بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

بنده

زندگی با تغییر یک «حرف» می‌شود بندگی؛ اینجا هم، محل همان «حرف» ...

دنبال کنندگان: ‎+۱۰۰ نفر
بنده را دنبال کنید

فصل چهارم: درآمدی بر سود

دفتر جغجغه
پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۱، ۰۴:۴۴ ب.ظ

گفتن کاستی های خود به دیگران اشتباه است. و گرنه خودم را هم زیاد تحلیل میکنم و سعی در درست کردن دارم. افراد را هم تحلیل میکنم و به شان هم میگویم. البته اگر تشخیص دهم که حرف میشنوند. شاید خودشان را درست تر کنند. البته شاید من تحلیلم اشتباه باشد. خود شخص باید تشخیص دهد که درست میگویم یا نه.

بحثی شد درباره سود. یک بسیجی ،به قول خودش، چنین دفاع کرد از سود: "من کار میکنم تا به طرف مقابلم سود برسانم و طرف مقابل کار میکند تا به من سود برساند. و این اساس نظام سرمایه داری است که درست هم هست و من به آن معتقدم." البته شخصیتش را برای خودم تحلیل کردم و دیدم کلاً آدم سودگرایی است. شما هم از حرفش این را میفهمید. لکن شخصیتش را نیاز نیست شما بدانید آنچه باید بگویم نقدی بر این نطق است. این آدم ادامه داد و گفت: "همه عالم هم بر همین منطق استوار است. سود برسانی و سود ببری. اساس عالم همین است." در خیال خودش اوج گرفته بود و داشت نظریه ارائه میداد.

چند نکته را پیش نیاز عرض میکنم. اول اینکه بعنوان یک مسلمان وظیفه ما فکر کردن در این باره است. نه بعنوانِ یک بسیجی یا ولایت مدار. این القاب همه اش اضافی است. بعنوان یک مسلمان باید فکر کرد. مسلمانِ واقعی، مفهوم بسیج و بسیجی را درک میکند و ایضاً مفهوم رهبری و رهبر را. چنانکه ما داریم، بسیجی ِ غیر مسلمان را و ولایت مدار ِ نامسلمان. و داریم آخوند ِ نامسلمان را. دوم اینکه ما دو مفهوم ِ در ظاهر متناقض را در تعالیم دینی خود داریم. یک: ما داریم که نباید از انسان و مخلوق خدا طلبِ سود کرد و فقط باید از خدا خواست. چنانکه داستان ِ یوسف در زندان را میدانیم که از زندانی دیگری طلب ِ آزادی کرد و نباید میکرد. دو: ما داریم که باید کار کرد و شغل داشت و کار کردن جهاد اکبر است و نان حلال ارزشمند. چنانکه احتمالاً داستانِ آن زاهدی را شنیده اید که فقط دعا میکرد و کار نمیکرد و پیامبر وی را نهی کردند و وی آخر به شغل خود بازگشت. در عمل به این دو مفهوم اگر افراط و تفریط شود حاصل یا سودجویی و آن کلامِ بالا میشود که از فرد دیگر طلب سود داشته باشیم و یا دست از کار کشیدن و دعا کردنِ صرف میشود که سود را بی واسطه از خدا بخواهیم. سوم هم مفاهیمی به نام ِ برکت و اخلاص هستند. آنچه من به آن فکر کرده و به نتیجه رسیده ام این است:

