «بنده» را مطالعه کنند. طبق آمار تا بحال حدود 11 درصد کاربران از طریق دستگاههای هوشمند وارد وبلاگ شده اند که با تناسب ایجاد شده امید است این درصد افزایش یابد:

نظر شما چیست؟

تا کنون ۴ نظر ثبت شده است
البته همدلی و همزبانی هم سبک نیست ... درسته واضحه. حالا اصلاح الگوی مصرف واضح نیست؟؟!! بدیهی نیست؟ پس چرا به ادعای شما سنگینه؟

چون از جنس هدفه و از زمان غربی شدن ایران الگوی اسراف در ایران وجود داره، یعنی حداقل ۱۰۰ سال! ولی این مسئله عمر یک ساله داره. ضمن اینکه اصولا شعارهای چند سال اخیر از جنس هدف بودند. همین اصلاح الگوی مصرف یک هدف است، حتی اگر فرض کنیم هدف کوچکی است (که به نظر من نیست. کما اینکه اگر کسی روح کاپیتالیسم را بشناسد متوجه میشود که اصلاح الگوی مصرف ابدا بدیهی و واضح نیست، چرخیدن چرخهای اقتصاد نیازمند اسراف و مصرف گرایی است). اما شعار امسال یک وسیله است برای دستیابی به اهداف! یعنی چی؟ یعنی آقا میگوید اصلا بیخیال اهداف، شما حداقل با هم دعوا نکنید تا بعد!
البته من هنوز تصورم اینه که نداشتن تفرقه، همکاری بین دولت و ملت و نظام بسیار مهم است. آن هم از جنس هدف است. یکی از اهداف نظام اسلامی وارد کردن مردم در متن تصمیمات مهم جامعه است. قل انما اعظم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی
تعریف هدف و وسیله مهم است. نداشتن اسراف هم می تواند وسیله باشد. آن هم در واقع وسیله ای است برای عبادت پروردگار. مقدمه ای است بر پراکنده نشدن روح. تنها هدف خلقت عبادت است(ما خلقت الانس و الجن الا لیعبدون). حال اسراف نکردن عبودیت خداست پس هدف است، همکاری و نداشتن تفرقه  هم دستور خداست و رعایت آن عبادت است و هدف است.
اتفاقا از مهم ترین دستورات دین (حتی مهم تر از اسراف نکردن) نداشتن تفرقه است. پس به صرف این صحبت نمی توان درجه اهمیت برایش قرار داد

سلام
نظر شما محترم و قابل تأمل است لکن بنده چنین اعتقادی ندارم
سلام و عرض احترام خدمت شما 

وبلاگ فوق العاده ای دارید . آیا تا به حال به فکر این بودید که به جای وبلاگ مدیر یک سایت پر بازدید و پردرآمد بودید؟! شما میتونید با هزینه های بسیار بسیار کم یک سایت برای خودتان راه اندازی کنید و پس از گذشت مدت کمی درآمدزایی کنید اگر خواستید ما در خدمتیم ما هاست های لینوکس حرفه ای با سرعت و امنیت فوق العاده با هزینه های کم ارائه میدهیم هزینه ها از سه ماهه 3هزار تومان شروع میشود حتی به دلیل نوروز 2تا کد تخفیف 40 درصدی هم دراختیارتان قرار خواهد گرفت که با آن ها هزینه ها کم تر هم خواهد شد . همچنین شما میتوانید برای سایت ما بازاریابی کنید و از این روش هم درآمدی برای خودتون داشته باشید برای هر مشتری 20درصد پورسانت دیافت خواهید کردهمچنین به ازای هر50 نفر 100 هزار تومان هم پاداش نقدی دریافت خواهید کرد این بهترین فرصت هست از دست ندین . منتظر حضور گرمتان هستیم . موفق باشید 

سلام
خداقوت
تحلیل تون خیلی جالب بود
بیش از همه دلم به حال رهبرمان سوخت...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی