در دهه ۱۹۵۰، کوبا یکی از بهترین خدمات پزشکی را در قاره آمریکا دارا بود و فاصلهای با کیفیت خدمات بهداشتی در آمریکا و کانادا نداشت. کوبا یکی از پیشگامان در معیار «امید زندگی» بود و تعداد پزشکان به ازای هر هزار نفر جمعیت در کوبا از بریتانیا، فرانسه و هلند نیز بالاتر بود. با این وجود نابرابریهایی وجود داشت. چرا که اکثر پزشکان کوبا در شهرها و مناطق مهم حضور داشتند. به عبارت دقیق تر، تنها ۸ درصد جمعیت روستانشین به امکانات بهداشتی-درمانی دسترسی داشتند. پس از انقلاب 1959 کوبا به رهبری فیدل کاسترو و چگوارا، دولت جدید کوبا، به حمایت از خدمات بهداشتی همگانی برخاست. در سال۱۹۶۰ چگوارا که پزشکی انقلابی بود اهداف خود را برای آینده خدمات بهداشتی در کوبا در یک مقاله تحت عنوان «در باب پزشکی انقلابی» ارائه کرد. در این کتاب چنین آمده است:
برای مشاهده تصویر با کیفیت اصلی کلیک کنید
پیامبر اکرم(ص) گاهی دربارۀ یمن میفرمودند: «من یمنی هستم» از بس که میخواستند تعلق خاطر و تأییدات خودشان را نسبت به مردم یمن اعلام بفرمایند. و میفرمودند: ایمان، یمنی است و حکمت یمنی است(همان) پیامبر گرامی اسلام(ص) تعابیر عجیبی دربارۀ یمن دارند که کمتر دیده شده دربارۀ موارد دیگر ذکر شود. این تعابیر امروز باید زنده شود. (إِنَّ خَیْرَ الرِّجَالِ أَهْلُ الْیَمَنِ، وَ الْإِیمَانُ یَمَانٍ، وَ أَنَا یَمَانِیٌّ؛ الاصول الستة عشر/۸۱- فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:.. بَلْ رِجَالُ أَهْلِ الْیَمَنِ أَفْضَلُ، الْإِیمَانُ یَمَانِیٌ وَ الْحِکْمَةُ یَمَانِیَّةٌ وَ لَوْ لَا الْهِجْرَةُ لَکُنْتُ امْرَأً مِنْ أَهْلِ الْیَمَن؛ کافی/۸/۷۰)
رسول خدا(ص)فرمود: «من یمنی هستم؛ أَنَا یَمَانِیٌّ»؛ هر جوان مؤمن انقلابی در هرجای دنیا به تأسّی از رسول خدا(ص) برسینهاش بنویسد: «من یمنیام»
استاد پناهیان؛ مراسم یادبود شهدای یمن؛ پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴
نظر بعضیها آن است که «هر چه پدر و مادر میگویند تو بگو چشم امّا کار خودت را بکن!»
میخواهی ببینی اینها وقتی بزرگ میشوند چه شکلی میشوند؟
در بهترین حالت میشوند دولت مردان ما که «مقام معظم رهبری» از دهانشان نمیافتد امّا آخرش کار خودشان را میکنند. اینها با امام هم همینطور بودند.
حقّ پدر بر فرزندش این نیست
یکی از چالشهای نظام سلامت ایران مسئلهی بیمه است که با توجه به مانور طرح تحول سلامت در دولت یازدهم، مسئلهی بیمه برجسته شده است و فرصت مناسبی برای پرداختن به آن محسوب میشود. علاوه بر این، مسئلهی بیمه و مدل جایگزین اسلام همواره از دغدغههای متفکرین اسلامی بوده است که میتوان راهکارهای ایشان را بررسی و از نکات مثبت آنها استفاده کرد.
در مطالعهی مدلهای بیمه سلامت با مدل بیمهی آلمان معروف به مدل بیسمارک مواجه میشویم که بخشی از آن در ایران به صورت بیمهی تأمین اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. مهمترین نکته در مورد بیمهی اجتماعی سلامت یا مدل بیسمارک آن است که پرداخت کنندگان در این مدل، حقّ بیمه را به عنوان سرمایهگذاری برای روز مبادای خود به حساب نمیآورند بلکه آن را صدقهای برای درمان بیماران نیازمند میپندارند تا دیگران نیز در روز نیاز به آنها کمک کنند (یعنی دقیقاً برخلاف همان چیزی که واژهی «بیم» معنا میدهد) و این نوع نگاه و فرهنگ در شکلگیری بیمهی اجتماعی بسیار شبیه به نگاه اسلام به مسئلهی زکات و صدقه است و درست برخلاف نگاه سرمایهگرایی در مورد ترس از آیندهی خود میباشد؛ چه اینکه ترس از آینده از آیندهی جهان و بشریت در سینمای هالیوود گرفته تا ترس از نابودی و فنا در نگاه فردی و فلسفی به انسان فانی در تار و پود اندیشهی سرمایهگرای لیبرالی ریشه دوانیده است. از این منظر میتوان با اقتباس فرهنگ و نگاه آلمانی نسبت به مسئلهی بیمهی اجتماعی به سمت مسئلهی زکات و صدقه در اسلام رفت و مبانی وزارت زکات را مورد سنجش قرار داد.
پی نوشت: متن فوق یکی از موضوعاتی است که بعنوان موضوع پایان نامه برای مقطع کارشناسی ارشد به نگارش در آوردهام.