اول اینکه اساس ِ نظام هستی هم، بر سود رساندن و سود بردن نیست. مثال نقضش؟ خلقت عالم است. خدا بعنوان خالق و شما بعنوان مخلوق. خدا شما را خلق کرده است و به شما سود رسانده، ولی سودی نبرده است. همین مثال نقض کافی است برای ردّ این مدّعا. از این نظری که گذشت میتوان فهمید که کسی هست که فقط سود میرساند و کسی هست که فقط سود میبرد. آنکه سود میرساند خدا و آنکه سود میبرد، مخلوق. پس من و شما فقط سود میبریم. با این سوال جلو میرویم: پس من با نوشتن ِ همین متن در حال ِ نقض حرف خود هستم. چرا که خواننده من اگر این را نداند، با خواندنش سود برده است و من این سود را به وی رسانده ام. اما جواب: یک جایِ این سوال درست است و آن این است که خواننده اگر نداند، سود میبرد ولی یک جای این سوال غلط است؛ این من نیستم که به خواننده سود میرسانم. من واسطه ای1 هستم که باعث رساندن این سود به خواننده شده ام. خدا به وسیله بندگانش و ممکنات این عالم به دیگر بندگانش نعمت میرساند. پس در ظاهر من و شما(بعنوان خواننده) دو طرف این معادله هستیم. من به این شکل به شما سود رساندم و شما سود بردی. ولی در باطنِ آن، سودی است که خدا به من رسانده تا این را فهمیده ام و سودی دوم به من رسانده که این را به شما گفته ام و سوم آن سودی است که خدا به شما رسانده تا آمده ای اینجا و این را خوانده ای و همچنین فهمیده ای. اینجاست که میفهمیم ما فقط سود برده ایم و این فقط خداست که سود رسانده است. هرکس نسبت به اندازه اش و ظرفیتش سود میبرد و آنچه که من به شما ضرر میرسانم، از خودم هست و نه از خدا. سودهایی است که خدا به من رسانده و از طریقِ من به دیگران، و ضررهایی است که نفسِ من به من رسانده یا شیطان به من رسانده و من رسانده ام به شما و دیگران. آنچه در حرف من نیک است از خداست و آنچه بدی است، از من است. از "خود" است. همین است که در دعاهایی که میخوانیم در مفاتیج الجنان و دیگر جاها، میبینیم که در دعا هست که تو(خدا) به من رحمت و نعمت فرستاده ای و "من" به "خودم" ظلم کردم. انا ظلمتُ نفسی.

اخلاص ِ عمل و برکت در چنین فضایی تعریف میشود. وقتی من بی چشم داشت از سودی که شما(بعنوان خواننده) به من میرسانی، این ها را نوشته ام، نگاهم به لطف الهی است. دست نیازم به طرف او است نه به طرف شما. این میشود اخلاص. و کسی که به چنین راهکاری ایمان دارد اخلاص عمل دارد. و برکت نیز همین است. برکت را هم خدا میدهد. زیادی نعمت میدهد و سود میرساند. همین طرحی که در متن "چی شد چادری شدی؟"نقدش کردم را ببینید. طرح ی شد چادری شدم؟". ما از نیت طراح ِ این حرکت آگاه نیستیم ولی از شمایل و ظاهر ِ کار میبینیم که برکتِ عجیبی داشته است. میتوانیم بفهمیم که با اخلاص کار شده است. در آخر هم باید بگویم که کلمه سود برایم خوشایند نیست. تلقی ماده گرایانه در کلمه سود زیاد است. بیشتر به ربا میاید! به نظرم کلمه سود باید از دائره لغات یک مسلمان حذف شود و به جای آن از کلماتی همچون نعمت و برکت استفاده شود.

این است که از منظر ما نظام سرمایه گرایی2 غلط است. تئوئیسم و الله گرایی درست است. الله را که تعریف کردیم و در مرکز هستی قرار دادیم، همه چیز را نسبت به آن میسنجیم.


1- دو مطلب در این بین یادم آمد. یکی باز همان "خودکشی" است. این "خود" و این "من" آدم را از پای در میاورد. آدم باید این را در خودش بکشد. باید خودکشی کند. من هیچکاره ام. اگر هم کاری هست که میتوانم انجام دهم نعمتی است که خداوند به من داده است. خدا به پیامبرش میگوید آن تیری که به سمت دشمن پرتاب کردی را تو پرتاب نکردی، ما پرتاب کردیم. مطلب دیگر هم این است که یاد امام زمانمان افتادم. امروز نیمه شعبان است. ایشان واسطه فیض الهی بر زمین اند. چنان ظرفیت بالایی دارند که واسطه ای کلی برای زمین شده اند.

