بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

برای قدرت

اقتصاد سیاست
پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۹ ق.ظ

چرا آقای خامنه‌ای که در خارج حامی مستضعفین عالم است و روبروی ایدئولوژی امریکایی و سیاست خارجی هاشمی رفسنجانی می‌ایستد، در داخل با تصویب امثال سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی حامی سرمایه‌سالاران است و با ایدئولوژی امریکایی و سیاست اقتصادی هاشمی رفسنجانی همراه است؟ قریب به مضمون این سؤال را @ali.alizadeh.insta پرسیده است. @mohsen_mahdian هم پاسخی داده است که بنظرم بکلی تهی و بیراه است و بعد از اینکه نظر صریحم را برایش کامنت کردم، بلاکم کرد!

پاسخ مختصر بنده شامل چند چیز است:

۱- اینکه خیال کنیم رهبری با سیاستهای اقتصادی راست‌گرایانه همراه نیست و بر اثر فشار اطرافیان این سیاستها را تصویب کرده مردود است. زیرا بسیاری از سایر سیاستها که رهبری با آنها مخالف بوده است هنوز تصویب و ابلاغ نشده‌اند. پس رهبری موافق این سیاستهاست. اما چرا؟

۲- تحلیل رهبری تحلیل اطرافیانش است. در بین آن اطرافیان تقریبا همه همینطور فکر میکنند. تمایل به سرمایه‌گرایی به دلیل منافع حاکمان در بین تقریبا تمامی حاکمان و مدیران ارشد وجود دارد و به این واسطه رهبری هم به این نتیجه رسیده است که «این چیز خوبی است!»

۳- شاید تحلیل ما از سیاست خارجی ج.ا. کمی غلط است. شاید این سیاست خارجی ربطی به حمایت از مستضعفین ندارد (حداقل در این اواخر!) بلکه هدف از آن «حفظ، تحکیم و توسعه قدرت ج.ا.» باشد. از طرف دیگر، با خصوصی‌سازی و سیاست‌های اقتصادی پیش رو نیز همان هدف دنبال می‌شود: «قدرت بیشتر». انگار دیگر در هیچکدام از دو جبهه‌ی داخلی و خارجی، مردم مهم نیستند، بلکه قدرت موضوعیت دارد. با خصوصی‌سازی عملا اموال مردم از دست آنها خارج شده و در اختیار افراد خاص قرار میگیرد و آن خواص کیستند؟ کیست که نداند همان قدرتمندان و ثروتمندان حکومتی اینبار بجای آنکه بخواهند از طریق دولت اموال کشور را اداره کنند، با «مالکیت» اموال مردم عملا در پی قدرت بیشتری هستند. پس بنظر میرسد سیاست ج.ا. در هر دو جبهه، همسو و در راستای توسعه‌ی «قدرت» طبقه‌ی حاکم است. حاکمان، با مدلی امریکایی سودای امریکا شدن در سر دارند و در این زمان، «مرگ بر امریکا» شعاری فروکاست یافته، صرفا برای «رقابت» با «رقیب» است! نه چیزی مثل مبارزه با امپریالیسم، اگر میپندارید!

پ.ن: عکس‌ها مربوط به امروز است، از بالای دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات

View this post on Instagram

A post shared by Hossein Bouzarjomehri (@h_bouzarjomehri) on

نظر شما چیست؟

تا کنون ۳ نظر ثبت شده است

سوالی که مطرحه اینه که آیا امکان مقابله با نظام سرمایه داری وجود داره؟

بنظر میرسه نظام سرمایه داری کاملا مطابق قوانین طبیعته و به همین دلیل به چنین قدرتی رسیده و راهی جز حل شدن و پیروی از این نظام نمیمونه


سلام
الان توسعه‌یافته‌ترین کشورهای جهان یعنی مثلا کشورهای شمال اروپا، کشورهای عمدتاً سوسیال دموکرات هستند و اتفاقا سرمایه‌داری خالص تقریباً شکست خورده است. الان راه‌های بینابینی مثل سوسیال دموکراسی موفق‌تر هستند.
  • در مسیر شدن
  • اگه اینجوری باشه انقلاب در مسیر قهقراست


    تا قهقرا چی باشه. اتفاقا داره این کارها رو میکنه که «قدرت» داشته باشه و به قهقرا نره! امّا از منظر ایدئولوژیک همین الان هم به قهقرا رفته و عملاً اون ایدئولوژی اولیه که براش انقلاب صورت گرفت توی خیلی از جاها به قهقرا رفته. یکی از اونها عدالت اجتماعی بود که مشخصاً نسبت به قبل از انقلاب صرفاً کمی بهتر شده و تقریبا داره وضعیت باز میگرده به قبل.
  • طلبه اُ منفی
  • فکر می‌کنم رهبری با سخنرانی یکی دو هفته پیش درباره نظام اقتصادی اسلامی و مرزبندی با اقتصادی سوسیالیستی، آب پاکی رو ریختند رو دست هر کس انتظار «ضد سرمایه‌داری» داره!

    در این چهار دهه بعد از فرازها و نشیب‌ها این یکی از صریح‌ترین مواضع جمهوری اسلامی درباره ماهیت اقتصاد بوده.


    هعی آقا... دیگه حتی نیازی به گفتنش نبود. ناگفته پیدا بود. لینکش رو میدید ببینم؟
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی