سلام برادر
آخرین ترکشها را دیدهای؟ شدهایم خوارج! به جرم عدالتخواهی! آقایان هر سال فتنهی جدیدی کشف میکنند. فتنهی اکبر! فتنهی اصغر! فتنهی جعفر! حالا هم فتنه خوارجِ عدالتخواه! اینها همانهایی هستند که حسن روحانی را مذمت میکنند که چرا رقیبهراسی میکند. چرا مردم را از رئیسی ترسانده است! حالا خودشان مردم را از رقیب فکری میهراسانند. مردم را از عدالتخواهی میترسانند: «مبادا دنبال عدالت بروید! اگر بروید ضد ولایت میشوید!» حقیقت این است که تریبونهای یکطرفه به دهان آقایان خیلی مزه میکند. کدام دیوار هم از دیوار عدالتخواهی کوتاهتر؟ هر که رد میشود یک لگدی بر عدالت میزند.
امّا غرض از مزاحمتم چیز دیگری بود. برادر! این روزها فهمیدهام ما چقدر در این مملکت زیادی هستیم! برادر، میدانی آن تریبونی که به تو ندادند را به چه کسانی میدهند؟ تریبون تو را که هیچ، تریبون بهتر از تو را! تریبون و میکروفون خود رهبری را میدهند به یک آوازخوان بچه بورژوا بیاید یک آواز در پیت درجه چندم بخواند. میدانی چرا؟ چون الان عصرِ جذب حداکثری است! ما اشتباه زندگی کردهایم. ما برای این نظام به هیچ دردی نمیخوریم. ما هم باید میرفتیم آوازخوان میشدیم، میرفتیم از ادا اطوارهای بورژوازیمان عکسهای در پیت با ژستهای دوزاری میگرفتیم و با هشتگ #new_style میگذاشتیم در اینستاگرام. بعد آنوقت ما را حلوا حلوا میکردند و میاوردند یک آواز درجه چندم از همان میکروفون رهبری بخوانیم! یا ما باید تتلو میشدیم. هم لذت دنیا میبردیم و هم حکومت عاشقمان بود. بلبلهای امروز بیت رهبری، اینها هستند چون جذب حداکثری میکنند!
امّا ما چه؟ ما برای مملکت فقط دردسر هستیم. ما اشتباه زندگی کردیم. ما گول حرفهای سادهزیستانه و عدالتخواهانه را خوردهایم. اینها نمیخواهند از عدالت بشنوند. اینها فقط میخواهند از عدالت بگویند! تا این مستضعفان را استحمار کنند و صدایشان را خفه. ما گول خوردهایم و خود را به سختی انداختهایم. حال میبینیم چوب دو سر طلا هستیم! هیچکس ما را نمیخواهد. حرفهای خودشان را که میزنیم طرد میشویم. آنها حرف از سادهزیستی میزنند امّا برای جذب حداکثری و به دست آوردن دل خرده بورژواهای داخلی، دست به دامان امثال تتلو هستند. برادر تو خیلی حماقت کردهای که برای آویزان کردن آن پارچهها از خود، دانشگاه شریف را ول کردهای. باید از همان دانشگاه شریف یک راست میرفتی امریکا. یک دانشمندی چیزی میشدی، چهارتا از مسائل مهم این امریکاییها را حل میکردی و وقتت را برای پیشرفت آنها مصرف میکردی آن وقت این داخلیها حلوا حلوایت میکردند. عاشقت میشدند! آن وقت میتوانستند برای جذب حداکثری تو را عَلَم کنند!
برادر. بیا نشان بدهیم که ما فتنهگر نیستیم. آنها خیال میکنند دنبال قدرت هستیم. فتنه کنیم؟ انقلاب کنیم؟ که چه بشود؟ کدام آدم عاقلی راهحل را در انقلاب میبیند؟ دوستان ما خودشان هم میدانند که هیچ راهحل هیجانی وجود ندارد امّا مردم را از ما میترسانند. بیا بنشینیم. عدالتخواه خوب عدالتخواهِ مرده است. شهروند خوب، شهروند بی سرو صداست. خفهخون بگیریم. بگذاریم سنت الهی کار خودش را انجام دهد. اینها دلسوز نمیخواهند. اینها آوازهخوان میخواهند. بچه سوسول میخواهند. در قاموس ما که سوسولبازی نیست، لااقل بیا بنشینیم تا بار دیگر حرف مفت اینها بر سر منبر رسوا شود. ساکت باشیم تا شاید بفهمند چه کسی از این سکوت سود میبرد. بفهمند دلسوز واقعی چه کسی بود. پیشنهاد میکنم جنبش عدالتخواه دانشجویی کلاً تعطیل شود. بگذار ما قاعدین باشیم. دیگر از فساد نگوییم تا مبادا خاطر عزیزان مکدر شود. انگار همهی اینها بلایی است که خدا ما را با آن میآزماید؛ تا از همه نا امید باشیم. از همه... آنوقت تازه شاید دوباره یاد آن حسین زمان افتادیم. تازه آنوقت شاید منتظر آن امام عزیز شدیم و فهمیدیم منجی یعنی چه... نجاتدهنده...
- ۸
- دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۱:۴۴ ق.ظ
من صحبت آقای پناهیان رو نشنیدم. ولی گویا مشابه صحبتهای آقای قاسمیان حرفهایی زدهاند. فهوای کلامشان خوارج خواندنِ جنبشهای عدالتخواه و مبارزهگر فساد است.