2- ایسم یعنی مکتب، و مثلاً اومانیسم یعنی مکتب انسان گرایی، یعنی مکتبی که به انسان گرایش دارد. سوسیالیسم یعنی گرایش به سوسیال و اجتماع، کمونیسم یعنی کمون گرایی. این غلط است که بگوییم کاپیتالیسم یعنی سرمایه داری! خنده دار است. انگار دشمن عامداً خواسته ترجمه غلط داشته باشیم. چرا که سرمایه داشتن که بد نیست. منظور سرمایه مادی است. ما در اسلام حدی برای داشتن ِ سرمایه نداریم. مشروط بر حلال بودنِ سرمایه، انسان هرچه بخواهد میتواند سرمایه داشته باشد. آنچه بد است سرمایه گرایی است. که مفهومش این است که سرمایه هدف است و باید به سرمایه گرایید.

مطالب مرتبط: اقتصاد سلامت؟ - درآمدی بر سود - اقتصاد برکت مبنا - بت بزرگ - پوستر جنبش ممانعت از جنگ با خدا - ربا، جنگ با خدا -

نظر شما چیست؟

تا کنون ۵ نظر ثبت شده است
هدیه امروز دیاموزیک به وبمستر های خوب ایرونی!

کد اهنگ انگاری مریضم از علی عبدالمالکی:

<object type="application/x-shockwave-flash" data="http://dl.diamusic.com/post/code/1.swf" width="200" height="20"> <param name="wmode" value="transparent"> <param name="movie" value="http://dl.diamusic.com/post/code/1.swf"><param name="flashvars" value="mp3=http://dl.diamusic.com/tir91/15/Ali_Abdolmaleki-Engari_Marizam64.mp3&autostart=1&autoreplay=1&pointer=1&volume=80"></object>

کد اهنگ خدایا از مازیار فلاحی:

<object type="application/x-shockwave-flash" data="http://dl.diamusic.com/post/code/1.swf" width="200" height="20"> <param name="wmode" value="transparent"> <param name="movie" value="http://dl.diamusic.com/post/code/1.swf"><param name="flashvars" value="mp3=http://dl.diamusic.com/tir91/15/Maziar Fallahi-Khodaya64.mp3&autostart=1&autoreplay=1&pointer=1&volume=80"></object>

این دو اهنگ از اهنگ هایی هستند که امروز به انتشار رسیده اند.

اما دیاموزیک!

ساده ترین و در عین حال مجهز ترین سایت موزیک مجاز پارسی!

یکی از ده ها امکاناتش اینه که میتونید بروز ترین اهنگ ها رو با هر سرعتی انلاین بشنوید،اگه دوست داشتید دانلود کنید و حتی اگه خوشتون اومد کدش رو بردارید برای وبلاگتون!

هیچ محدودیتی در ارائه خدمات برای عضو شده و مهمان نیست!

اما خب اگه عضو بشین هر هفته میتونید با پر کردن فرم درخواست کد موزیک هر موزیکی رو که دوست داشته باشید رو فقط اسم بیارین تا نهایتا 24 ساعت بعد اماده باشه!

به دیدنش می ارزه...
  • احمد کارآمد
  • سلام
    مطلب قابل تاملی بود
    یا علی
  • سرباز گمنام
  • سلام به انتخابتون تبریک می گم موفق باشید
    چطوری حسین جون.خوبی .نامرد دیه داماد میشی و به رفیقات خبر نمی دی؟
    باید از زبون بقیه بفهمم و تازه بعد از چقدر وقت بعد
    ولی به هر حال خوشحال شدم و امیدوارم خوش بخت بشید
  • صابر(دانشجوی فنی)
  • ما کجا داریم، بسیجی ِ غیر مسلمان را و ولایت مدار ِ نامسلمان را؟
    البته آخوند نامسلمان داریم
    کسی که بسیجی است مسلمان هم هست و ولایتمدار نیز هم

    حرفت درمورد سرمایه گرایی و نه سرمایه داری خیلی قشنگ بود احسنت استفاده کردم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی