حاج آقای پناهیان در برنامهی تلویزیونی ثریا 17 شهریور 95، صحبتهایی در باب فرهنگ داشتند. ایشان از اهمیت فرهنگ میگفتند و اینکه: «اگر فرهنگ را اصلاح کنیم سیاست، اقتصاد و سبک زندگی ما اصلاح خواهد شد.» و حتی اینکه: «اگر سبک زندگی اصلاح بشود مدیرانی که برای خودشان فیشهای نجومی صادر میکنند دیگر رشد نخواهند کرد.» نظر به فرهنگ، به خصوص در فرمایشات مقام معظم رهبری برجسته است و تشبیه فرهنگ به «هوا» لقلقهی زبان هر جوان بسیجی شده است. اصلا بسیجیها از وقتی از تخم بیرون میآیند، وظیفهی خطیر خود را در مسائل فرهنگی میفهمند و عین جیک جیک جوجه به اصطلاح میگویند: «میخواهیم کار فرهنگی کنیم!» البته خودمان هم از این قاعده مستثنی نبودیم و یکی دو سال اول با این «دغدغههای فرهنگی» رسماً سر کار بودیم! تازه، دغدغهی فرهنگی یک جوجه بسیجی چیست؟ حجاب! راهکار؟ رژههای گُله گُله آدم از چهارراه ولیعصر تا میدان ولیعصر و از میدان انقلاب تا بالای پارک لاله و «متلک» انداختنهای آنها به دختران خوشکل که: «خواهرم حجابتو رعایت کن!». رژههای فرهنگی!
آقایان درست فهمیدهاند که: «اگر فرهنگ درست شود، اقتصاد و سیاست و خیلی چیزها درست میشود» امّا بسیار غلط فهمیدهاند که خود فرهنگ چگونه درست میشود؟ اصلاً فرهنگ چیست؟ خیلی ساده، فرهنگ یک دانش و رفتار عمومی و مشترک در جامعه است. این رفتار مشترک با متلک انداختن و حرف زدن و منبر و حتی فیلم و موسیقی درست میشود؟ قضیه همان مرغ و تخممرغ است. همانطور که فرهنگ بر اقتصاد و همهچیز تأثیر دارد، اقتصاد و سیاست و همهچیز هم بر فرهنگ تأثیر دارند. اتفاق جالبتر آنکه تغییر فرهنگ در ایران و جهان نیز کمتر متأثر از تولیداتی مثل فیلم و موسیقی و کتاب و این حرفها بوده است و دقیقا تأثیرات سیاسی و البته مهمتر از آن، یعنی اقتصادی بودهاند که این بلایای فرهنگی را موجب شدهاند. اصلیترین علت بدحجابی در ایران است نظام اقتصادی است؛ نه از این حیث که اصلیترین علت طلاق هم ازدواج است! نه! بلکه این اقتصاد است که فرهنگ خود را اعمال کرده است و حتی سیاست خود را. هیچ تابحال پرسیدهاید آنهمه تولیدات علمی و فرهنگ رنسانس چگونه یکباره و از کجا سربر آوردهاند؟ چه کسانی از تولیدات گالیله و میکلآنژ حمایت میکردند؟ وقتی بدانید خریدار فعالیتهای علمی و فرهنگی حضرات، خانوادهی مدیچیها بودهاند چه احساسی پیدا میکنید؟ کلاه فرهنگی سر ما رفته است! مثال ساده و دم دستی، تأثیر کارخانهداران سیگار در امریکاست. آنها که دیدند سیگار کشیدن کاری مردانه تلقی شده است و نیمی از بازار خود را در زنان از دست دادهاند، تبلیغهایی سکسی به راه انداختند که زنها، سیگار را به مثابه آلت تناسلی مردانه بر لب میگرفتند اینگونه قبح سیگار و البته رفتار سکسی و البته تبلیغ رفتار سکسی را برای زنان شکستند. ماشینهای بزرگ و دراز امریکایی در دهههای 60 و 70 امریکا هم نقش مشابهی را برای زنان بازی کردند!
