نمیدانم شما هم از شنیدن این مباحث علمی لذت میبرید یا نه. بنده از نوجوانی به فیزیک علاقه داشتم. اما کمکم بیش از اینکه از دانش فیزیک خوشم بیاید، علاقهم به خود دانشمندان فیزیک معطوف شد. سوژهی مورد علاقهم، انسان و کارکرد ذهن و اندیشهی پیچیدهی او شد. از این رو به روانشناسی و شناخت کارکرد ذهن انسان علاقمند شدم. پس از مدتی موضوعی که ذهنم را بیشتر به خود درگیر کرد، اکوسیستیمی بود که اجازه میداد چنین دانشمندانی در آن رشد کنند و چنین علومی تولید کنند و این یکی از ریشههای علاقهام به علوم مدیریت بود.
پرس و جویی از دانشگاه ع.پ. یزد کردم که وضعیت جذب نیرو چگونه است. جواب دادند که ظرفیت پر و حتی مازاد است. اما خبر خوش دادند که در حال پیگیری تأسیس دکترای رشته هستند و اگر دانشجوی دکترا بگیرند میتوانند نیروی جدید هم جذب کنند.
دقیقا نمیدانم چرا، ولی در طول سالهای تحصیلم بسیاری از اوقات بعنوان نماینده کلاس انتخاب میشدم. حتی در دوران دانشگاه که علاقهای نداشتم و میخواستم از زیر کار در بروم!
خاطرهای از دوران راهنمایی به یاد دارم که همچنان برایم عبرتآموز است.