احتمالا متفقالقولیم که زمان مهمترین سرمایه آدمی است. منتها بنده حیرانم که وقتی جهان چنین باطل و بیهوده است، با این سرمایه چه باید کرد؟ از سالیان گذشته نگران هدر شدن این سرمایه بودهام و همچنان فکر میکنم ۲۹ سال را فقط به بطالت گذراندهام، مضافاً که حالا دیگر نمیدانم چه چیز مصداق بطالت نیست؟ امیدوارم خدا همین زندگی باطلمان را بپذیرد! نمیخواستیم چنین باطل باشد، اما شد! هر کار کردیم جز بیهودگی نیفزود. خدایا، چه بسا خودت میخواستی نشانمان دهی که این جهان جز لهو و لعب باطلی بیش نیست. اگر این است، به آنچه میخواستی دست یافتیم! الحمد لله
به معنا و پیامد حکم خمس که میاندیشم ابتدا فکر میکنم گویی این حکم مشوق مصرفگرایی است. زیرا خمس به آنچه پسانداز میشود تعلق میگیرد. برای مثال کسی که میخواهد درامدش را برای چندسال ذخیره کند که مثلا یک خانه بخرد با چالش بزرگی با خمس روبرو میشود. اگر در سال اول ۵۰۰ میلیون پسانداز کرده باشد، باید ۱۰۰ میلیون آنرا خمس دهد! حال آنکه اگر همه این ۵۰۰ میلیون را خرج کرده بود دیگر خمسی نداشت. بخصوص در ایران خمس به نوعی مالیات مضاعف است که اضافه بر مالیات دولت اخذ میشود.