اول اینکه میخواهم توبه کنم! چند وقتی است بهانه کردهام که نوشتههای کوتاهم را در کانال تلگرامم بنویسم، این میشود که وبلاگ جای متنهای بلندی میشود که احتمالا هیچکس نمیخواند! ضمن اینکه وقتی میخواهم بلند بنویسم کار عقب میافتد و دیر به دیر مینویسم. پس انشالله دوباره بیشتر خواهم نوشت.
جهت فهم بهتر این مطلب، مطالب پیشنیاز زیر را مطالعه کنید:
امّا دربارهی «رؤیای بنده». بنده رؤیاهایی دارم در حوزههای اقتصاد و سلامت و فرهنگ. امّا از اقتصاد شروع میکنم. و از خود پول. چون آنطور که قبلا نوشتهام اقتصاد و به خصوص خود پول را ریشهی مسائل و مشکلاتمان میدانم. احتمالاً یک «تئوری همهچیز» در فیزیک میشناسید که البته هنوز تئوری نشده و یک مشکل «حل نشده» است که استفان هاوکینگ یکی از نظریه پردازان آن است. این تئوری در تلاش است تا بتواند با یک نظریهی فیزیک، همهی هستی را توجیه و توصیف کند تا تناقضات نظریههای فیزیک از بین بروند. بنده یک تئوری همهچیز از سنخ دیگری در فکرم دارم! آنچه در فکر دارم برای «توصیف» جهان نیست بلکه یک نسخهی «تجویزی» برای «اصلاح» جهان است. البته همهچیز که اغراق است، امّا به نظرم ریشهای ترین اصلاح و مصلح خیلی از چیزهاست.
از وقتی دعوتنامهی چالش وبلاگی را نوشتم میخواستم سریعتر خودم دربارهی خیالبافیها و رؤیای خودم از آینده بنویسم ولی نمیدانم فرصت نیست، قسمت نیست، تنبلی است. هرچه هست نشد تا اینکه به این مسئلهی گورخوابها رسیدیم. دیدم بحث گورخوابها بعنوان مقدمهای برای رؤیای بنده مناسب است. حرفهایی که در ادامه میآید از جنس لا اله است برای رسیدن به الا الله. مخصوصاً آنچه درباره «رؤیای شیطان» و نظامسازی شیطان در ادامه میگویم مقدمهای است برای اینکه رؤیای بنده و نظامسازی رؤیایی خودم را از آینده بیان کنم.