طرح تحول، از رنگ رخسار تا سرّ درون (بخش اوّل)
1 طرح تحوّل، آنچه گذشت!
با شروع طرح تحول نظام سلامت، به نظر میرسید دولت روحانی بعد از مذاکرات هستهای، اولویت دوم خود را روی نظام سلامت متمرکز کرده است. طرح تحول نظام سلامت با شعار اصلی خود یعنی کاهش پرداخت از جیب بیماران، رضایت بسیاری از مردم را برای دولت روحانی جلب کرد. طرح که به نظر میرسید موفق ظاهر شده است از همان ابتدا نگرانیهایی را در رابطه با نحوهی تأمین مالی بر انگیخته بود امّا وزارت بهداشت با اشاره به درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها، این نگرانی را بی مورد توصیف میکرد. با شروع فاز سوم این طرح امّا، شک و تردیدها به یقین تبدیل شد.
با افزایش ناگهانی 2/5 برابری تعرفههای خدمات درمانی، شوکی جدی به مردم و اندیشمندان این حوزه وارد شد. با وجودیکه دلیل دولت برای این اقدام تورم بالای کشور در سالهای پیش از آن بود، امّا همچنان اگر این افزایش را در بخش دولتی منطقی بدانیم، نمیتوانیم این رشد را در بخش خصوصی توجیه کنیم. بخش خصوصی که پیش از آن نیز سودآوری و تعرفههای بالایی داشت، به یکباره رشد چشمگیری کرد. حال که سهم پرداخت مستقیم مردم از تأمین هزینههای نظام سلامت کاهش یافته بود، سهم دولت و بیمهها افزایش یافته و نگرانی از نحوهی تأمین مالی این هزینهی گزاف دوچندان شده بود.
همچنان که پیشبینی میشد، بیمهها توان پرداخت این هزینه را نداشتند و عملا طرح به مرز ورشکستگی رسید. دعوای بین تأمین اجتماعی و وزارت بهداشت به اوج خود رسید و هر یک طرف دیگری را متهم میکرد. وزیر بهداشت ادعا میکرد بیمهها منابع خود را در بازار مالی فعال کرده و در این قمار ضرر کردهاند و بیمهها نیز افزایش ناگهانی و خارج از عرف تعرفهها را علت اصلی عدم توانایی پرداخت خود دانستند. در این بین امّا به نظر میرسد هدف اصلی وزارت بهداشت برای کاهش پرداخت از جیب بیماران نیز، توانایی در جهت بالا بردن تعرفه بوده باشد.
2 طرح تحول، آنچه پیش رو است...
حال وزیر بهداشت تلویحاً یا صریحاً صحبت از توقف طرح تحول نظام سلامت میکند. بیمارستانها و پزشکان طلبکارند و بیمهها بدهکار. تأمین منابع با مشکل جدی روبرو شده است. عملا باید مرگ طرح تحول نظام سلامت را اعلام کرد و آنرا بحرانی برای آینده تلقی کرد. در این برهه انتقاد از گذشتهی طرح تحول، حکم لگدی بر پیکر بیجان آن را دارد یا در بهترین حالت، تنها حکم تیر خلاص را ! طرح تحول نظام سلامت را تمام شده باید دانست و حال باید به فکر اصلاح وضع موجود بود و اصلاح، چیزی است که وزارت بهداشت به آن میاندیشد. اصلاح، قطعا سخت خواهد بود. به نظر میرسد وزارت بهداشت یا باید با بخش خصوصی، پزشکان و سازمان نظام پزشکی روبرو شود و زیادهخواهی آنها را قاطعانه پاسخ گوید یا به انحاء مختلف سهم خود را از بودجهی دولت افزایش دهد یا در نهایت چوب حراج بر بیمارستانهای زیانده وزارتخانه بزند تا بتواند جبران مافات کند.
وزارت بهداشت نشان داده است که توان مقابله با نظام پزشکی را بعنوان یک تشکل صنفی و خصوصی ندارد. در آخرین رویارویی نظام پزشکی با وزارت بهداشت در تعیین تعرفهی خدمات سال 1395، وزارتخانه تسلیم شده و تعرفهها را مطابق با میل نظام پزشکی تنظیم نموده است. چیزی که از آن با عنوان «واقعیسازی» تعرفهها یاد میکند. از طرف دیگر، وزیر بهداشت بعنوان یک پزشک خصوصی و کسی که رئیس بیمارستان خصوصی نور است، نماد «تضاد منافع» در بالاترین سطح وزارتخانه است. او که بارها اعلام کرده است که در دولت آتی مسئولیت وزارت را برعهده نخواهد گرفت، قطعاً منافع مادامالعمر خود را در بخش خصوصی فدای منافع عمومی نخواهد کرد. پس نگرانی جدی در مورد وزارت بهداشت، نه برای آنچه گذشت، بلکه باید دربارهی آن چیزی باشد که در آینده خواهد بود...
ادامهی این مطلب را از طریق این پیوند مطالعه کنید.
کلمات کلیدی:
شفایت در نظام سلامت
نظام سرمایه گرایی
نظام سلامت
- ۲
- دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۷ ب.ظ
+خیلی خوب بود.
ممنون ازتون :)
اتفاقا برام سوال بود که این مطلب چقدر میتونه برای مخاطبینی که توی این حوزه نیستن مفید باشه.
به نظر میرسه بد نبوده. انشالله مفیدتر هم میشه در ادامه :)