اصولاً تغییرهای بزرگ را گروههای کوچک یا حتی افراد ایجاد کردهاند. زمانی که ربا هنوز در اروپا، هم به صورت رسمی حرام بود و هم فرهنگ عمومی آنرا گناه تلقی میکرد، مدیچیها و چندتای دیگر آمدند بانک درست کردند. یعنی فرهنگ نه موجب این بانک بود و نه حتی مانع آن. گروهی که ربا را بد نمیدانستند آمدند نیازهای پنهان را به نیازهای آشکار تبدیل کردند و «سازوکاری» برای پاسخ بدان شکل دادند و طی چند دهه، فرهنگ مردم را تغییر دادند. حالا مردم ایران حتی اگر هم فکر کنند ربا حرام و بد است چه سود دارد؟ حال که دانش عمومی اخته و بیخاصیت است و موجب رفتار نمیشود آیا میتوان گفت فرهنگ ایرانی ضد ربا است؟ ابداً. رباخواری در حال حاضر جزء فرهنگ ایرانی است.
پس گروهی خُرد، اعتقادات خود را که ناشی از فرهنگ هم نبود، با سازوکارهای دقیق به خورد مردم دادند و آنها را فرهنگ کردند. روش تغییر و ایجاد فرهنگ پایدار همین است: «ایجاد ساختارها و سازوکارهای پایدار که مردم مجبور باشند در قالب آن رفتار کنند.» امروزه یک فیلم فرهنگ ایجاد نمیکند، بلکه سینما، فرهنگ ساخته است. یک پست در شبکهی اجتماعی فرهنگساز نیست، بلکه خود فیسبوک و دیگر شبکهها هستند که فرهنگ ساختهاند. این ساختارها هستند که فرهنگ تولید کردهاند و مهمترین ساختار خود «پول» است. پول فرهنگ را شکل داده است و مادامی که پول اصلاح نشود، کار فرهنگی یک جوک مسخره است که عدهای از آن استفاده میکنند تا جیب خود را پر «پول» کنند؛ در واقع فرهنگیان هم در زمین فرهنگی پول بازی میکنند. در حال حاضر کار فرهنگی یعنی کار اقتصادی. اگر گروهی، هرچند خُرد، بتوانند پول را اصلاح کنند و معیار ارزیدن را تغییر دهند، نظام اقتصادی را متحول کنند بگونهای که هرکه باتقواتر است بهرهمندتر هم باشد و «ساختارهای سالم و پایداری تشکیل بدهند که مردم در قالب آنها رفتار کنند» آنگاه میتوان گفت یک کار فرهنگی انجام شده است و فرهنگ مردم بصورت «پایدار» تغییر کرده است.
کلمات کلیدی:
اقتصاد
اقتصاد اسلامی
اقتصاد برکت مبنا
اقتصاد ربوی
اقتصاد پول مبنا
بانک
بانک ربوی
فرهنگی
پول اعتباری
- ۸
- جمعه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۱۵ ب.ظ
"دانش عمومی اخته و بیخاصیت است و موجب رفتار نمیشود"
حتی این بخش: "نظام اقتصادی را متحول کنند بگونهای که هرکه باتقواتر است بهرهمندتر هم باش" بازم کلی گویی بود ...... ولی باز همین نگاهِ خوب و درست تون جای تقدیر داره ...
مهمتر از خاندان مدیچی، خاندان راکفلر و خاندان روتچیلد هستن که در گند های چند قرن اخیر دست داشتن حتی در ایجاد و گسترش نظام بانکی
اصلا به همین دلیله رهبری سه ساله اولویتِ اولِ کشور رو اقتصاد ذکر کردن
امیدوارم این گزاره دوستان رو به این اشتباه نندازه که ما دنبالِ اصالتِ اقتصاد و محوریت دونستن اقتصاد هستیم و به ارزش و جایگاهِ فرهنگ کم توجهیم!
(با تشکر)
سلام.
مگر کلیگویی بد است؟
قطعا ورود به جزئیات این حرف کلی را به یک کتاب میتواند تبدیل کند. پس به همین کلیات بسنده کردم که گر در خانه کس است، یک حرف بس است!