دیروز، شانزده شهریور روز وبلاگستان فارسی بود. اولین باری که با این عبارت آشنا شدم مربوط به چندین سال پیش و مطلبی در وبلاگی با این موضوع بود: برای قبری که در آن مردهای نیست! مخلص کلامش این بود که وبلاگستان فارسی جوانمرگ شده است. با ظهور شبکههای اجتماعی و امثالهم دیگر کسی وبلاگ نمینویسد. بیراه نمیگفت امّا از نظر من همان بهتر که این محیط خالصتر شده است. البته با کانالهای تلگرام نوع جدیدی از کانالنویسی بوجود آمده است. وبلاگنویسان به کانالهای تلگرام هم آمدهاند. امّا اگر افرادی صرفاً کانالنویس باشند عملاً در حال تدفین نظرات خود در تلگرام هستند. کانال جایی است که افراد فقط چند مطلب آخرش را میخوانند. در اینترنت هم قابل جستجو نیست. هرچند تلگرام برای به اشتراکگذاری مطالب مناسب است امّا برای انبار کردنِ دانش مناسب نیست. وبلاگ امّا ماندگار است. همین الآن بسیاری از مراجعات به وبلاگِ بنده مربوط به مطالب بسیار قدیمی است که از طریق موتورهای جستجو یافت میشوند. وبلاگ یک موجود مستقل، زنده و پویاست.
چند روز پیش دیدم یکی نوشته بود فضای مجازی تریبونهای مفت برای مردم مهیا کرده است. حالا باید بررسی شود که خودش که تریبونهای پرهزینه در اختیار دارد آیا به دلیل توانایی بوده یا روابط و ژن مرغوبش؟ با وجودی که بالاخره این تریبونهای مفت مضراتی هم دارند امّا من از آنها استقبال میکنم. تریبون را در انحصار تریبوندارها نگذاشته است. هرکسی حرفی داشته باشد میتواند بزند. هرچند بیعدالتی همچنان هست و فرصت حرف زدن و قدرت این تریبونهای مفت برای همه یکسان نیست. من به نظرم یکی از مهمترین کارکردهای این وبلاگ، برای اندیشهجویان و اهالی علم است. جایی باشد که حرفهای نیمپختهی خود را بزنند و از این حیث خالص شدنِ محیط وبلاگنویسی از نا اهلانی که از وبلاگ استفادهی ناصواب میکنند مفید است. هرچند میتواند باعث کاهش انگیزهی اندیشهجویان باشد و این محیط سوت و کور باعث شود دیگر ننویسند. بهرحال یک کاربرد مهم وبلاگ، امکان دریافت بازخورد است. آدم حرف نیمپخت خود را میزند تا بازخورد بگیرد تا احیاناً آن را اصلاح یا پخته کند.
یکبار چند سال پیش جشنوارهای برگزار کردیم با عنوان «جشنوارهی وبلاگ دانشجویی» که حرف آن هم همین بود. اینکه دانشجو «باید» وبلاگ داشته باشد، تا بیاندیشد و حرفهایش را بزند و انتقادها را دریافت کند. به این ترتیب هم قوهی فکر دانشجو پرورش مییابد و هم انتقادپذیریاش و هم توانایی نویسندگیاش. به نظر من کم کم دیگر مجلات علمی و این داستانها کم اعتبار میشوند. آدم میخواهد از یک مجله بعنوان تریبون استفاده کند حرفش را بزند. خوب الان در صفحهی شخصیاش، در وبلاگش میتواند همینکار را بکند. کسی میخواهد قضاوت کند، داوری کند، بیاید وبلاگ را داوری کند. این وبلاگ پویایی هم دارد و مثل مجلات ایستا نیست. یعنی نظرات کامنت میخورند و به مرور زمان تکمیل میشوند. حالا اگر این سازوکارها برای علوم دقیقه و تجربی آنطور کارآ نیست امّا در علوم انسانی که میتواند مفید باشد. یکی از آرزوهایم این است که یک روزی به یک جایگاهی برسم که بتوانم این جشنوارهی وبلاگ دانشجویی را دوباره برگزار کنم و دانشجویان را به وبلاگنویسی و نوشتن اندیشههای نو تشویق کنم و جایزه بدهم و از همین وبلاگنوشتههای اندیشهای، اندیشههای برتر را بیابیم و بپرورانیم و به کار ببندیم.
امسال، دهمین سال وبلاگنویسی بنده، با همهی افت و خیزهایش است.
کلمات کلیدی:
علم
علم تجربی
وبلاگ
- ۱
- جمعه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۵۴ ب.ظ
شما دیگه با تیم النون همکاری نمی کنید؟
سلام. همکاری تمام وقت ندارم. برخی اوقات شاید کاری داشته باشند به بنده ارجاع میدهند.