اگر ما مشتاق باشیم، تاریخ عبرتهای مهم و زیادی برایِ آموختن دارد. برای مثال به ما میآموزد که امریکا و متّحدانش هیچگاه نمیتوانند در جنگ علیه تروریسم پیروز شوند. ما درسهایِ اساسی و مهمّی را میتوانیم از تاریخ بیاموزیم. تاریخ یک آموزگار بینظیر است. بنابراین ما از این معلّم شروع میکنیم تا بعد از آن به معلّمی بسیار بزرگتر برسیم که همان معلّمِ درسِ «چرا نمیتوانیم تروریسم را تسخیر کنیم؟» است!
لشکر کشی به عراق، آخرین دور از جنگهای امریکا علیه تروریسم است. امّا سوال این است که همهی این «تروریسم جهانی» از کجا منشاء میگیرد؟ عراق قسمت خطرناکی از بدنِ تروریسم است ولی مغز و سرِ آن نیست. ما باید در تاریخ به عقب برگردیم تا ریشههای تروریسم را ببینیم. قطع کردنِ شاخههایِ تروریسم کافی نیست. ما باید درخت تروریسم را از ریشه بیرون آوریم. این تنها راه برای پیروزی در این جنگ است.
محمّدرضا پهلوی در زمانیکه شاهِ ایران بود، متّحدی قوی و محکم برای امریکا به حساب میآمد. امّا خبرگزاریها و سیاستمدارانِ لیبرالِ وقت، فکر میکردند که وی بیش از حد غیرِ دموکرات است؛ پس کمک کردند تا او از قدرت پایین بیاید. هرچه او بیشتر از قدرت فاصله میگرفت، امریکا کمتر و کمتر وی را حمایت میکرد. به همین ترتیب، آیتالله خمینی، شاه را در سال 1979 سرنگون کرد. خمینی ایران را به کشورِ اوّلِ جهان در حمایت از تروریسم تبدیل کرد. پس از10سال، بعد از اینکه خمینی فوت کرد، هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور شد و شبکهی تروریسمِ جهانی را بیشتر تقویت کرد. این همان زمانی بود که برخی تحلیلگران تازه داشتند میفهمیدند که لیبرالها چه اشتباه وحشتناکی را در زمینه حمایت از سقوط شاه مرتکب شدند.
در سال 1994، وزیرِ امور خارجه، وارِن کریستوفر[1]، ایران را «کشورِ اصلیِ حمایت کننده از تروریسم» معرفی کرد. چه رقّت انگیز و سوزناک است که چنین عباراتی را بشنویم امّا هیچ کاری نکنیم. واقعاً امریکا چقدر ابر قدرت است؟ امریکا برای سالها میدانست که چه کشوری «کشورِ اصلیِ حمایت کننده از تروریسم» است، امّا برای مواجهه با ایران رقبتی نشان نداد تا ایران را مجبور کند که در مقابل جنگهای تروریستیاش پاسخگو باشد.
در دههی 1990، حمایت دولتی از تروریسم در ایران کاملاً نهادینه شد و رهبرانِ امریکا تقریباً هیچ کاری برای مبارزه با آن نکردند و امریکایِ «ابر قدرت» به ایران اجازه داد تا حمایت از تروریسمِ خشن را تا به امروز ادامه دهد.
بیشتر از هر کشوری(به غیر از ایران)، امریکا در برابر سقوطِ شاه و گشوده شدن راه برای آیتالله خمینی مسئول است. ضعف ما میتواند علّتِ بزرگترین افتضاح سیاستِ خارجی ما در قرن 20 باشد. چگونه این همه اتفاق افتاد؟ ما باید چگونگی ارتباط این قضایا را با وضعیت فعلی در عراق درک کنیم. تاریخ نشان میدهد که چگونه اسلامگراییِ افراطی میتواند سیاست یک کشور را به سرعت تغییردهد. و همهی اینها نشانههایی هستند از نوعِ حکومتی که ایران در حالِ رسیدن به آن است.
بیایید به مصر نگاهی بیاندازیم. جایی که اسلاگراییِ افراطی، که بذرِ تروریسم را میکارد، به سرعت در حالِ به دست آوردنِ قدرت است. در آنجا یک ترور، جرقهی حرکت را در کلّ خاورمیانه روشن کرد.
[1] Warren Christopher
شما میتوانید PDF انگلیسی این کتاب را با عضویت رایگان در سایت ترومپت یا از طریق این لینک دانلود کنید. و همچنین میتوانید فایل PDF ترجمه دو فصل اول این کتاب را از این لینک دانلود کنید.
<کلمات کلیدی:
آیت الله خمینی
ایران
تروریسم
خاورمیانه
شاه جنوب
عراق
محمدرضا پهلوی
مصر
هاشمی رفسنجانی
- ۸
- سه شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۱، ۰۴:۳۲ ب.ظ
"افکار این روزها و شب های من " را در
http://kouchakzadeh.blogfa.com/post-197.aspx بخوانید و در صورت امکان به دیگران هم توصیه کنید.